۱- در حوزه مبارزه با فساد در سادهترین شکل دو نوع برخورد قابلتصور است: الف - شناسایی راههای مفسده و پیشگیری آن ب - مقابله و برخورد با فساد و مفسد به منظور نقش بازدارندگی.
۲- در یک تقسیمبندی ساده دیگر در کشور ما نیز معمولاً در حوزه شناسایی و راههای پیشگیری از آن، دولتها و قوه مقننه درگیر هستند و در حوزه برخورد قضایی قوه قضائیه!
۳- در روزهای اخیر مدیران رده بالای دولتی بار دیگر با تاخت وتاز به حوزههای دیگر انجام وظایف دیگران را به باد انتقاد گرفتهاند، آنچنان که دکتر روحانی گفت: «هر کس فکر میکند با دادگاه و دستگاه قضایی، فساد از بین میرود اشتباه میکند. با بگیر و ببند فساد برطرف نمیشود.» و یا محمدجواد ظریف گفتهاست: «چند روز بعد از برجام یک مقام ارشد نظامی گفت که کدام آدم عاقلی میآید در ایران سرمایهگذاری کند؟ در نتیجه خارجیها وقتی میشنوند میگویند اینها خودشان اینطور حرف میزنند. وقتی هم کسی نمیآید همان حضرت آقا میگوید دیدید من درست گفتم!» که هر دو این موارد بازتابهای گستردهای داشتهاست.
با عنایت به موارد سهگانه مطرحشده باید به پرسشهای جدی زیر پاسخ داد وگرنه بدون پاسخ به این پرسشها در دور باطلی خواهیم افتاد که در کتاب «کشورها چگونه شکست میخورند» از آن به عنوان چرخهای رذیلت یادکردهاست. چرخههایی که بدون خروج از آنها نمیتوان امیدی به توسعه داشت.
آیا باید بالاخره در قوه قضائیه با مفسده وافراد فاسد برخورد شود یا نه؟ و از این سؤال مهمتر آیا محیط کسب و کارفعلی جاذب سرمایه است یا مفسدهزا؟ آیا با این فساد موجود و موانع کسب و کار انگیزه برای سرمایه گذاری نه خارجیها که داخلیها وجود دارد؟ چه کسی مسئول شناسایی گلوگاههای مفسدهزا و ارائه و اجرای راهکارهای مقابله با آن اعم از قاچاق، رانتهای ناشی از اختلاف ارز، بهبود محیط کسب و کار و ایجاد محیط رقابتی برای بنگاهها است؟
مدیران رده بالای دولتی که فرصتهای بهبود وضعیت و اصلاح ساختارها را در شش سال اخیر از دست دادهاند و ترجیح دادهاند زلف یک کلمه «برجام» را به همه موفقیتها یا خدای ناکرده همه ناکارآمدیها گره بزنند، باید توضیح بدهند که اگر کسی در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی برخوردی قهری نکند یا اگر کسی با این وضعیت موجود اقتصادی همه چیز را سفید جلوه دهد وضعیت مردم بهتر از اینها میشود؟ سرمایههای خارجی میلیارد میلیارد دلار وارد کشور میشود؟
آیا واقعاً اگر آقای رئیسی چیزی نگوید و قوه قضائیه به بررسی پروندههای متهمان نپردازد، مردم از فساد اداری و تبعیض گلهمند نیستند و دوباره امید به دلها برمیگردد و وضعیت فعلی اقتصاد را نشانه تدبیر و برنامههای اقتصادی دولت میدانند؟
با نظام مالیاتی فعلی و بانکهایی که با سود ۲۴ درصد به حیات خود ادامه میدهند، آیا به غیر از واردات، محلی برای جذب سرمایه خارجی و داخلی توجیه اقتصادی دارد؟
چه اصراری داریم که بعد از گذشت شش سال همچنان ناکارآمدیها و کارهای ناکرده خود را با محدود دانستن اختیارات یا استناد به حرفهای دوسال پیش یک نظامی پنهان کنیم و انتظار داشته باشیم این واکنشها را عموم مردم تدبیر دولت بدانند؟
دولتمردان باید بدانند که امروز مردم از مسئولان، اجرای قانون، عدالت و عمل میخواهند. امروز مردم آرزوی ریشهکنشدن فساد به ویژه در میان مسئولان را دارند تا بتوانند در مسیر سختی که هستیم همراه حاکمیت از آن عبور کنند. امروز مردم انتظار شرایطی را دارند که در آن بتوان کسب و کار راه انداخت و جوانان را به سر کار برد چه با سرمایه خارجی و چه با سرمایههای داخلی که تنها در یک فقره نقدینگی از ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان گذشته است! اجازه دهیم هر قوه یا دستگاهی کار خود را به درستی انجام دهد و مسئولان هر قوه نیز در حوزه فعالیت و حیطه وظایفشان کار خود را انجام دهند، هنوز وقت برای این دولت برای اصلاح ساختارها کم نیست، اگر دستورالعمل و مأموریت روزهای باقیمانده را حاشیهسازی و متناقضگوییهایی تعریف نکردهباشیم که برای مردم عجیب و غریب است.