کد خبر: 961324
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۵:۲۲
یادمان است چند سال قبل، وزیر وقت دفاع از مدارکی سخن گفت که طی آن ادعا شده بود زنده بودن چهار دیپلمات ایرانی برای مدت طولانی تأیید شده است. همان زمان موجی در جامعه راه افتاد و حرف‌ها و گمانه‌زنی‌ها بالا گرفت. حتی نقاش خوش‌ذوقی تصویری از سالخوردگی متوسلیان کشید و داغ دلمان را تازه کرد!
غلامحسین بهبودی
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: شاید الان نوشتن از احمد متوسلیان دیر باشد. منظورم برای سالگرد ربایشش در ۱۴ تیرماه است که تا این مطلب منتشر شود، قطعاً این مناسبت را از دست داده‌ایم. مگر نه آن که مدت‌هاست پرداختن به سرنوشت دیپلمات‌های ربوده شده را تبدیل به مناسبت‌های تاریخی کرده‌ایم و تا زمانش از راه نرسد، یادی از آن‌ها نمی‌کنیم؟ مگر نه اینکه هر سال در چنین روز‌هایی در گنجه فراموشی را ولو چند روز باز می‌کنیم تا جای عریضه خالی نباشد و نشان دهیم که هنوز به یادشان هستیم.

اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، این طرز برخورد مناسبتی با متوسلیان و دیپلمات‌های ربوده شده، مولود نگاهی است که برخی از مسئولان به خوردمان داده‌اند. هر سال که نه، هر چند سال یک بار مسئولی در چنین ایامی پشت تریبون قرار می‌گیرد و خبر خوشحال‌کننده‌ای در خصوص اسرا می‌دهد که هیچ‌گاه به سرانجامی خوش منتهی نمی‌شود، اما همین خبر بدون پشتوانه موجی در جامعه به راه می‌اندازد که زودگذر است و سریع هم فروکش می‌کند. دوباره همه چیز مسکوت می‌ماند تا سال بعد که همه فراموش کرده‌اند قرار بود خبر خوشحال‌کننده‌ای از راه برسد و ۳۷ سال است که از راه نرسیده است.

یادمان است چند سال قبل، وزیر وقت دفاع از مدارکی سخن گفت که طی آن ادعا شده بود زنده بودن چهار دیپلمات ایرانی برای مدت طولانی تأیید شده است. همان زمان موجی در جامعه راه افتاد و حرف‌ها و گمانه‌زنی‌ها بالا گرفت. حتی نقاش خوش‌ذوقی تصویری از سالخوردگی متوسلیان کشید و داغ دلمان را تازه کرد! اما بعد همه چیز فروکش کرد و دوباره نام‌هایی، چون احمد متوسلیان، اخوان کاظم، سیدمحسن موسوی و تقی رستگار مقدم به فراموشی سپرده شدند.

عجیب‌تر از رفتار برخی مسئولان در پرونده احمد متوسلیان، برخورد جامعه با این موضوع است. اگر مدت‌هاست که مسئولی با خبری بی‌پشتوانه فکر و ذهن جامعه را مشغول می‌کند، پس چرا ما در این چند سال افکارمان را در اختیار این اخبار بی‌پشتوانه و البته متناقض گذاشته‌ایم و سعی نمی‌کنیم واقعیت‌ها را مستقلاً کشف کنیم؟
قصد از نوشتن این مطلب شکایت نیست، گلایه‌ای خودمانی است از کسانی که انگار عادت کرده‌اند با توجیهاتی، چون مصلحت‌اندیشی و حرف‌هایی از این دست، جان مطلب را از مردم مخفی نگه دارند و اعتماد را از نسل جوان سلب کنند. اگر مخفی ماندن ربایش احمد متوسلیان طبق سیاستی انجام گرفته بود، بعد از گذشت ۳۷ سال از این موضوع، یعنی امکان تغییر این سیاست یا کمرنگ شدن اثراتش وجود نداشته است؟

به همین راحتی با حرف‌های ضد و نقیض و اخبار خوشحال‌کننده‌ای که هیچ سرانجامی ندارند، اعتماد نسل‌های مختلف را از منابع رسمی خودمان سلب می‌کنیم. اگر خوب دقت کنیم، مدت‌هاست که اخبار متقن نه تنها از منابع رسمی که از منابع مستقل هم روایت می‌شوند آن‌هم بدون مصلحت‌اندیشی و دست به عصا شدن. به عنوان نمونه حمید داوودآبادی که کتاب‌های معروفی، چون «کمین جولای ۸۲» و «۳۷ سال» را با موضوع محوری سرنوشت احمد متوسلیان و دیپلمات‌های ربوده شده نگاشته است، مطالبی را در این خصوص منتشر کرده که درست یا نادرست هیچ وقت هیچ کدام از ادعا‌ها از سوی مسئولان تأیید یا رد نشده است!

در پایان به یکی از موارد تحقیقاتی داوودآبادی می‌پردازیم که اخیراً در کتاب ۳۷ سال منتشر شده است. داوودآبادی در این کتاب به وضوح اشاره می‌کند که طبق اعتراف‌های مارون حاتم محافظ شخصی ایلی حبیقه فرمانده پست بازرسی برباره، احمد متوسلیان قطعاً در همان دقایق اولیه اسارت به شهادت رسیده است. حاتم که به کبرا معروف بود گفته است خودش به صورت یکی از ایرانی‌ها که دماغش شکسته بود (احمد متوسلیان بوکسور بود) شلیک کرده است. داوودآبادی حرف عجیبی می‌زند. می‌گوید وقتی موضوع کبرا را به یکی از مسئولان رده بالا گفتم، خندید و گفت: قبلاً خودم با کبرا صحبت کرده‌ام و این ماجرا را از زبانش شنیده‌ام. این مسئول از مدت‌ها قبل می‌دانست متوسلیان شهید شده و هر سال از او با عنوان جاویدالاثر یاد می‌کرده است!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار