سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: داریوش کاردان در مراسم گرامیداشت سیدضیاءالدین دری که در باغموزه نگارستان برگزار شد، عنوان کرد: همیشه به ایشان میگفتم آقای دری، ولی بگذارید اینجا بگویم «ضیاء». با جناب ضیاء در این همه سال تصویربرداری «کلاه پهلوی» یک قرن خاطره دارم. ریزهکاریهای اخلاقی، خندیدن و عصبانی شدن او خاطرانگیز بود. بسیار متأسفم از این جامعه نخبهکش قدرناشناس که در حیات دری بسیاری از مدیرانی که الان نام او را بر زبان میآورند قدرش را ندانستند و به او خوندل دادند.
در بخشی دیگر از این مراسم، قطبالدین صادقی به این نکته اشاره کرد که ما کارگردان بزرگی را از دست دادیم که به فکوری، متانت و صبر در هنرمندی شهره بود. او میدانست از جان سینما و تلویزیون چه میخواهد، چیزی که امروز در دنیای تصویر ما نادر است.
بازیگر سریال «کلاه پهلوی» با اشاره به اینکه قرار نبود «ضیاءالدین دری» ما را با کولهبار دغدغههای باقی مانده تنها بگذارد، تأکید کرد: این شانس را داشتم و آخرین سکانس سریال «کلاه پهلوی» را در همین سالن کار کردم، اما این آخرین کار ما با ضیاءالدین دری نبود. قرارمان بر ساخت سریال «سنجرخان» بود، اما اجل به او مهلت نداد. سنجرخان از سرداران بزرگ کردستان است که توانست روسها را شکست دهد و مبارزات او از صفحات زرین تاریخ سیاسی کردستان به شمار میرود. فیلمنامه آن را نوشته بود و مهیای ساخت آن بود. وی افزود: من در «کلاه پهلوی» و «کیف انگلیسی» بودم. میتوانم بگویم فیلمسازی مسلط بر ساختار قصه بود و با خلق پیچ و خمهای هیجانانگیز تماشاگر را به دنبال خودش میکشاند. همچنین در کار با دوربین هرگز ندیدم در گرفتن یک صحنه و کاری که انجام میدهد شک کند و زاویه را تغییر بدهد. از ابتدا میدانست چه میخواهد و این نکته بزرگی است. اینکه کسی بداند چه چیزی را از یک صحنه میخواهد، مهم است. او تمام صحنهها را در ذهنش میپروراند.
ضیاء از هیچ جزئیاتی نمیگذشت
صادقی تأکید کرد: کار با بازیگر تکنیک بزرگی بود که سیدضیاءالدین دری آن را بسیار خوب انجام میداد. صبر، متانت و حرفهایگریاش آنقدر بلامنازع بود که بارها در جریان تولید نمیگذاشت حاشیهای گریبان کار را بگیرد. همه چیز را مدیریت میکرد و آرامش توأمان با طمأنینه در تولید، رمز موفقیت کارهای سیدضیاءالدین دری بود.
بازیگر سریال «کلاه پهلوی» گفت: وسواس در کار او بسیار عجیب بود. کسی که یک شاهکار را از کار معمول و عادی متمایز میکرد و دقت زیادی در جزئیات داشت. ضیاء از هیچ جزئیاتی نمیگذشت و این برای من قابل احترام بود. کارگردانی فراتر از معمول داشت. دقت در جزئیات او کمنظیر بود و واقعاً میتواند مهر خلاقه و ارزشمندی بر هر کار بگذارد. ریزهکاریهایش در مونولوگهایش شگفتانگیز بود و مته به خشخاش میگذاشت. آنقدر این وسواس در کارش وجود داشت که در محل لوکیشن یک اتاق گرفته بود و به هتل برنمیگشت.
دو بار تا مرحله سکته رفت
صادقی خاطرنشان کرد: دو بار تا مرحله سکته رفت. یک شب با هم در کوچه قدم میزدیم. ضیاء دو بار تا مرحله سکته رفت؛ چراکه خیلی به عمقبخشی در کار اهمیت میداد، حتی از جانش برای تعالی فرهنگ و هنر مایه میگذاشت. چند باری به بچهها گفتم کار را متوقف کنید، ایشان دارند خودشان را از بین میبرند. این احساس مسئولیت مهم که در وهله اول کار است، در تربیت هنری مرحوم دری از جایگاه ویژهای قرار داشت.
ضیاء کارگردان سرگردانی نبود
صادقی افزود: دری از معدود کارگردانانی بود که میدانست چه میخواهد. کارگردان سرگردانی نبود و روز اول یک هدفی داشت و آن هدف را با قدرت دنبال میکرد. خیلی کارهای دیگری هم کرده و به نظر من از میان سریالهایی که جامه عمل نپوشانده و میخواسته ارائه دهد، کار تاریخی بود. بحرانهای عاطفی انسانها برایش بسیار اهمیت داشت.