کد خبر: 968035
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۴:۴۰
بازخوانی چند و چون نفوذ مهدی هاشمی به حوزه علمیه قم و پیامد‌های آن
ازجمله کسانی که مقابل برخی جریان‌های انحرافی در واحد نهضت‌های اسلامی سپاه ایستاد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود و همین امر باعث شد که ایشان در مقاطع مختلف همواره آماج تهمت‌ها و تبلیغات ناروا قرار گیرد. انتشار شب‌نامه‌هایی که توسط باند مهدی هاشمی جهت تخریب شخصیت آیت‌الله خامنه‌ای تهیه شده بود، به دفعات و نوبت‌های مختلف انجام گرفت
احمدرضا صدری
سرویس تاریخ جوان آنلاین: بازخوانی پروژه نفوذ در تاریخ انقلاب اسلامی، در زمره اولویت‌های این صفحه به شمار می‌رود. از سوی دیگر، روز‌های پیش رو مصادف است با آغاز عملیات شناسایی فعالیت‌های مخرب باند مهدی هاشمی معدوم. هم از این روی مقالی که در پی می‌آید، به هر دو مناسبت به شما تقدیم می‌شود. امید آنکه مقبول آید.

واحد نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از محمل‌های نفوذ باند مهدی هاشمی به داخل حاکمیت به شمار می‌رود. علاوه بر این انحرافات فکری و اعتقادی مهدی هاشمی و باند او، که به سقوط ارزش‌های اخلاقی و اسلامی حتی در درون خود واحد نهضت‌های اسلامی منجر شده بود، شهادت محمد منتظری در حادثه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ نیز باعث شد که دیگر بر واحد‌های نهضت‌های اسلامی سپاه هیچ‌گونه کنترل و نظارتی نباشد. اکنون مهدی هاشمی و دیگر همفکران او در غیاب شهید محمد منتظری بیشتر خود را به اهداف منحرف و توطئه‌آمیز خودشان نزدیک می‌دیدند و چهره منافقانه خود را آشکار و نمایان‌تر می‌کردند.

حساسیت امام خمینی (ره) به نفوذ مهدی هاشمی در واحد نهضت‌ها

بخش عمده‌ای از جو و فضای ضدایرانی و اسلامی کشور‌های جهان در دهه ۶۰ و موضع‌گیری اکثر کشور‌های منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران، معلول اقدامات خودسرانه باند مهدی هاشمی به اسم «واحد نهضت‌های اسلامی» سپاه بود. البته این مسئله همان زمان هم از دید مسئولان، به‌ویژه رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) پنهان نبود. در سال ۱۳۶۱ پس از گزارشی که مهدی هاشمی درباره شیوه صدور انقلاب به حضرت امام ارائه کرد، ایشان طی مطالبی عدم تأیید و نارضایتی خود را از سخنان وی ابراز داشتند و در پایان جلسه در حضور تعدادی از مسئولان سپاه فرمودند: «مواظب مهدی هاشمی باشید.» به دنبال این رهنمود، حضرت امام واحد اطلاعات سپاه را به طور مستقیم مأمور مراقبت از مهدی هاشمی کرد. اینچنین بود که رهبر بیدار انقلاب از همان ابتدای کار مهدی هاشمی، به ماهیت توطئه‌گر و منحرف و منافق او پی‌برد و مسئولان را به هوشیاری و مراقبت در برابر وی فراخواند؛ اما افسوس که حمایت‌های بی‌دریغ آیت‌الله منتظری از وی، به او فرصت داد تا تمام توان خود را برای به آشوب کشاندن وضع جامعه، ایجاد تفرقه بین مسئولان، به قتل رساندن عده‌ای از افراد بی‌گناه و... به‌کار گیرد.

نفوذ به حوزه علمیه، پس از برکناری از مسئولیت واحد نهضت‌ها

مراقب این فرد باشید!مهدی هاشمی پس از برکناری از مسئولیت واحد نهضت‌ها (در سال ۱۳۶۱) جایگاه رسمی خود را در ساختار نظام از دست داد. ولی طمع او برای کسب قدرت، وی را به سوی حوزه علمیه قم، که به زعم وی کانون قدرت بود، کشاند. مهدی هاشمی از این زمان برای فعالیت‌های آموزشی و به تعبیری کادرسازی در حوزه علمیه قم وقت بیشتری را صرف نمود. اوج این فعالیت از سال ۱۳۶۳ تا زمان دستگیری او در مهرماه ۱۳۶۵ بود. مهدی هاشمی درباره فعالیت‌های خود در حوزه‌های علمیه چنین اظهار می‌دارد: «.. به قم و حوزه علمیه به عنوان یک پایگاه اصلی قدرت نگاه می‌کردیم که بالقوه نیرو‌ها و کادر‌های آینده انقلاب و کشور را در داخل و خارج پرورش خواهد داد و از آنجا که عطش قدرت و احراز پایگاه در دراز‌مدت نصب‌العین ما شده بود تا افکار انحرافی خود را در همه جا گسترش داده و یک بازوی نیرومند روحانی در اختیار داشته باشیم، با همکاری و همفکری آقایان... در طی جلسات متعددی که در بافت‌های گوناگون تشکیل می‌شد، روی‌هم‌رفته به این نتایج رسیدیم که اولاً باید سطح آموزش سیاسی را بالا ببریم که کتابخانه سیاسی متکفل آن بود؛ ثانیاً بینش جهانی و بین‌المللی را به آنان بیاموزیم که مؤسسه نهضت‌ها آن را به عهده گرفته بود؛ و ثالثاً از جریانات و اوضاع و احوال کشور مطلع باشند که هرکدام از ما به نوبه خود بخشی از آن را به عهده گرفته بودیم. من، خود، جلسات ماهانه برای ۷۰ نفر از طلاب جوان عضو مدرسه بعثت داشتم که ضمن طرح مسائل اخلاقی، مسائل خطی کشور را نیز عنوان می‌کردم...»

مهدی هاشمی برای رسیدن به اهداف خود، پس از نفوذ در حوزه علمیه به تشکیل مدارس دینی و مؤسسات فرهنگی‌- مذهبی به موازات تشکیلات حوزه علمیه اقدام نمود که اهم آن عبارتند از:
۱‌- مدارس علمیه تحت پوشش آیت‌الله منتظری
این مدارس که با عناوین رسول‌اکرم (ص)، امام صادق (ع)، امام باقر (ع) و بعثت شناخته می‌شوند، در نقاط حاشیه‌ای شهر مقدس قم و در سال‌های ۱۳۶۰‌-۱۳۵۹ تأسیس شده‌اند، ولی مدرسه امام باقر (ع) در سال ۱۳۶۴ به وجود آمد. می‌توان گفت اندیشه تأسیس اکثریت این مدارس به قبل از شکل‌گیری شورای مدیریت حوزه برمی‌گردد و به این جهت اصل تأسیس این مدارس در عرض فعالیت‌های حوزوی می‌تواند امری معمول و از دیدگاه شخص آیت‌الله منتظری، برای پاسخ‌گویی به نیاز‌های آموزشی و تربیتی حوزه باشد. این حرکت هرچند برای شورای مدیریت حوزه که به فرمان حضرت امام‌خمینی (ره) برای تمرکز برنامه‌ریزی و مدیریت مدارس علمیه تشکیل شده بود، گران تمام شد و در طلیعه مبارزه با بی‌نظمی خود نوعی بی‌نظمی در حوزه به شمار می‌رفت، اما ابراز نگرانی‌ها و نیز احتجاج‌های شورای مدیریت نتوانست آیت‌الله منتظری را به هماهنگی با شورا متقاعد کند.
اشکال کار اینجا بود که مدیریت و برنامه‌ریزی این مدارس توسط افرادی صورت می‌گرفت که لااقل بسیاری از آن‌ها در حوزه، به وابستگان تفکر مهدی هاشمی شناخته می‌شدند.

۲‌- کتابخانه سیاسی
کتابخانه سیاسی در اصل کتابخانه دفتر سازمان تبلیغات اسلامی بود که توسط یکی از طرفداران آیت‌الله منتظری و دوستان مهدی هاشمی اداره می‌شد. بروز اختلاف شدید بین مسئولان کتابخانه و مسئولان دفتر تبلیغات منجر به انفکاک و مستقل شدن این کتابخانه از دفتر تبلیغات گردید. اختلافات مزبور به دنبال جمع‌آوری کتب و نشریات گروه‌های ضدانقلاب توسط مسئول کتابخانه از طریق دادستانی انقلاب بروز کرد. نحوه استفاده از این کتاب‌ها که تعداد آن‌ها به ۵۰۰ هزار جلد و حتی بیشتر می‌رسید، مورد بحث و نزاع بین مسئولان یاد شده بود. مسئول کتابخانه با حمایت‌های آقای منتظری و همکاری مهدی هاشمی موفق شد کتابخانه سیاسی را به صورتی مستقل و زیر نظر آقای منتظری دوباره سازماندهی کند.
این کتابخانه پس از انشعاب، با نفوذ و ارتباطی که مهدی هاشمی با آیت‌الله منتظری داشت، به مرکزی برای ترویج ایده‌ها و افکار جریان وی و یکی از پایگاه‌های قدرت او تبدیل شد.

۳‌- مؤسسه نهضت جهانی اسلامی
پس از انحلال واحد نهضت‌های سپاه و جدا شدن مهدی هاشمی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این مؤسسه که توسط خود وی تأسیس شده بود، پایگاه اصلی فعالیت این جریان شد. مرکز آن در تهران بود، ولی بیشتر فعالیت‌هایش در قم متمرکز شده بود و در اصفهان نیز فعالیت داشت. این مؤسسه که برخی از امکانات واحد نهضت‌ها را -که می‌بایست قانوناً به سپاه تحویل داده می‌شد- تصاحب کرده بود، به بهانه کار فرهنگی به نشر و توزیع کتاب، شب‌نامه و تکثیر نوار‌های سخنرانی و... می‌پرداخت. علاوه‌براین، طلاب کشور‌های خارجی که در مدرسه حجتیه قم مستقر بودند، مطمح نظر این مؤسسه بودند. مؤسسه معتقد به سرمایه‌گذاری جدی روی آن‌ها بود و تعامل مؤثری بین نیرو‌های این مؤسسه با کتابخانه سیاسی و مدارس علمیه تحت پوشش وجود داشت.
پیامد اقدامات مهدی هاشمی و همراهان و همفکران او در حوزه، بروز انحرافات اخلاقی و سیاسی در بین طلاب بود. وی در جمع‌بندی از اینگونه اعمال و انحرافات عقیدتی، آفاتی را برمی‌شمارد که عبارتند از: ۱- ایجاد انحرافات و اختلاف در بین مدیریت مدارس و طلاب؛ ۲-تضعیف سیر صعودی مدارس که نشئت گرفته از خط بازی و جناح‌بندی‌ها بود؛ ۳- افزایش انحرافات اخلاقی در بین طلاب.

البته اقدامات وی، عوارض جنبی دیگری در بین طلاب حوزه‌ها و جو حاکم بر مدارس علمیه داشت که خود مهدی هاشمی در گوشه دیگری از اعترافاتش آن‌ها را به صورت زیر دسته‌بندی می‌کند:
«۱- افراط و تندروی هم در تحلیل مسائل سیاسی کشور و هم در تنظیم برنامه‌های آموزش؛ ۲- غرور: این حالت هم در ما بود و هم داشت در طلبه‌های جوان رشد می‌کرد؛ ۳- مطلق‌اندیشی: این حالت متأسفانه در بعضی دوستان نسبت به ما وجود داشت. این دوستان در بسیاری مسائل ملاک صحت و سقم افکار و اندیشه‌ها و یا افراد را من می‌دانستند و از طرفی حرکت خود را نیز خیلی مطلق می‌کردیم؛ ۴- تأکید بیش از حد بر سیاست: این نقطه ضعف در آموزش سیاسی طلبه‌ها مشهود بود و نوعی روح تهی شدن از معنویت و قداست در بعضی طلبه‌های جوان به وجود آمده بود. ۵- مجموعاً طلبه‌های زیر پوشش مدارس اکثراً در اثر عوامل فوق‌الذکر دچار نوعی دلهره‌های خطی و روانی می‌شدند؛ به گونه‌ای که از ترس اینکه حرکتشان منزوی و بدنام نشود یا خطوط مقابلشان موفق شوند، دچار احساس وابستگی بیش از حد به مسئولان خود می‌شوند؛ ۶- در مورد کتابخانه سیاسی و برخورد‌هایی که آقای [..]از روی طغیان با بعضی‌ها می‌کرد و اخبارش به ما می‌رسید که چه تعبیرات ناهنجاری به کار می‌برد، آنقدر مشمئزکننده بود که همه افراد جلسه با او درگیر می‌شدیم؛ ۷- نوعی بدبینی به مسئولان کشوری: این بدبینی که در بعضی‌ها شدید و در بعضی‌ها خفیف بود، معمول مسائل خطی بود؛ به این معنی که بعضی از ما مشی عملی دولتمردان کشور را رودرروی خود می‌دیدیم و خود را نیز یک جناح مستقل از آنان...»

البته این تحرکات مهدی هاشمی در حوزه علمیه از دید حضرت امام خمینی (ره) پنهان نبود. ایشان، همانگونه که در زمان تصدی مسئولیت واحد نهضت‌های سپاه از سوی مهدی هاشمی نسبت به افکار انحرافی وی هشدار دادند، این بار نیز واکنش نشان دادند و طی سخنانی فرمودند: «من از این چند مدرسه‌ای که گروه هاشمی با آن ارتباط دارند نگران هستم.» امام راحل همچنین در جمع اعضای شورای مدیریت حوزه علمیه قم، چند ماه پس از دستگیری مهدی هاشمی، نفوذ افراد مسئله‌دار و با سابقه انحرافی را از مشکلات حوزه علمیه برشمردند و فرمودند: «گروه‌های مختلف به این حوزه نظر دارند؛ چون در درازمدت می‌توانند کار‌هایی که ما می‌کنیم به هم بزنند و اینکه شما در رابطه با سابقه افراد تحقیق می‌کنید، کار خوبی است؛ چراکه اگر کسی قبل از انقلاب یا بعد از آن کجروی داشته است و الان می‌گوید من توبه کرده‌ام ممکن است این توبه کردن مصلحتی باشد. توجه داشته باشید که این افراد، حوزه را فاسد نکنند و شما همیشه با حضرات مراجع و سایر بزرگان مشورت کنید و از آن‌ها بخواهید و من به شما دعا می‌کنم.»

پروژه تخریب شخصیت آیت‌الله خامنه‌ای توسط باند مهدی هاشمی

مسئولان ارشد نظام، به‌ویژه آن‌ها که پی به ماهیت فاسد و انحرافی باند مهدی هاشمی برده و به مقابله با اهداف آن برمی‌آمدند، از آنجایی که باند دیگر توان حذف فیزیکی آن‌ها را نداشت، هدف آماج حملات تبلیغی مخرب گروه هاشمی قرار می‌گرفتند. ازجمله کسانی که مقابل برخی جریان‌های انحرافی در واحد نهضت‌های اسلامی سپاه ایستاد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود و همین امر باعث شد که ایشان در مقاطع مختلف همواره آماج تهمت‌ها و تبلیغات ناروا قرار گیرد. انتشار شب‌نامه‌هایی که توسط باند مهدی هاشمی جهت تخریب شخصیت آیت‌الله خامنه‌ای تهیه شده بود، در دو مقطع انجام گرفت:
۱- دوره اول ریاست جمهوری ایشان که لبه تیز حمله مهدی هاشمی در ظاهر متوجه وزارت خارجه و نقش آن در ارتباط با واحد نهضت‌ها بود، ولی هدف اصلی تعرض به آیت‌الله خامنه‌ای مسئول اصلی سیاست‌های اتخاذ شده درباره برخی از نهضت‌های آزادی‌بخش بود.
۲- در دوره دوم ریاست جمهوری‌آیت‌الله خامنه‌ای، برخورد‌ها با ایشان صریح‌تر شده و بیشتر در پوشش حمایت از دولت قرار گرفت.

در این زمان تعرضات باند مهدی هاشمی به آیت‌الله خامنه‌ای به صورت مستقیم شروع شد؛ اولین نمونه آن، اعلامیه‌ای بود که در انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری انتشار یافت و در آن از مردم دعوت شد که برای نشان دادن مخالفت خود با آیت‌الله خامنه‌ای رأی سفید بدهند. وقیح‌ترین نمونه آن اعلامیه‌ای با امضای دروغین تعدادی از نمایندگان مجلس در هشت صفحه بود که علیه ایشان منتشر شد. در اعلامیه مذکور علاوه بر انتساب برخی نارسایی‌های اجتماعی و موضع‌گیری‌های سیاسی- نظامی به ایشان، تهمت‌ها و نسبت‌های ناروایی را به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روا داشته بودند. البته اینگونه اقدامات تنها علیه رئیس‌جمهور محدود نماند، باند مهدی هاشمی در مقاطعی به انتشار شب‌نامه‌هایی علیه حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، ریاست وقت مجلس شورای اسلامی، نیز اقدام کردند.

تخریب نهاد‌های نظام توسط باند مهدی هاشمی

بروز روح انتقام‌جویی در برخورد با مسئولان از مقوله‌های دیگری است که به وضوح در واکنش‌های سیاسی- اجتماعی مهدی هاشمی و سایر همفکرانش دیده می‌شود. این روحیه به‌ویژه پس از اخراج وی از واحد نهضت‌های سپاه و منحل شدن این واحد، به‌شدت بروز و ظهور کرد. وی در اعترافاتش این مسئله را عامل مهمی در برخورد خود با مسئولان ارزیابی می‌کند و می‌گوید:
«.. وقتی که ما از سپاه واحد نهضت‌ها [که]منحل شد آمدیم بیرون... این باعث شد که ما عقده پیدا کنیم که چرا مثلاً واحد را منحلش کردند. بچه‌های برادر محسن رضایی که فرمانده سپاه است، مثلاً برخورد منفی کرده با واحد نهضت‌ها، این عقده ما را به انتقام بکشاند که حالا بروم انتقام بگیرم از او، و ما را کشاند به یکسری بی‌تقوایی نسبت به محسن؛ مثلاً نقاط ضعف عملیاتی محسن را پیش آیت‌الله منتظری بزرگش بکنیم یا راجع به ترسیم و تصویر خط فکری سپاه دچار بی‌تقوایی بشویم و بگوییم که خط راست دارد به سپاه حاکم می‌شود و هکذا. اینکه مثلاً این خط را هی [دائماً]تبلیغ بکنیم که نیرو‌های اصیل دارند اخراج می‌شوند و خلاصه جوسازی و شانتاژ را به [آن]حد برسانیم که مثلاً آن فرمانده سپاه لیاقت ندارد، باید عوض بشود. این یک نمودی برای ما بود که ما به این تشکیلات و سپاه یا حداقل حالا ما با خود سپاه هم مبارزه نکردیم. ما بیشتر با فرماندهی، جریان فرماندهی را می‌کوبیدیم.»
مهدی هاشمی همواره مسئولان نظام را به خودمحوری و جدا شدن از اصول انقلاب متهم می‌کرد و هرچند وقت یک بار در موضع‌گیری‌های نادرست و سخنرانی‌های غیرمتعهدانه در مقابل نظام و مسئولان نظام این روحیه را نمایان می‌ساخت. موضع‌گیری‌های خودمحورانه و غیرمتعهدانه مهدی هاشمی در برابر مسئولان نظام عملاً به منظور ایجاد تفرقه، بدبین نمودن و دلسرد کردن مردم در حساس‌ترین مقاطع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس صورت می‌گرفت. به گونه‌ای که گروه و جریانی در متن جامعه و انقلاب شکل گرفت که به بستری مناسب برای رخنه ضدانقلاب مبدل شد. مهدی هاشمی ضمن اعترافات خود درباره علت تبلیغات زیاد علیه وزارت امور خارجه که از افکار منحرف او نسبت به صدور انقلاب سرچشمه می‌گرفت، چنین می‌گوید: «اعتقاد به خنثی‌گری سیاست خارجی و لوث کردن برنامه‌های آنان؛ زیرا معتقد شده بودم رابطه با دولت‌ها هدف اصلی وزارت خارجه است و این سیاست را برای انقلاب جهانی مخل تشخیص داده بودم و سعی برخنثی ساختن کار آنان در عراق، افغانستان، [کشور‌های حوزه]خلیج [فارس]و... داشتم. گزارشاتی که به آقا [آیت‌الله منتظری]می‌دادم یک نمود از این اعتقاد بود. پخش اعلامیه به نام افغانی‌ها علیه وزارت خارجه نمونه دوم آن بود و به طور کلی در برخورد با نهضت سعی داشتم جناح اصلی انقلاب را خودم معرفی کنم و وزارت خارجه را یک ارگان دولتی محافظه کار و بی‌خاصیت.»
درمجموع، براساس اعترافات مهدی هاشمی و اسناد موجود، بیشترین حمله و نوک پیکان هتاکی‌های باند او علیه آیت‌الله خامنه‌ای، شهید دکتر بهشتی و حزب جمهوری اسلامی، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، مرحوم حاج سید احمد خمینی، فرمانده سپاه وقت (آقای محسن رضایی)، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مرحوم آیت‌الله ربانی و شورای مدیریت حوزه علمیه قم بود.

به موازات اقدامات سوء تبلیغاتی مهدی هاشمی، او به اقدامات خشونت‌آمیزی در برخورد با مخالفان و موانع پیش‌روی خود دست زد. قتل‌هایی که باند مهدی هاشمی بعد از انقلاب مرتکب شد به همین منظور بود. مقتولان، افرادی از گروه‌های گوناگون سیاسی- اجتماعی بودند و این نشان می‌دهد که انحراف فکری مهدی هاشمی همه آحاد جامعه را - در صورتی که فقط در خط او نمی‌بودند- مستحق نابودی می‌دانست. همانطور که همفکران آن‌ها در خارج از کشور تحت عنوان «سازمان منافقین» چنین خط و مشی را دنبال کردند. در بین مقتولین منتسب به فعالیت‌های این باند، پس از پیروزی انقلاب، افرادی هستند که به رغم وجود شواهد و قرائن حاکی از انتساب اتهام قتل ایشان به این باند، به هر دلیل علیه آن‌ها پیگیری قضایی صورت نگرفت و در محکمه‌ای مطرح نشد و آنچه تاکنون در سیاه احوال این جماعت مورد اشاره قرار گرفته، تنها قتل‌هایی است که مورد رسیدگی قضایی قرار گرفته است. فاعتبرو یا اولی الابصار!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار