کد خبر: 968193
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۴:۱۰
نقش خانواده در پیشگیری یا گرایش به اعتیاد نوجوانان
بیشتر نوجوانانی که به سمت مواد‌مخدر گرایش پیدا می‌کنند، دچار نوعی افسردگی هستند. آن‌ها برای حل مشکلاتشان دچار استیصال می‌شوند. احساس خستگی، نارضایتی و بی‌امیدی نسبت به آینده و عدم توفیق در ابراز خود دارند
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اگر زندگی را حرکت در یک مدار طبیعی تصور و قلمداد کنیم، خماری و نشئگی حاصل از مصرف موادمخدر اعم از: صنعتی، سنتی، افیونی، روان‌گردان‌ها و... ما را از این مدار خارج خواهد ساخت. دقیقاً مثل خروج یک هواپیما از مدار و خارج شدن آن از دسترس و کنترل برج مراقبت!

در مورد عوامل گرایش افراد به مصرف مواد‌مخدر بررسی‌های گسترده‌ای صورت گرفته است، اما یکی از عوامل مهم در گرایش افراد به مواد‌مخدر ناکامی آن‌ها در رویارویی با مشکلات زندگی است. این عامل بیشتر در دوران نوجوانی خطر‌آفرین است. نوجوانان اگر در خانواده‌ای زندگی کنند که دارای هویت سالمی نباشد، گرایش بیشتری به مصرف مواد‌مخدر پیدا خواهند کرد. واقعیت این است که بسیاری از خانواده‌ها فرزندان و نوجوانان خود را درک نمی‌کنند و نمی‌توانند با آن‌ها رابطه‌ای دوستانه برقرار کنند و قادر نیستند فرزندشان را در شرایط مختلف یاری کنند تا آن‌ها نیز به مدد والدینشان از مرحله خطیر هویت‌شناسی و استقلال گذر کنند. این نوجوانان با همان آسیب‌های روحی، وارد دنیای بزرگ‌تری می‌شوند و با عوامل و چالش‌هایی مواجه خواهند شد که توان برخورد با آن‌ها و حل و فصل کردنشان را ندارد.

مهم‌ترین عامل روابط عاطفی، محبت دیدن از جانب پدر و مادر است. بسیاری از والدین فکر می‌کنند زمانی که کودک آن‌ها به سن نوجوانی می‌رسد، دیگر نیاز به ابراز محبت ندارد و او را در این مهم رها می‌کنند. در این سن نوجوان بیش از هر زمان دیگری به محبت، نوازش و توجه غیر‌مشروط نیازمند است، اما باید دانست که نحوه ابراز آن با زمان کودکی باید متفاوت باشد.

والدین در این ارتباط باید از نصیحت کردن زیاد و کنترل‌های آشکار پرهیز و سعی کنند به حرف‌های نوجوان خود گوش کنند و حرف‌هایش را هر چند هم که غیرمنطقی باشد، مورد توجه قرار دهند. حتی گاهی لازم است خود را با تغییر سبک رفتاری و ظاهری نوجوان هماهنگ کنند. چون نوجوان در این دوره آرایش ظاهری و رفتاری خود را تغییر می‌دهد و مخالفت با این موضوع باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزند آن‌ها می‌شود. به‌طور کلی والدین با پذیرش اتمام دوران کودکی فرزندشان و تغییرات رفتاری و ظاهری آن‌ها و همچنین سعی در ایجاد رابطه‌ای دوستانه و صمیمی با آن‌ها می‌توانند باعث جلوگیری از ایجاد فاصله بین یکدیگر شده و نوجوان خود را از بسیاری از دام‌ها دور کنند.

نکته مهم دیگر این است که نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی و رشدی خود در این سن دچار تلاطم می‌شوند. رفتار‌هایی که او از خود بروز می‌دهد جدید بوده و با قبل متفاوت است. رفتار او طی یک روز می‌تواند از خشم و پرخاشگری تا نرمی و آرامی متغیر باشد. یک لحظه منطق‌پذیر است و در لحظه‌ای دیگر پر تناقض و غیر‌قابل کنترل می‌شود. برای خود نوجوانان هم این همه تغییر و دگرگونی موجب ترس و سردرگمی است. او به امنیت و پناهگاهی برای درک شدن نیازمند است و اگر والدین این امنیت و آرامش را به او ندهند و پذیرای آشفتگی‌های او نباشد، به سمت یافتن پناهگاهی برای درک و فهم خود به خارج از محیط خانواده می‌رود. از آنجایی که دوستان او هم کم و بیش دچار این حالت‌ها هستند، جذب آن‌ها می‌شود و اگر دوستانی بیابد که از این موقعیت او سوء‌استفاده کنند و برای آرامش او پیشنهاد مصرف موادی را دهند که او را به آرامش برساند، گرفتار می‌شود. این امر زمانی تشدید می‌شود که والدین به طرد کردن، سرزنش کردن، تحقیر کردن، تنبیه کردن، انتقاد تند کردن و رفتار‌های ناکارآمد دست زده و نوجوان را در مقابل خود خلع سلاح کنند. این افراد معمولاً به نوجوانان ارزش و احترام نمی‌گذارند و آنان را همانطور که هستند نمی‌پذیرند و موجب گرایش آن‌ها به سمت رفتار‌های پرخطر می‌شوند. تصور والدین این است که با کنترل‌های شدید، نصیحت‌های پیاپی، محدود کردن، مقایسه کردن او با هم سن و سال‌هایش یا افراد برتر هم سنش و... می‌توان نوجوان را از محیط‌های پر خطر محافظت کرد. در‌حالی‌که برعکس، با این کار او دچار ترس و بی‌هویتی می‌شود و این رفتار‌ها او را بیشتر به سمت خطر هدایت می‌کند.

نوجوان به تأیید، احترام و مورد پذیرش قرار گرفتن، نیاز دارد. او با توجه به شرایط سنی‌اش گرچه ممکن است ناپخته عمل کند و دچار اشتباهات زیادی شود، اما برای شناخت خود و درک هویتش نیازمند تشویق و تأیید از طرف خانواده است. بیشتر والدین برای فرزندان خود مشوق خوبی نیستند و دائماً اشتباهات و لغزش‌های وی را به رخش کشیده و بزرگ جلوه می‌دهند و در نتیجه میزان گرایش او را به سمت رفتار‌های پر خطر افزایش می‌دهند. این والدین از فرزندان خود انتظاراتی کمال‌گرایانه دارند و قادر به پذیرش اشتباهات و نقاط ضعف آن‌ها نیستند و به جای تأیید نقاط قوت و استعداد‌های نوجوان خود، او را دائماً تحقیر و سرزنش می‌کنند.

نوجوان به توجه و جلب‌نظر افراد نیازمند است. بسیاری از نوجوانان کمرو و خجالتی هستند و هنوز هویت ناشناخته‌ای دارند. آن‌ها قادر به بیان و شناساندن خود به دیگران نیستند. با توجه کردن به او می‌توان موجب بیرون آمدن از انزوای درونی‌اش شد. در حالی که عده‌ای از والدین از این امر غافل هستند و گاهی اوقات حتی با رفتار‌های توجه‌طلبانه و ظاهر نوجوانان نیز مخالفت شدید می‌کنند. بیشتر نوجوانانی که به سمت مواد‌مخدر گرایش پیدا می‌کنند، دچار نوعی افسردگی هستند. آن‌ها راه‌های سالمی برای لذت بردن از زندگی، موفق بودن، رضایت و... نمی‌بینند و برای حل مشکلاتشان دچار استیصال می‌شوند. احساس خستگی، نارضایتی و بی‌امیدی نسبت به آینده و عدم توفیق در ابراز خود دارند. والدین نیز کمکی به آن‌ها در این راستا نمی‌کنند. در نهایت آن‌ها از توانایی‌های خود برای حل مشکلات و ساختن آینده استفاده نمی‌کنند. به همین دلیل مصرف مواد‌مخدر برای آن‌ها راهی کوتاه و پر خطر برای پاسخ به لذت‌طلبی، تسکین آلام، جسارت و قدرت برای بیان خود و فرار از اندیشیدن به مسائل آینده‌ای نامعلوم است. در‌حالی‌که والدین می‌توانند به فرزندان خود تاب‌آوری در برابر مشکلات را آموزش دهند. برای آینده آن‌ها با توجه به استعدادهایشان برنامه‌ریزی کنند و راه‌هایی را که موجب سلامت و شادی آن‌ها شده را نشانشان داده و سعی کنند گرفتاری‌های او را کاهش دهند تا از ابتلای آنان به اعتیاد جلوگیری کنند. موفقیت‌های یک نوجوان در زندگی بستگی به شناخت توانایی و قابلیت‌های او دارد. این قابلیت‌ها و استعداد‌ها برای هر کس منحصر‌به‌فرد بوده و با دیگری متفاوت است و باید دانست که هر فردی ممکن است دارای نقاط ضعفی نیز باشد. والدینی که دائم فرزند خود را با دیگران مقایسه می‌کنند و به تحقیر نوجوان خود دست می‌زنند و نکات منفی و نقاط ضعف او را به رخش می‌کشند، غافل هستند که با انجام این کار‌ها نوجوان خود را به سمت موادمخدر سوق می‌دهند.

در‌حالی‌که والدین می‌توانند به فرزند خود کمک کنند تا بتواند نقاط قوت، توانایی‌ها و استعداد‌های خود را شناخته و آن‌ها را پرورش دهد. آنان باید دریابند که بدون مقایسه شدن با دیگران می‌توانند با نگاه به زندگی افراد موفق از آن‌ها الگو‌برداری کنند و یاد بگیرند که حتی افراد موفق نیز ضعف‌ها و مشکلات بسیاری داشته‌اند، اما با شناخت استعداد‌ها و توانایی‌هایشان توانسته‌اند با پشتکار و تلاش به موفقیت دست پیدا کنند. امید است خانواده‌ها با درک و درایت بیشتری به نوجوانان و مسائل مربوط به آن‌ها نگاه کنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار