کد خبر: 960317
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۸ - ۰۴:۰۰
گفت‌وگوی درونی اهمال‌کاران منفی است
در انیمیشن قدیمی گالیور، آدم کوچولویی لی‌لی‌پوتی به نام گلام بود که همیشه می‌گفت: «من می‌دونم موفق نمی‌شیم.» حکایت گفت‌وگوی درونی و منفی بسیاری از آدم‌های اهمال‌کار شبیه گلام است.
ساراسادات موسوی*
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: در انیمیشن قدیمی گالیور، آدم کوچولویی لی‌لی‌پوتی به نام گلام بود که همیشه می‌گفت: «من می‌دونم موفق نمی‌شیم.» حکایت گفت‌وگوی درونی و منفی بسیاری از آدم‌های اهمال‌کار شبیه گلام است. از مهم‌ترین و اساسی‌ترین تکنیک‌ها برای غلبه بر اهمال‌کاری‌ها تغییر در گفت‌وگوی درونی فرد است. با تجدید نظر و بررسی گفت‌وگو‌های درونی و تغییر در نحوه بیان مطالب می‌توان پیام‌های مثبت‌تری به ضمیر ناخودآگاه فرستاد و به صورت قابل توجهی برآورد فعالیت‌ها را افزایش داد. برای مثال بهتر است به جای به کار بردن جمله «من باید بیشتر کار کنم» بگویید: «اگر بیشتر کار کنم، نتایج بهتری به دست خواهم آورد» و یا به جای جمله «من هر کاری را شروع کنم با شکست مواجه می‌شوم»، بهتر است بگویید: «من معمولاً هر کاری را که به نحو مطلوب آغاز نمی‌کنم، با ناکامی مواجه می‌شوم» و سعی کنید به جای گفتن جمله منفی «من آدم بی‌ارزشی هستم و کارهایم را هم ناتمام می‌گذارم»، از جمله «من خیلی ناراحت می‌شوم زمانی که کارم را به طور کامل انجام ندهم، اما عدم توانایی من در کار دلیل بر آن نیست که آدم بی‌ارزش یا بدی هستم»، استفاده کنید.

بدین ترتیب مشاهده می‌کنید که طرز بیان و کیفیت ادای مطالب برای خودتان و دیگران چگونه می‌تواند در بهبود وضعیت روانی و روحیه‌تان تأثیر داشته باشد. به عقید روانشناسان بخش اعظمی از رفتار و احساس فرد از ضمیر ناخودآگاه تأثیر گرفته است و سبب ایجاد انگیزه‌های درونی برای رفتار او نیز می‌شود. عملکرد افراد بستگی به انگیزه‌های آن‌ها دارد.

هر چه انگیزه‌های درونی انسان نیرومندتر باشد، کارآیی آن‌ها هم افزایش خواهد یافت. به عقیده برخی روانشناسان افراد اهمال‌کار به چهار گروه متعدد کمال‌گرا، تعویق‌گرا، سیاست‌گرا و تنبیه‌گرا تقسیم می‌شوند.
کمال‌گرا‌ها نیاز به تمرکز و صرف انرژی بسیار زیادی برای انجام کار‌ها دارند. به کار‌های ایده‌آل بیشتر اهمیت می‌دهند و برای انجام آن‌ها هم زمان زیادی را صرف می‌کنند که البته قادر به تشخیص و مدیریت زمان برای انجام تکالیف‌شان نبوده و به همین دلیل با کمبود زمان مواجه‌اند و برای انجام کار‌های دیگرشان دچار تأخیر یا عدم موفقیت می‌شوند.

تعویق‌گرا‌ها به صورت افراطی در زمان حال زندگی می‌کنند و آنچنان که باید دغدغه فردا را ندارند. دامنه توجه آنان به زمان حال محدود است و مدام فکر می‌کنند زمان برای انجام کار هنوز باقی است و با کوچک شمردن کار و دست‌کم گرفتن آن خود را برای تعویق انداختن آن به آینده آماده می‌کنند. این افراد خیلی زود احساس خستگی و ناکامی می‌کنند و از انجام کار دست می‌کشند.

افراد سیاست‌گرا غالباً افرادی اجتماعی هستند که بیشتر تمایل دارند وقت خود را با دوستان و خانواده باشند و روابط اجتماعی‌شان را نسبت به برنامه‌های شخصی مقدم می‌دانند. این افراد معمولاً مورد قضاوت اطرافیان بوده و برای اینکه نارضایتی دیگران را رفع کنند بیشتر زمان خود را برای آن‌ها گذاشته و برای رسیدگی به کار‌های خود با کمبود زمان مواجه می‌شوند. آنان بیشتر وقت خود را صرف به دست آوردن تأیید و رضایت دیگران کرده و برنامه‌های شخصی‌شان را قربانی حفظ روابط اجتماعی‌شان می‌کنند.

افراد تنبیه‌گرا اغلب بدبین، ناامید و خودسرزنشگر بوده و معمولاً خود را از دیگران پایین‌تر و ناموفق‌تر ارزیابی می‌کنند. آن‌ها به نقش خود در اتفاقات زندگی اعتقادی نداشته و به نظرشان آنچه بخواهد پیش آید، پیش خواهد آمد. چنین تفکری باعث می‌شود که خود را به دست شانس و قضاوت سپرده و برای انجام کارهایشان برنامه یا تلاش خاصی انجام نمی‌دهند و از عهده مدیریت زمان خود نیز عاجز هستند.

تمام افراد این چهار گروه با به‌کارگیری جملات مناسب و مثبت می‌توانند پیام‌های مثبت به ضمیر ناخودآگاه فرستاده و احساس درونی نسبت به خود، دیگران و دنیای اطراف را در جهت صلح، آرامش و موفقیت پیش ببرند. این کار زمینه را برای ایجاد شور و شوق و حرکت به سمت انجام کار‌ها و اهداف سوق خواهد داد. زمانی که فرد خودش را دوست ندارد و مدام خود را سرزنش می‌کند و پیام منفی به ضمیر ناخودآگاه خود ارسال می‌کند، ناخواسته به ناخودآگاه خویش می‌گوید: «تو لیاقت رسیدن به موفقیت و کسب رضایتمندی را نداری.»

این امر باعث می‌شود این گفت‌وگو‌ها تبدیل به یک باور درونی شود و فرد دچار رخوت، بی‌انگیزگی و رکود شود و به صورت کاملاًَ غیرارادی و ناهشیار نسبت به انجام کار‌ها و رسیدگی به برنامه‌هایش در جهت موفقیت بی‌تفاوت و سهل‌انگار شود و رفتارش نیز در جهت ناکامی و شکست شکل گرفته و او را به سمت نابودی پیش ببرد. نه تنها رفتار انسان‌ها با روند باور‌های آن‌ها در ارتباط است، بلکه باور‌ها اصولی هستند که رفتار‌های انسان را تحت تأثیر خود قرار داده و آن‌ها را شکل می‌دهند.

*روانشناس بالینی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار