سرويس سياسی جوان آنلاين: مذاکرات پسابرجامی ایران و اروپا پس از خروج امریکا از این توافق بعد از گذشت ۱۵ ماه هنوز نتوانسته است دستاوردی برای جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته باشد.
یکی از درسهای مهمی که برجام و مذاکرات مرتبط با آن به ایران داد، نحوه عمل به تعهدات طرفین بود. اگرچه به نظر میرسد ریز جزئیات اقداماتی که ایران و طرف مقابل باید در چارچوب برجام انجام دهد به دقت مشخص شده بود، اما در نهایت روشن شد ایران منافع واقعی خود را از این توافق به دست نخواهد آورد.
سخنان مقام معظم رهبری در زمستان سال ۹۴ در خصوص آورده تقریباً هیچ در مورد نتیجه اقدامات طرف مقابل به خوبی نشان دهنده دیدگاه مقامات ارشد ایرانی در این باره بود. بخش مهمی از این اتفاق به ساختار برجام و توافق طرفین باز میگشت. در حقیقت به رغم اینکه به ظاهر امتیازات مهمی در خصوص رفع تحریمها به ایران داده شده بود، اما در واقعیت ساختار اصلی تحریمها هیچ آسیبی ندید.
با ممنوعیت جدی در خصوص نحوه تسویهحسابهای دلاری معاملات مربوط به ایران عملاً هیچ کدام از بانکهای بینالمللی حاضر به انجام مبادلات مالی با ایران نبودند و تنها برخی بانکهای درجه ۲ اروپایی بودند که معاملات محدودی را برای ایران انجام میدادند. دیدار جان کری وزیر خارجه اسبق امریکا نیز برای اینکه این مشکل را حل کند، عملاً نتیجهای دربر نداشت چراکه بانکهای بینالمللی تنها از دستورالعملهای رسمی وزارت خزانهداری امریکا تبعیت میکردند و سخنان لفظی مقامات وزارت خارجه امریکا برای آنها مهم نبود.
این مشکل تا خروج امریکاییها از برجام باقی ماند و حتی مهمترین معامله ایران با غرب بر سر خرید هواپیماهای نو نیز ابتر باقی ماند چراکه هیچ کدام از بانکهای بینالمللی حاضر به تأمین مالی این معامله نبودند و در نهایت با برداشت منابع ارزی از صندوق بینالمللی پول دو هواپیما به صورت نقدی خریداری شد.
تلاش برای دور زدن تحریمها نباید متوقف شود
تاکنون جزئیات خاصی از مذاکرات ایران و طرفهای اروپایی به بیرون درز نکرده، اما روشن است که فرانسویها به دنبال متقاعد کردن طرفهای ایرانی و امریکایی برای توقف زمان دار مناقشه است. بر این اساس ایران از کاهش تعهدات برجامی دست خواهد کشید و حتی بار دیگر به وضعیت برجام باز خواهد گشت و در مقابل امریکاییها اجازه فروش نفت به ایران را به صورت محدود خواهند داد.
نکته اول این است که دولت به هیچ عنوان نباید تلاش برای دور زدن تحریمها را در صورت حصول هر توافقی متوقف کند. به رغم فشار گسترده امریکاییها برای توقف فروش نفت همچنان جریان انتقال نفت ایران به چین ادامه دارد. همچنین ایران توانسته است به لطف صادرات محصولات غیرنفتی تا حدودی افت صادرات خود را جبران کند، از این رو اگر توافق دو طرف برای فروش ۷۰۰ هزار بشکه نفت در روز جدی شود، ایران باید همچنان به تلاشهای خود برای دور زدن تحریمهای یکجانبه امریکا ادامه دهد.
زمانبندیای که باید رعایت شود
مسئله مهم دیگری که در توافق احتمالی در آینده باید به آن توجه کرد، نحوه عمل به تعهدات طرفین است. در برجام ابتدا این طرف ایران بود که تعهدات خود را در مورد برچیدن سانتریفیوژها و تغییر ماهیت تاسیسات اتمی اجرایی کرد و پس از آن کاهش تحریمها از سوی اروپا و امریکا عملیاتی شد. به این ترتیب ایران هیچ گونه برگ برندهای در مقابل هر گونه بدعهدی غرب درباره تعهدات خود نداشت؛ این نکتهای که باید مورد توجه مذاکرهکنندگان ایرانی قرار بگیرد و از تکرار آن پرهیز شود؛ نکتهای که میتواند از سوی طرفین مورد توجه قرار بگیرد این است که بر مبنای بند ۱۹برجام و نیز بخش نتایج اقدامات اروپا مذکور در پیوست دوم، جداگانه برای هر بند (سرمایهگذاریها، رفع تحریم پروازهای هواپیماییهای ایرانی به تمام اروپا، کمک بلاعوض و...) یک عمل ایجابی سنجشپذیر کمی دارای برنامه زمانی مشخص تعریف شود.
طبق برخی اخبار منتشر شده قرار بر این است که اگر مجوز صادرات نفت توسط امریکاییها تأیید شد، افزایش صادرات نفت ایران به صورت مرحله به مرحله صورت پذیرد، از این رو گام برداشته شده توسط ایران برای کاهش تعهدات برجامی و بازگشت به عقب به هیچ عنوان نباید به صورت یکجانبه انجام شود. در این صورت محتمل است که در صورت عمل ایران به تعهدات توافق طرف مقابل به دلایل مختلف از عمل به وظایف خود شانه خالی کرده و تمام زحمات ایران برای فشار بر طرف مقابل هدر برود.
جالب این است که در مذاکرات اتمی کرهشمالی با امریکا نیز یکی از مهمترین اختلافات طرفین نحوه زمانبندی به تعهدات است. در این مورد نیز امریکاییها همانند مورد برجام اصرار دارند که کرهشمالی به صورت یکجانبه ذخایر اتمی خود را نابود کند و پس از آن تحریمها لغو میشوند.
ضرورت تناسب تعهدات با برگشتپذیری
نکته دیگر در مورد نحوه تنظیم هر توافقی که به شدت حیاتی است، تناسب هر کدام از اقدامات طرف مقابل با تعهدات ایران است، به عنوان مثال دلیلی ندارد اگر تعهدی معادل خط اعتباری ۱۵میلیارد دلاری با پشتوانه فروش نفت ایران و تحویل نفت در آبهای ایران برای طرف اروپایی تعیین شد، با پایان خط اعتباری، ایران به تعهد معادل ادامه دهد. بدیهی است که ادامه کار خط اعتباری شرط منصفانه ادامه فعالیت معادل توسط ایران است، پس تعهد مقابل خط اعتباری به لحاظ فنی باید برگشتپذیرترین تعهد ایران باشد.
به این ترتیب ضروری به نظر میرسد که متخصصان سازمان انرژی اتمی نیز در کنار سایر مذاکرهکنندگان حضور داشته باشند تا تمام جزئیات فوق به دقت مورد بررسی قرار بگیرد. متأسفانه تاکنون هیچ خبری در خصوص اعلام نظر سازمان انرژی اتمی در این باره منتشر نشده است و خدا میداند که این جزئیات و رعایت آنها در متقاعد کردن طرف مقابل برای تمدید این خط اعتباری مؤثر باشد.
چرا فقط نفت
نکته پایانی که درباره توافق احتمالی ایران و فرانسه میتواند مدنظر قرار بگیرد، فرا رفتن از معادله نفت در مقابل سبک کردن تعهدات است.
معاملهای که در آن ایران صرفاً امکان فروش نفت و هزینهکرد کنترل شده آن را داشته باشد و در مقابل کاملاً به چارچوب برجام مقید باشد، طبعاً منصفانه نیست. اگر برجام را ملاک بدانیم، فهرست خواستههای ایران میتواند بسیار وسیعتر از نفت و دسترسی درآمدی باشد.
اروپاییها در ماههای گذشته به شدت تلاش کردهاند هزینه خود را برای بازگشت ایران به برجام پایین بیاورند. واقعیت این است که امکانات اروپاییها برای مقابله با تحریمهای اروپا بسیار وسیعتر از ادعاهای آنان است. هم اکنون دهها شرکت تعاونی کوچک در اروپا وجود دارد که نه مبادلهای با دلار امریکا دارند و نه در مدیریت آنها شخصی امریکایی حضور دارد. تخصص شرکتهای فوق معامله با کشورهایی است که تحت تحریمهای امریکا قرار دارند.
شرکتهای ملی اروپایی هم ابزار دیگری هستند که میتوانند به تسهیل معاملات بین ایران و اروپا کمک کنند. تمام موارد فوق به خوبی نشان میدهد که تنها اراده لازم از سوی اروپاییها برای شکستن تحریمها کافی است و این نکتهای است که باید مورد توجه وزارت امور خارجه نیز قرار بگیرد.