کد خبر: 967994
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۰
واقعیت این است که جهانی نابرابر همیشه جهانی ناپایدار خواهد بود و در معرض تباهی و تخریب محیط زیست. نمی‌شود از بومیان آمازون توقع داشت متحمل گرسنگی باشند تا ده‌ها سال بعد بالا آمدن سطح اقیانوس‌ها آدمیانی را در سرزمین‌های دوردست بی خانمان نکند.
علیرضا سزاوار
سرویس جامعه جوان آنلاین: بیشتر از یک ماه است گستره وسیعی از جنگل‌های آمازون در آتش می‌سوزد. انگشت اتهام از فصل خشک (عامل طبیعی) به سوی رئیس جمهور راستگرای برزیل، دولسونارو، چرخیده است. او متهم است که مشوق بومیان به جنگل زدایی با روش‌های محتلف، از جمله ایجاد آتشسوزی عمدی بوده و از سوی دیگر این جنگل‌ها را به خود واگذاشته تا در آتش بسوزند و کار چندانی برای توقف آتش سوزی انجام نمی‌دهد.

کشور‌های غربی بولسونارو را تهدید به لغو مهمترین توافقنامه اقتصادی با برزیل کرده اند. اما بولسونارو ضمن رد اتهامات همچنان بر این انگاره خود پا فشرده که فقیران برزیلی مسئول مهار گرمایش جهانی ایجاد شده توسط ثروتمندان غربی نیستند و حق دارند از منابع طبیعی خود برای رفاه خودشان هر گونه که به نفعشان است بهره ببرند.
به واقع آتشسوزی آمازون افکار عمومی جهان را به ماقبل توافقنامه پاریس برگردانده است: هیچ اجماع، همدلی و توافقی برای مهار گرمایش جهانی وجود ندارد. جهان بر مدار سابق می‌چرخد. انفعال جهانی در برابر سوختن ریه‌های اصلی زمین همه را غافلگیر کرده است، دلمشغولان و کنشگران محیط زیست را بیشتر. برآمده از دلنگرانی‌ها برای آمازون کنشگران محیط زیست این چهار آموزه را پیش روی خود می‌بینند:

۱- در نهایت سرنوشت محیط زیست را بولسونارو‌ها رقم می‌زنند نه سبزگرایان منزهی که در انزوا خامگیاهخواری می‌کنند و همه انرژی روزانه شان صرف کاهش ردپای اکولوژیک شخصی می‌شود. توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بیشتر از آموزه‌های عرفانی و صوفیگری نیازمند کسب قدرت سیاسی و بازی در این عرصه است.

۲- چرا مردم به بولسونارو‌ها رای می‌دهند و به سبز‌ها نه؟ چه خواهد شد اگر در هند و اندونزی و چین و ... هم بولسونارو‌ها رای بیاورند؟ چگونه می‌شود به توده مردم آموزاند که برای نفع بلندمدت بر رنج کوتاه مدت دندان روی جگر بگذارند و فریفته نواله اندکی نشوند که برای گذران زندگی روزمره سیاستمداران به آن‌ها پیشنهاد می‌دهند؟ سبز‌ها باید جریان مسلط رسانه‌ای را به اشغال خود درآورند. آنچه را که هم اکنون به تمامی در تسخیر بولسونارو‌ها است.

۳- از بیانیه ریو ۲۷ سال، معاهده کیوتو ۱۹ سال، اجلاس کپنهاگ ۹ سال و توافقنامه پاریس ۴ سال می‌گذرد. اما منبع اصلی تامین اکسیژن کره زمین در آتش می‌سوزد و هیچ کس هیچ کاری نمی‌تواند بکند. آتشسوزی آمازون نشان می‌دهد که معاهدات و توافقنامه‌های موجود محیط زیستی هیچ کدام ضمانت حقوقی برای اجرا ندارند و عمدتا ترکیبی از گزارش‌های فنی و نصایح اخلاقی و سخنان حکیمانه هستند و نه یک دستور کار بایدشود (لازم الاجرا). مهار گرمایش جهانی نیازمند پیمان‌هایی قابل اتکاتر و لزوما برخوردار از ضمانت دقیق اجرایی است.

۴- ناسبز‌هایی همچون بولسونارو با مدعای فقرستیزی به پیش میتازند. واقعیت این است که جهانی نابرابر همیشه جهانی ناپایدار خواهد بود و در معرض تباهی و تخریب محیط زیست. نمی‌شود از بومیان آمازون توقع داشت متحمل گرسنگی باشند تا ده‌ها سال بعد بالا آمدن سطح اقیانوس‌ها آدمیانی را در سرزمین‌های دوردست بی خانمان نکند. مسئله اصلی محیط زیست گیاهخواری و گوشتخواری نیست، شکاف عظیم بین گرسنگان و بهره‌مندان است.
سبز‌ها باید برای کاهش فقر در جهان و برابری و عدالت اقتصادی مجدانه‌تر بکوشند. در این مسیر البته سبز‌ها باید گفتمان خود را پیش ببرند: مجهول معادله فقر و غنا بیش از اینکه "چگونگی توزیع ثروت" باشد فرآیند تولید آن است. اتفاقا مثال واضحش همین گستره جنگل‌های آمازون است: چرا نتوان جز پاکتراشی درختان و تغییر کاربری اراضی به کشاورزی راهی برای تولید ثروت در این منطقه پیدا کرد؟ پاکتراشی درختان واقعا خواسته بومیان است یا کمپانی‌های بزرگ تولید محصولات غذایی؟ جنگل‌ها پاکتراشی می‌شوند تا بومیان در اراضی به دست آمده کشاورزی کنند یا تا بومیان کارگر کمپانی‌هایی شوند که اراضی را تصاحب می‌کنند؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار