سرویس ایران جوان آنلاین: امروز در حالی بخشهای فراوانی از استانهای جنوبی در آتش بیآبی میسوزند و اسیر گردو غبارهای گاه و بیگاه شدهاند که در برخی مناطق، بهرهبرداریهای نامتعارف و غیر منطقی از منابع آب به شدت رواج دارد. شرایط غیر قابل قبول و باوری که نشان میدهد بیش از آنکه بحران آب امان مردم را بریده باشد، این سوءمدیریتها و استفاده گروهی صاحب منصب و متنفذ از رانت و امتیازات ویژه است که بر زندگیها سایه افکنده و شرایط را سخت کرده است.
آب بازی افراد متمکن، همزمان با بحرانی که استانهای بوشهر و خوزستان و سیستان و بلوچستان را در بر گرفته است نه تنها قابل قبول نیست بلکه بیشتر به فاجعهای میماند که کسی نمیخواهد جلوی آن را بگیرد.
در سالهای اخیر و به دنبال افزایش توجه مدیران سیاسی و اجرایی به مقوله گردشگری در استان خوزستان و در بسیاری از شهرستانها مثل باغ ملک، مسجد سلیمان، دزفول، بهبهان، اندیمشک، اهواز و چند شهر دیگر ویلاهای تفریحی و تجملاتی فراوانی ساخته شد که در همه آنها به مقوله آب و بحران پیش آمده هیچ توجهی نشده است.
درست یکسال پیش و در چنین روزهایی بود که اعلام شد در بسیاری از شهرستانهای استان خوزستان و به ویژه شهرستانهایی که به آنها اشاره شد، اکنون ویلاهای گران قیمت و پرهزینهای وجود دارد که نه تنها به دلیل هزینههای سنگین اجاره مناسب شهروندان معمولی جامعه برای استفاده نیستند، بلکه به دلیل نوع ساخت و دیدن زیرساختهایی نظیر استخر و پوشش گیاهی فراوان برای اداره شدن نیاز به منابع آب فراوانی هستند.
البته این بازیها به خوزستان ختم نمیشود و در بوشهر هم میتوان تکرار آزاردهنده آن را مشاهده کرد. با اینکه چندی پیش استاندار بوشهر از جمعآوری باغشهرهایی که چاههای غیر مجاز حفر کرده بودند یا با آب شرب، استخرهای خود را پر آب و باغهایشان را سیراب میکردند، خبر داده بود، اما با گذشت زمان مشخص شد، نه تنها هیچ اقدامی در این مسیر صورت نگرفته، بلکه متنفذان همچنان میتازند و هر کاری که دوست دارند، میکنند.
البته برای برخورد با این افراد، هم در استانداری و هم شورای تأمین استان، قوانینی موجود و مصوباتی با تأیید رسیده است اما، صاحب نفوذان، آنقدر قدرت دارند که کسی نتواند مزاحمشان شود.
نکته حائز اهمیت این است که هیچ باغشهری برای مردم عادی نیست و نمیتوان خانواده بیبضاعتی را در آنها دید. بنابر این مدیرانی که خود از بیآبی و خشکسالی و صرفهجویی حرف میزنند در این مناطق باغهایی ساختهاند که با آب شرب مردم، به آبیاری آنها میپردازند.
اینکه در استانی، چون بوشهر و خوزستان در یک نقطه شهروندانی زندگی کنند که با بحران جدی منابع آب به ویژه در بخش آب شرب روبهرو باشند و به فاصله کوتاهی از آنها شهروندانی باشند که استخر شخصی و پارکهای آبی بخش جدایی ناپذیری از زندگی آنهاست را اگر ملاکی برای نبود مدیریت صحیح منابع آب و چشم پوشی مسئولان بر اقدامات غیراخلاقی و غیرقانونی برخی یقه سفیدها بدانیم، پس چه عنوان دیگری برای آن میتوان یافت؟
به نظر میرسد در شرایط کنونی ورود جدی مقامات نظارتی به کارکرد و نوع بهرهبرداری از باغشهرها و ویلاهای اختصاصی و تجملاتی بهخصوص در استانهایی که واژه آب، بدون پیشوند «بحران» استفاده نمیشود، بیش از پیش احساس میشود. متأسفانه شرایط طوری شده که گویی هر مدیر با مسئولی که در جایگاه خدمت به مردم قرار میگیرد، فکر میکند ارباب است و میتواند حتی منابع ملی و عمومی را هم به نام خود ثبت کند. با اینکه چند روز پیش اعلام شد چهار کلانشهر تهران، اصفهان، مشهد و شیراز با افزایش غیرقابل باور مصرف آب شرب مواجهاند و اگر مردم این شهرها، مصارف بیرویه خود را مدیریت نکنند، با وجود ذخایر آب در سدها، در ادامه تابستان با مشکل در تأمین آب شرب در این کلانشهرها مواجه میشوند، حالا باید گفت اگر مدیران و دستاندرکاران استانهای جنوبی، به بیتوجهی و امتیاز دادن و مصلحت اندیشی خود در رابطه با افراد صاحب نفوذ ادامه داده و آب شرب مردم را به باغهای آنها هدایت کنند حتماً در آیندهای نزدیک در دادگاه افکار عمومی حاضر و پاسخگوی خیانتهای خود باشند.