برگزاری جلسه مربیان تیمهای پایه با سرمربی جدید تیم ملی خبری امیدوارکننده برای فوتبال ایران بود. با اینکه در سالهای گذشته به دلایل مختلف خبری از تعامل با تیمهای پایه نبود، اما به نظر میرسد مارک ویلموتس اهمیت توجه به ردههای سنی و سرمایهگذاری روی آنها را به خوبی درک کرده است.
پرورش نیروهای مستعد، آن هم از سنین کم یکی از حلقههای مفقوده فوتبال ما به شمار میرود. در این سالها هر مربی و هر مدیری که روی کار آمده فقط به نتیجه و اینکه چطور منتقدانش را راضی نگه دارد، فکر کرده است. همین طرز فکر هم باعث شده که همیشه نگرانی تغییر نسل، بازنشستگی بازیکنان قدیمی یا حتی مصدومیت نفرات کلیدی را داشته باشیم. تنها برنامهای که آقایان در این سالها برای پرورش نسل جوان داشتند، بحث نظارت سرمربی تیم ملی بزرگسالان روی تیمهای پایه بود. برنامهای که در هشت سال حضور کیروش و حتی مربیان پیش از او نیز کسی اهمیتی به آن نداد. افت فوتبال ملی، کاهش تعداد لژیونرها و نداشتن جایگزین برای ستارههای گذشته را باید ثمره همین بیتوجهیهای مخرب دانست. با اینکه فرصتهای زیادی را از دست دادهایم، اما حالا که کادر فنی تیم ملی بهتازگی کارش را شروع کرده و تازهنفس است میتوانیم امیدوار باشیم که اشتباهات گذشته تکرار نشوند و در مسیر جبران حرکت کنیم. البته رسیدن به این هدف، تنها در شرایطی محقق میشود که همه وظایفشان را به درستی انجام دهند و کسی از پذیرش مسئولیت شانه خالی نکند.
اخیراً فدراسیون فوتبال جلسهای را ترتیب داد تا ویلموتس و کادر فنی تیمهای ملی پایه سر یک میز بنشینند و نقطهنظرات هم را بشنوند. برگزاری اولین جلسه را باید به فال نیک گرفت، اما مهم این است که گردهمایی مربیان ملی تداوم داشته باشد و خروجی جلسات نیز به سود فوتبال تمام شود. در این بین فدراسیون نقش مهمی در محقق شدن برنامهها دارد. در سالهایی که کیروش و مربیان قبل از او علاقهای به تعامل با ردههای سنی نداشتند و توجهی به تیمهای پایه نمیکردند فدراسیون نیز عملاً اهمیتی به این مسئله نشان نمیداد. برطرف کردن مشکلات، رسیدگی به حواشی و هزار و یک مورد دیگر برای مدیران فدراسیون مهمتر بودند و همینکه تیم ملی بزرگسالان در چند مسابقه خوب نتیجه بگیرد برای آنها حکم موفقیت دارد. در صورتی که همین نگاهها و برنامههای بیفایده فوتبال ملی ایران را به این روز انداخته است. ژاپن و کره دو رقیب سنتی برخلاف مدیران فوتبال ایران، سرمایهگذاری وسیع و بلندمدتی روی تیمهای پایه انجام دادهاند؛ حالا هم پشتوانه مناسبی برای تیم ملی دارند و هم به باشگاههای بزرگ بازیکن صادر میکنند.
خلأ آیندهنگری و برنامههای بلندمدت چالشی است که فوتبال ما با آن درگیر است، تا جایی که از سرمربی تیم بزرگسالان انتظار داریم یکشبه نتیجه بگیرد. این در حالی است که سرمربی وظایف دیگری هم دارد و یکی از آنها نظارت بر تیمهای پایه است. تعامل و داشتن وحدت رویه در همه تیمهای ملی فوتبال آرزویی است که در زمان کیروش محقق نشد و آقایان هم تلاشی برای تحقق این موضوع نکردند، ولی حالا که ویلموتس در ابتدای راه همکاری با ایران قرار دارد باید برنامه ویژهای داشته باشیم تا از مدت زمان حضور او در ایران و دستمزد دلاری که در این وانفسا برایش در نظر گرفته شده به بهترین شکل استفاده کنیم. قطعاً مرد بلژیکی با متد روز دنیا در بحث استعدادیابی و پرورش تیمهای پایه آشنایی دارد، به همین خاطر است که نباید این فرصت را از دست داد. تعامل مربیان پایه با کادر فنی تیم بزرگسالان به سود فوتبال است و میتوان امیدوار بود که بازیکنان جوان و امید خیلی زود به ستارههای بزرگ فوتبال ایران تبدیل شوند.