سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین:
شما در دهههای ۶۰ و ۷۰ به طور جدی در عرصه تولیدات تلهتئاتر تلویزیونی حضور داشتید. چرا آن تلهتئاترها مورد استقبال مردم قرار میگرفت؟
آن موقع معمولا حداقل هفتهای یک بار تئاتر از تلویزیون پخش میشد و بینندههای زیادی هم داشت. کارگردانها در ضبط تلویزیونی تئاتر، تخصص داشتند. اساساً این کار جایگاه ویژهای در تلویزیون داشت. هنرمندان نیز با چگونگی کار تلویزیونی و ویژگیهای مدیوم تلویزیون آشنایی داشتند. نمایشنامههایی را هم که برای اجرا و اخذ مجوز به تلویزیون میدادند بر اساس علاقهمندی جامعه مخاطبان انتخاب میشد. موضوعاتی انتخاب میشد که مخاطب به راحتی میتوانست با آنها ارتباط برقرار کند. این موضوعات از قبل شناسایی میشد، بنابراین تئاتر به گونهای بود که در ارتباط با مردم قرار میگرفت، لذا جای خودش را باز کرده بود.
اشاره کردید که کارگردانان با ویژگیهای تئاتر تلویزیونی آشنا بودند. این ویژگیها چه بود؟
تئاتر تلویزیونی باید ویژگیهای تخصصی یک برنامه تلویزیونی را داشته باشد. کسانی که با عنوان کارگردان هنری یا کارگردان فنی در کنار کارگردان اصلی هستند باید با مدیوم تلویزیون و ساختار برنامههای تئاتر تلویزیونی آشنا باشند تا بتوانند از تکنیکهای تلویزیونی در جذابیت بخشیدن به برنامه کمک بگیرند که اینها به برقراری ارتباط با مخاطب کمک میکند. کسانی که با این تکنیکها آشنایی نداشته باشند نمیتوانند با بیننده تلویزیون ارتباط برقرار کنند. اینکه صرفاً کاری را که به صورت مصاحبهای باشد به هر شکلی ضبط و پخش کنند، طبیعی است که در جذب مخاطب شکست میخورد و تاثیری نخواهد داشت، به عنوان مثال دکوپاژ یک برنامه برای ضبط تلویزیونی بسیار دارای اهمیت است. تنظیم یک فضا برای اجرای تلویزیونی از سوی کارگردان هنری مهم است. اینکه میزانسن کلی چه حالتی داشته باشد و امکانات تلویزیونی را چگونه برای ارتباط با مخاطب مورد استفاده قرار دهد و فضاهای لازم را در اختیار خودش بگیرد و از آن استفاده کند، بسیار مهم است.
فکر میکنید آن موفقیتها در شرایط کنونی قابل تکرار است؟
بله طبیعتاً الان امکانات خیلی بیشتر است. آن زمان دوربینهایی که در تلویزیون استفاده میشد دوربینهای سنگین تامسون بود. حرکت دادن آن دوربینها بسیار مشکل بود. امکاناتی که الان وجود دارد از نظر فضاسازی یا نورپردازی و از نظر دکورهای مختلف، قابل مقایسه با گذشته نیست، ضمن آنکه برخی اوقات ما از فضاهای دیگری، به جز فضاهای بسته هم میتوانیم برای کارهای تئاتری استفاده کنیم، به عنوان مثال یکی از کارهایی که در مدیوم زیبای تلویزیونی قرار داشت و مردم هم نگاه میکردند «ارتش سری» بود که کار بسیار زیبایی بود و از فضاهای بیرونی هم استفاده میشد، اما بر اساس یک مدیوم تلویزیونی و تئاتر تلویزیونی بود. شاید بتوان از آن به عنوان یک مجموعه یا سریال یاد کرد، اما در واقع تلهپلی یا نمایش تلویزیونی بود. به هر حال الان امکانات بهتر شده و بهتر هم میشود کار کرد، اما یک مسئله هم خیلی مهم است و آن اینکه اگر بخواهیم کار با سرعت بالا و تولید انبوه و عجیب و غریب و اینچنینی داشته باشیم که الان مرسوم است، باید بگویم طبیعی است که لطمههای زیادی به کیفیت خواهیم زد.
چرا این روند موفق تلهتئاتر در تلویزیون متوقف شد؟
متأسفانه متوقف شد و ما هم خیلی به دنبال علت این توقف بودیم. در مقاطع خاصی هم گفتگوهایی با مسئولان وقت تلویزیون داشتیم، حتی با کسانی که در ارتباط با برنامههای سریال و تئاتر تلویزیون بودند هم جلسه گذاشتیم، اما به نتیجه نرسید. صحبت ما این بود که دورانی که تلهتئاتر پخش میشد ما فقط دو یا سه شبکه داشتیم، الان با داشتن این همه شبکه تلویزیونی، اگر هر شبکه یک تئاتر در هفته پخش کند، خودش موجب ایجاد اشتغال برای هنرمندان میشود و میتواند در روند فرهنگی- هنری جامعه بسیار تاثیرگذار باشد، ضمن آنکه تماشاگر تئاتر هم پرورش میدهد و علاقهمندان به این هنر نیز افزایش مییابند و مردم ما بیشتر با تئاتر و فضای تئاتر آشنا میشوند و این موجب میشود که بسیاری از تئاترهای صحنهای هم رونق بیشتری از جهت بازدید کننده و تماشاگر پیدا کند.
یعنی معتقدید تلهتئاترهای تلویزیونی میتواند در گرایش بیشتر مردم به تئاتر تاثیرگذار باشد؟
بله، شدیداً میتواند تاثیرگذار باشد و در فرهنگ جامعه و مسائل دیگر مثل دور کردن جامعه از بسیاری از ناهنجاریها مؤثر باشد و نیز در جهت گسترش فضاهای فرهنگی.
چقدر متون فارسی برای تولید تلهتئاتر ظرفیت دارند؟
ظرفیت فراوانی وجود دارد. از این جهت حتی میتواند در گسترش نمایشنامههای ایرانی هم کمک کننده باشد، یعنی نمایشنامهنویسان بیشتری در این زمینه تربیت شوند و تخصص پیدا کنند و از طریق همین نویسندگان، کارهای بیشتری عرضه شود. آثار بسیاری از نمایشنامهنویسان گذشته قابلیت اجرا دارد. در کنار آنها متناسب با فرهنگ کشورمان میتوان از آثار ترجمهای هم استفاده کرد. هیچ ایرادی از نظر پخش در تلویزیون هم ندارند.
وضعیت کنونی تئاتر در کشور چگونه است و افزایش تماشاخانههای خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید؟
تماشاخانههای خصوصی یک پدیدهای بود که از سر ناچاری شکل گرفت. به علت اینکه ما از نظر امکانات اجرایی به خصوص در زمینه سالن که تعدادشان بسیار کم بود، در مضیقه قرار داشتیم، گروههایی که میخواستند کار تئاتر بکنند و اجرای روی صحنه داشته باشند، باید برای مدت طولانی در نوبت میماندند. با گسترش دانشکدههای هنر در کشور و افزایش فارغالتحصیلان رشتههای هنری از جمله تئاتر، این مشکل بیشتر هم شد. بالاخره باید برای این همه فارغالتحصیل رشته تئاتر، امکانانی تهیه میشد که وجود نداشت. زمینه تأمین دولتی آنها هم فراهم نبود و بسیاری مجبور بودند در فضاهای دیگر کار کنند. بر این اساس فضاهایی به وجود آمد که هم بسته و کوچک و هم غیراستاندارد بودند ولی باید هدفمند و قابل نظارت باشند، چون برخی نیز با هدف سودجویی وارد این عرصه شدند. اگرچه زمینه سودجویی آنچنانی در تئاتر وجود ندارد، اما اگر کسانی بخواهند از این راه وارد شوند و مسئلهشان فقط گیشه باشد و تئاتر بیشتر به طرف گیشه کشیده شود تا اندیشه، این بسیار خطرناک است.