سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، با انتشار تصویری از شهید «سید علی اندرزگو» در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
اینجا محله آبسردار تهران در شباهنگام دوم شهریورماه هزار و سیصد و پنجاه و هفت است. سید علی اندرزگو که برای افطار راهی منزل دوستش اکبر صالحی بود، متوجه کمین ساواک میشود و با رفتار خود وانمود میکند که مسلح است، در حالی که نبود! او میخواست نیروهای ساواک هر چه تیر دارند به سویش شلیک کنند تا زنده به دست آنها نیفتد! هر گاه که ماموران به سویش میآمدند، با اندک رمقِ باقی مانده، تکانی میخورد و آنان را فراری میداد! تاجایی که میتوانست، شماره تلفنهای همراه خود را امحا کرد تا اینکه سرانجام رستگاری در رسید و او تا ابد به نقطهای در حوالی آسمان چشم دوخت!
عکاس ساواک، هندوانهای که او برای افطار خریده و در درگیری شکسته شده بود، را زیر سرش نهاد و از او چند عکس گرفت! آری، چریک که در این اواخر چندان امنیت تلفنهای خویش را جدی نمیگرفت، پس از چهارده سال تعقیب و گریز بی امان و موفق با ساواک، بر محمل حیات نشسته بود! گویا نزدیکی پیروزی را احساس و از آن آسوده خاطر گشته بود!
پ.ن: اینکه ساواک پس از سالها تعقیب و گریزِ سید علی اندرزگو، چگونه توانست در دوره اوج گیری انقلاب به او دست یابد، چیزی شبیه به یک معماست! نگارنده علاوه بر بی احتیاطی در فقره تلفن، در این باره گمانههای دیگری را نیز شنیده است که زمان را برای ابراز آن مناسب نمیبیند!