استفاده بهینه از استعدادها حلقه گمشدهای است که بسیاری از رشتههای ورزشی از آن رنج میبرند. رسیدن به این هدف نیازمند برنامهریزی و آیندهنگری همهجانبه است و روزی که اهداف از پیش تعیین شده محقق شوند، طعم پیروزی شیرینتر از هر زمان دیگری خواهد بود. افتخاری که تیم ملی جوانان والیبال در مسابقات جهانی کسب کرد، حاصل سرمایهگذاری روی استعدادهای نابی بود که پاسخ توجهات را با جام قهرمانی پس دادند.
در روزهایی که ورزشمان سوءمدیریتهای بی شماری را به خود میبیند، بها دادن به تیمهای پایه را باید یکی از موفقیتهای والیبال ملی خواند. سالهاست که در محافل مختلف حرف از اهمیت دادن به ردههای سنی مطرح میشود و همه از مزایای آن سخن میگویند، با این حال مشکل اصلی در زمان نمود پیدا میکند که تنها چند فدراسیون و برخی از مدیران این واقعیت را میپذیرند و برای به ثمر نشستن نیروهای نونهال، نوجوان و جوان خود برنامه میریزند. والیبال یکی از همان رشتههایی است که شکل واقعی تیمهای ملی در ردههای سنی را تشکیل داده و با برنامهریزی بلندمدت پیش میرود. تفکر حرفهای در مدیریت ورزش حرف اول را میزند و تنها در صورتی میتوان به موفقیت امیدوار بود که مدیران ارشد یک فدراسیون به نسلهای آتی و آینده تیمهای ملی اهمیت بدهند. در چنین شرایطی رؤسا برای استفاده بهینه از بودجه و اعتباراتی که در اختیار دارند بهترین و منطقیترین تصمیمات را میگیرند.
بها دادن به بازیکنان مستعد در سنین کم همان موضوعی است که از والیبال میتوان بهعنوان الگویی برای سایر فدراسیونها یاد کرد. در این سالها رؤسای فدراسیون والیبال بهرغم همه تغییرات مدیریتی هرگز از تربیت نسل جوان خود غافل نشده و قهرمانی تیم ملی جوانان در جهان نیز حاصل همین تفکر بوده است. در واقع والیبالیستهای بااستعداد از سنین کم کارشان را زیر نظر مربیان ردههای پایه آغاز و پلههای ترقی را به شکل حرفهای طی میکنند. اینگونه است که دو سال پیش نوجوانان قهرمانی در جهان را جشن گرفتند و همان تیم پس از گذشت دو سال در رده جوانان، اول دنیا شد. بدون شک بازیکنان این تیم در آینده نزدیک میتوانند جایگزین ستارههای فعلی تیم بزرگسالان شوند و تا حدود زیادی نیز نگرانی برای پا به سن گذاشتن نسل طلایی فعلی نداریم. با این حال باز هم نباید در باد این قهرمانیها بخوابیم و دست روی دست بگذاریم. برای حفظ ستارههای جوان نیز باید برنامهریزی ویژه داشت؛ حالا که فدراسیون والیبال ماههاست رئیس ندارد و معلوم هم نیست که تکلیف مجمع انتخاباتیاش چه زمانی مشخص میشود باید بیش از هر زمان دیگری حواسمان به قهرمانان جهان باشد تا خدای ناکرده سرمایههایی که سالها برایشان هزینه کردهایم از دست نروند. حفظ روند موفقیت قهرمانان اهمیت زیادی دارد و به هیچوجه نباید از کنار آن به سادگی عبور کرد.
اما اینکه چرا رشتههای دیگر اهمیتی به این مسائل نمیدهند، سؤالی است که باید از مدیران فدراسیونها پرسید. البته هستند فدراسیونهایی که به شکل عملی سرمایهگذاری روی ردههای پایه را در دستور کار دارند و نتیجه این سرمایهگذاری را نیز گرفتهاند، اما سایرین یا اهمیت بها دادن به ردههای سنی را نمیدانند یا آنقدر سرگرم اتفاقات و حواشی روزمره هستند که ترجیح میدهند تمام وقت و بودجه را صرف تیم بزرگسالان خود کنند. این همان دلیلی است که فوتبال ملی ایران را عقب نگه داشته و سرمربی خارجی، چون کیروش برای پیدا کردن استعدادها دست به دامن بازیکنان پرورشیافته در لیگهای خارجی میشد. در حالی که با درصد کمی از بودجه جاری میتوان جان دوبارهای به ردههای پایه داد. رشتههایی که تا امروز بهایی به پشتوانهسازی ندادهاند، بد نیست والیبال را الگوی خود قرار دهند تا آنها نیز طعم موفقیت و سرمایهگذاری روی استعدادهای ناب ایرانی را بچشند.