کد خبر: 968066
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۷
محسن سلیمانی فارسانی
پرداخت به حماسه‌پردازان ایرانی در قالب هنر و به‌خصوص هنر‌های نمایشی (فیلم، سریال و تئاتر) به ماندگاری و فراگیری روح حماسه، شکل و قامتی قابل ستایش می‌دهد، اما برای پرداخت به الگو‌ها و شخصیت‌های حماسی ایرانی باید بستری فراهم کرد تا باورپذیری و قابل دفاع بودنش بیش از آنچه در ادبیات شفاهی وجود دارد، فراتر رود.

حکایت مبارزه با کبر و استکبار بی‌بی مریم در سینه بختیاری با احترامی مقتدرانه نقش بسته است، ارزشمند بودن تفکر بی‌بی‌مریم‌ها حکایت از روح مقاومت دارد و حال اینکه نقش در قالب قاب تلویزیون به تصویر کشیده شده، قابل تحسین است.

سریال «بی‌بی‌مریم» فی نفسه لازم بود و لزومش را باید در همان صداقت و ترویج فرهنگ مقاومت جست‌وجو کرد؛ همان فرهنگی که از دیرباز در مردان و زنان جای جای ایران زمین بوده و هست؛ دلیرمردان و شیرزنان در جنوب، شمال، مردمان غرب و شرق پهنه دلاور خیز و مقام ایران زمین.

فرهنگ مقاومت که بالندگی خود را پس از انقلاب شکوهمند اسلامی به اوج رساند و نمونه بی‌بدیل و ابدی آن حماسه زنان و مردان غیرنظامی در هشت سال دفاع مقدس بود که گنجینه‌ای شد پر از اقتدار و افتخار ملی، اما طعم و بوی بختیاری بی‌بی مریم آنقدر کم‌رمق بود که حلاوت آن در باور مردمان بختیاری به چالش کشیده شد.

پرداخت به سریال‌هایی که در حافظه اقوام جایگاه خاصی دارد برای آنکه دفاع خوب و به یادگاری از خود به‌جا بگذارد، باید روح باورپذیری در قومیت خاص خودش را به همراه داشته باشد و بخشی از این روح در حداقل لهجه بختیاری بود که هم شیرین و هم دارای یک روح حماسی نهفته در درون خود است.

بختیاری‌ها هرگاه شاهنامه را با همان حس و حال و لهجه بختیاری می‌سرایند، سراسر وجود آدمی را حس غرور فرامی‌گیرد و‌ای کاش لهجه کاراکتر‌ها بختیاری بود.

استفاده از تعدادی از بازیگران مسلط بر لهجه بختیاری همچون عزت‌الله مهرآوران و علی اوسیوند بهره از توان بازیگران بومی در استان‌های چهارمحال‌و‌بختیاری، خوزستان و لرستان می‌توانست در فضاسازی این اثر شریف کمک کند تا باورپذیرتر و دوست داشتنی‌تر شود.

نکته دیگر بهره‌گرفتن از وجود اساتید دانشگاهی مسلط به قوم‌شناسی بختیاری همچون دکتر اردشیر صالح‌پور و نویسندگان و تاریخ‌نگارانی که در ابعاد مختلف اشراف کامل بر رفتار شناسی بختیاری دارند است که می‌توانست تأثیر مهم و ماندگاری در تولید این سریال برجای بگذارد. گفتن این نکته شاید خالی از لطف نباشد، برای ساخت چنین سریال‌هایی که مستند هستند، صرفاً لوکیشن (قلعه‌های تاریخی، کوه و دشت) هر چند مفید هست، اما کفایت نمی‌کند و باید رنگ مایه رفتاری (آداب مهمان‌نوازی، ریش‌سفیدی، لباس تیراندازی، اسب‌سواری، خویشاوندی، دامداری، کشاورزی، عروسی‌ها و عزاها) مورد توجه جدی قرار گیرد. به طور مثال در سریال «روزی روزگاری» با آنکه عمدتاً براساس تخیل بوده است، اما به دلیل آنکه رنگ و بوی فولکور و سنتی در آن سریال موج می‌زند، سال‌هاست که پخش مجدد می‌شود و همواره مخاطبان خود را حفظ کرده و انگار رنگ کهنگی ندارد.

از دیگر نکات تولید این سریال، باورکردن تولید‌کنندگان استانی و محلی (نویسندگان، تهیه‌کنندگان و کارگردانان) برای چنین سریال‌ها و تله فیلم‌ها می‌باشد که به‌ظاهر یکی از سیاست‌های صدا‌و‌سیما هم میدان دادن به آنهاست که در سال‌های گذشته کم و بیش شاهد بوده‌ایم و شایسته است بیش از پیش به حمایت و تشویق هنرمندان توانمند استانی که موضوعات و سوژه‌های محلی را مایه کار خود قرار می‌دهند، شاهد ساخت و تولید فیلم‌هایی از این دست باشیم که سرشار از لحظات بکر و شگرف هستند. مصداق این توانمندی‌ها ساخت تله فیلم «برف و آفتاب» به کارگردانی جوانبخت از استان چهارمحال و بختیاری و «اسکی باز» به کارگردانی هنرمند توانمند بختیاری فریدون نجفی است که بار‌ها هم در داخل و هم خارج از کشور مورد توجه و تشویق قرار گرفت.

در پایان اشاره به این نکته لازم است، مردمان بختیاری قدرشناس سازندگان سریال و فیلم با موضوعات پرداخت به بختیاری همچون «علیمردان خان» ارج می‌نهند، اما امید است به دور از هرگونه شتابزدگی و شعارزد‌گی به شعور مخاطبان عنایت ویژه‌تری داشته باشیم تا این‌گونه فیلم‌ها تبدیل به یک اثر ماندگارتر در حافظه شفاف مردمان خوب و فهیم و شریفمان شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار