سرویس اقتصادی جوان آنلاین: تغییر زمین بازی سیاسی- اقتصادی کشورهای منطقه و تمایل بیشتر آنها به استحکام روابط خود با بلوک شرق، با شکننده شدن روابط اقتصادی آنها با بلوک غرب همراه شده است. حتی عربستان و امارات نیز حجم تجارت خود را با بلوک شرق به ویژه چین افزایش دادهاند، بهطوریکه عربستان در ماه گذشته میلادی روزانه ۸/۱ میلیون بشکه نفت به چین صادر کرد و سبقت زیادی از روسیه گرفت.
قطر هم همکاری ۱۳ میلیارد دلاری خود با مسکو را کلید زده و پاکستان در حال تبدیل شدن به یک شریک تجاری استراتژیک برای چینیهاست. با این وجود، هنوز برخی افراد نسبت به همکاریهای اقتصادی با چین بدبین هستند، درحالیکه پکن رسماً اعلام کرده است به خرید نفت از ایران ادامه میدهد.
پاکستان و تغییر زمین بازی
از زمانی که عمرانخان از آگوست ۲۰۱۸ بهعنوان نخستوزیر پاکستان به قدرت رسیده، وزش بادهای سیاست نیز دچار تغییر شده است. گرچه پیشینیان وی به قدرتهای شرقی تمایل داشتند، ولی اغلب میان چین و امریکا نوسان و تردید داشتند، اما عمران خان در حال طراحی اتحادی با شرق بهویژه چین است. موضوعی که هم برای پاکستان خوب است، هم برای خاورمیانه و در نهایت برای جهان.
چند روز پیش رویترز در گزارشی نوشت چین علاوه بر توسعه بندر گوادور و تأسیس یک پایگاه نظامی در این کشور قصد دارد یک شهر چینی برای جمعیت نیم میلیون نفری بسازد که این جدای از پروژههای دیگر است. پروژههایی مثل بهسازی و احداث خط راهآهن، احداث بزرگراهی که لاهور را به کراچی وصل میکند، بازسازی بزرگراه کاراکورام، وصل کردن شهر حسن عبدالله به مرز خود، بهروزرسانی خط راهآهن کراچی - پیشاور که قرار است تا پایان سال ۲۰۱۹ برای قطارهایی که با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکنند، به بهرهبرداری برسد.
نوسازی و ایجاد زیرساختهای ویرانشده حملونقل پاکستان، نهتنها منجر به افزایش ۲ تا ۳ درصدی تولید ناخالص داخلی این کشور میشود، بلکه یک موقعیت بینظیر برای برقراری ارتباط اقتصادی میان ایران و چین است تا بتواند گاز خود را به چین برساند و راهی دیگر بهجز تنگه هرمز برای صادرات منابع هیدروکربوری خود داشته باشد.
در حقیقت، این تحولات زیرساختی بهعلاوه چندین پروژه تولید برق که به سوختهای فسیلی وابسته هستند، میتواند کمبود برق پاکستان را نیز برطرف کند، بخشی از ابتکار عمل چین برای جاده ابریشم است. این برنامهها ماحصل سفر رئیسجمهور چین به پاکستان در سال ۲۰۱۵ است که در این سفر، ۵۱ تفاهمنامه به ارزش ۴۶ میلیارد دلار امضا شد تا به این شکل، امریکا از مدار روابط اقتصادی با پاکستان کنار رود.
امروز حجم مالی پروژههایی که در دست اجراست ۶۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود که ۸۰ درصد آن توسط سرمایهگذاری قابلتوجه پاکستانیها صورت میگیرد و ۲۰ درصد نیز توسط چینیها به پاکستان وام داده میشود. این وضعیت نشان میدهد پاکستان به متحد چین تبدیل شده و دیگر امریکا نقش مهمی در برنامههای اقتصادی اسلامآباد ندارد.
پایان هژمونی غرب
هژمونی امریکا در خاورمیانه بهسرعت در حال محو شدن است. چند روز پیش آلمان بهصورت رسمی دعوت امریکا را برای حضور این کشور در ائتلاف دریایی علیه ایران و موضوع تنگه هرمز رد کرد. در واقعیت، این اقدام امریکا شبیه سلاحسازی جدید بهوسیله آبراههاست تا با کنترل کشتیها و نفتکشها دامنه جریمهها علیه کسانی که تحریمهای ایران را دور میزنند، بیشتر شود. وزیر امور خارجه آلمان چندی پیش در ورشو اعلام کرد که راهحل نظامی برای پایان دادن به تنشها در خلیجفارس نمیتواند وجود داشته باشد و برلین درخواست فرانسه و انگلستان را برای حضور در این ائتلاف دریایی و مقابله با ایران و حفاظت دریایی از کشتیها رد خواهد کرد.
این ایده واشنگتن زمانی شکل گرفت که یک نفتکش انگلیسی توسط ایران توقیف شد؛ با این حال هیچ چیزی درباره توقیف غیرقانونی نفتکش ایرانی گریس ۱ در آبهای جبلالطارق گفته نشده است. در حالی که ایران به دلیل یک نفتکش انگلیسی زیرفشار رسانههاست، اما رسانههای غربی درباره نفتکش ایرانی گرفتار شده در دست انگلیسیها سکوت کردهاند.
با وجود اینکه امریکا یک سال پیش بهطور یکجانبه از برجام خارج شد، ولی آلمان به این قرارداد متعهد مانده است؛ از سوی دیگر ترکیه بهعنوان یکی از اعضای ناتو بدون توجه به فشارهای امریکا برای انصراف از خرید سامانه اس ۴۰۰، تبدیل به یک متحد مهم برای شرق شده است. امریکا به دلیل بیتوجهی ترکیه نسبت به هشدارهای خود با دستکاری قیمت ارز، ارزش پول ملی ترکیه را طی ماههای اخیر ۴۰ درصد کاهش داد. ترکیه، اما مانند ایران یکی از کشورهای کاندید برای عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای است.
ترکیه شاید بهطور رسمی از پیمان آتلانتیک شمالی خارج شود که یک ضربه سخت و مهلک برای این پیمان است؛ این اقدام آنکارا، میتواند سایر کشورهای اروپایی را با خود همراه سازد هر چند که این موضوع صرفاً یک احتمال است. این اتفاقات نشانهای است از اینکه آینده اقتصادی و امنیتی در بلوک شرق دیده میشود و حتی ممکن است اروپا این شهامت را پیدا کند که به سمت بهبود روابط خود با روسیه، آسیای مرکزی و سرانجام چین قدم بردارد.
تمایل انگلستان به چین
این در شرایطی است که برگزیت به اجرایی شدن نزدیک میشود و انگلیسیها در حال آماده کردن خود برای برقراری روابط دوجانبه با چین هستند. آیا لندن قصد دارد از کشتی متحد استراتژیک خود یعنی امریکا خارج شود؟ بعید نیست، زیرا رقص همزمان در دو عروسی، یک بازی معمول آنگولاساکسونهاست.
جنگ غرب به رهبری امریکا با ایران بعید است، چراکه متحد قابلاعتمادی در منطقه وجود ندارد؛ از یاد نبریم این متحدان عروسکهای خیمهشببازی یا پادوهایی هستند که کارهای کثیف امریکا را اجرایی میکنند. بنابراین تحریکهای آزاردهنده امریکا و متحدان غربی آن ممکن است برای مدتی ادامه یابد، ولی اتحاد غربی دیگر، آن چیزی نیست که قبلاً بوده و ایران هم بهخوبی آن را درک کرده است.
پینوشت: این مقاله توسط پیتر کوینگ از تحلیلگران مسائل اقتصادی و ژئوپلتیک نوشته شده است که ۳۰ سال سابقه فعالیت در بانک جهانی و سازمان بهداشت جهانی را در کارنامه خود دارد.
منبع: Dissident Voice