سرویس جامعه جوان آنلاین: انقلاب اسلامی ایران طی ۴۰ سال حیات خود هرچند درگیر مسائل و مشکلات متعدد بود، لیکن دستاوردهای متعدد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را به بار آورد که کنترل روند آسیبهای اجتماعی و فساد اخلاقی میراث پهلوی ازجمله آنها بود. انقلاب اسلامی به فرمایش مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب: «هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسط و بهخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بهویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد.» با این وصف به دلایل متعدد طی دو دهه اخیر با وجود هشدارهای کارشناسان مبنی بر ضرورت مقابله با آسیبهای اجتماعی و رفع علل این آسیبها، مصادیق این عرصه اعم از طلاق، اعتیاد، کودکان کار، زنان بیسرپرست، بزهکاری، سرقت، قتل و خشونت، تکدیگری و ... نگرانکننده شده است. این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها در فرمایشاتشان خطر آسیبهای اجتماعی را مورد اشاره قرار داده و بر توجه جدی به این موضوع تأکید کردهاند. بیتردید در چله دوم حیات انقلاب برای تحقق اهداف گام دوم باید تمهیداتی اساسی درخصوص کنترل آسیبهای اجتماعی صورت گیرد. در این زمینه با دکتر مجید ابهری، رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی گفتگو کردهایم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
آسیبهایی که در این سالها به فرهنگ و اجتماع وارد شد
از بدو پیروزی انقلاب اسلامی اتاق فکر دشمنان آرام ننشسته و شروع به طراحی انواع توطئهها نمود. در محورهای فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و اقتصادی کارشناسان جبهه مقابل تمام ظرفیت خود را به کار گرفتهاند تا از قوت گرفتن انقلاب اسلامی جلوگیری کنند. از یک طرف هشت سال جنگ تحمیلی و توطئههای آشکار و نهان استکبار جهانی باعث شد از طریق همجواری مرزهای طولانی کشور با مراکز کشت و تولید مواد مخدر این بلای خانمانسوز وارد جامعه ما شود. همچنین سیل مهاجرت روستاییان و ساکنین شهرهای کوچک باعث به وجود آمدن مشاغل کاذب در شهرها مثل دستفروشی و دلالی گردید. از سویی در طول این ۴۰ سال، بیش از دو برابر شدن جمعیت کشور نسبت به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی باعث هراس دشمنان گردید؛ چراکه حدود ۲۵ میلیون از این جمعیت را جوانان تشکیل میدادند و ایران به عنوان یکی از جوانترین کشورهای دنیا مورد حسد جوامع استثمارگر قرار گرفت. از این رو عرضه مواد مخدر در شکلها و با نامهای مختلف موجب فریب جوانان و بالا رفتن آمار اعتیاد شد. همزمان با آن تولید و توزیع مواد مخدر صنعتی باعث گسترش اعتیاد جدید -که خطرناکتر از انواع قبلی بود- شد.
همچنین ورود فناوریهای نوین به جامعه به صورت تهاجمی با عنایت به سنت غافلگیر شدن بعضی از دولتها، سونامی فضای مجازی و ... باعث تأثیرات منفی فرهنگی بهویژه در جامعه جوان شد و از طرف دیگر ۴۰۰ شبکه ماهوارهای که به زبان فارسی تولید و پخش برنامه مینمودند، جامعه را با ویروس تهاجمی فرهنگی روبهرو کردند.
زشتیزدایی از روابط با جنس مخالف، تشویق روابط فرازناشویی و شکستن قبح فحشای اخلاقی موجب شد تا ولنگاری فرهنگی روندی صعودی به خود بگیرد و فرزندان ما را با نسلهای جدیدی از نوجوانان و جوانان ایرانی روبهرو کرد که خطرات جدی فرهنگی آنها را تهدید میکرد و برخی از آنها شامل متولدین دهه ۷۰ سیبل این تهاجم بودند.
غفلت خانوادهها به علت مشکلات اقتصادی و چندشغله بودن برخی از والدین با استقبال دشمنان روبهرو شد و همسو با ویروسهای اخلاقی و اجتماعی، آسیبهای نوپدیدی مانند عرفانهای کاذب، کابالا، ترکیبی از باورهای عرفانی اشو و مهربابا با عرفانهای صهیونیستی و غربی و شیطانپرستی را وارد جامعه ما کرد. ملاحظه میکنیم که نخبگان و باورمندان به ولایت با چند جبهه جنگهای نابرابر روبهرو شدند که با توجه به محدودیت عده و عدُه گاه به شکست، گاهی به عقبنشینی و زمانی به پیروزی کامل ما منجر شد. افزایش طلاق بنیان خانواده را با خطر مواجه کرد و آسیبهای اجتماعی با توجه به دامنه خطر، سرعت گسترش و عوارض ویرانگر به یک گروه اصلی مرکب از اعتیاد، طلاق، بیکاری، مهاجرت، کودکان کار و خیابان، زنان بدسرپرست، تکدیگری و... تقسیم شد.
آنچه در گام دوم انقلاب باید انجام داد
مقام معظم رهبری از سال ۶۸ بحث حیاتی و پراهمیت تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را مورد اشاره قرار داده بودند، اما متأسفانه کارشناسان و نخبگان ما خطر واقعی را احساس نکرده و در وادی حیرت سرگردان بودند. ۴۰ سال گذشت. در این سالها دشمنان از هر سو و با هر وسیله ملت به پاخاسته ایران را مورد هجوم قرار دادند تا آنجا که رهبری معظم در چله انقلاب، گام دوم را به عنوان منشور تجدیدنظر و اصلاح و تقویت ارکان انقلاب اسلامی و سرلوحه برنامهها و سیاستگذاریها قرار دادند. اینک امید همه نخبگان و دلسوزان به اجرای بیانات و نکات حیاتی بسیار ارزنده ایشان در بیانیه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی است که در آن پیشگیری به عنوان اصل اساسی در بحث آسیبهای اجتماعی مطرح شده و کنترل و مقابله با توجه به مهندسی فرهنگی و با هدف شناسایی مکانیسمهای تهاجمی دشمن در مرحله دوم مورد تأکید قرار گرفته است. بر این اساس عنایت به خانواده به عنوان واحد اصلی اجتماع و تلاش در راستای تحکیم مبانی و پایههای این عنصر حیاتی جامعه باید مورد دقت و عنایت ویژه قرار گیرد. سهم ارزشمند و قابل توجه خانواده، آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی را در ایستادگی مقابل جنگ نرم و تهاجم خزنده دشمن نباید نادیده گرفت. همچنین پرهیز از سیاستزدگی، گروهگرایی، انحصارطلبی و لزوم ترجیح منافع اجتماعی و ملی بر منافع فردی قدم مهم دیگر در وادی اصلاح و رشد جامعه در چله دوم انقلاب خواهد بود. در زمینه اعتیاد و مواد مخدر متأسفانه بهرغم میلیاردها تومان هزینه در راه کنترل و پیشگیری و همچنین سه هزار شهید تقدیمی از نیروی انتظامی به عنوان خاکریز اول مبارزه با قاچاق و شهدای گمنام سربازان ولایت، شاهد ۶۵ درصد زندانیان در ارتباط مستقیم با مواد مخدر هستیم و باید به طور جدی اصل پیشگیری را در این عرصه به کار بگیریم.
متأسفانه دور ماندن مردم و کمرنگ شدن نقش آنها در مبارزه علیه اعتیاد و مواد مخدر باعث شده است ۲۲ سازمان و نهاد مرتبط در چرخه ناقص و باطل قرار گیرند. اجتماعی کردن مبارزه علیه اعتیاد و مواد مخدر و استفاده از ظرفیتهای مردمی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی اولین گام اصلاحی در این رابطه است. همچنین تمرکز سیاستگذاریها و جلوگیری از برنامهریزیهای سلیقهای میتواند برنامههای پیشگیری و کنترل را با ضریب موفقیت بالاتری پیش ببرد.
تمرکز امکانات سختافزاری و نرمافزاری در پیشگیری و درمان، اشتغالزایی و کارآفرینی برای معتادان بهبودیافته و کنترل حداقل پنج ساله آنها یکی از رموز واقعی موفقیت در این راستا است. انجام مشاورههای قبل از ازدواج و هنگام طلاق و توسعه ازدواجهای آسان نیز حرکتی در جهت کاهش طلاق و تحکیم بنیاد خانواده خواهد بود. به اعتقاد بنده تحکیم خانواده به عنوان هسته اولیه اجتماع باید محور تمام برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در گام دوم انقلاب باشد.