سرویس بین الملل جوان آنلاین:مقامات آمریکایی و به خصوص شخص دونالد ترامپ، در ماههای اخیر از مذاکره با ایران سخن میگویند تا به خیال خودشان با امضای توافق جدید، برنامه هستهای و قدرت موشکی ایران را محدود کنند، اما با بدعهدیهایی که واشنگتن در گذشته انجام داده است، مقامات تهران هیچ تمایلی برای مذاکره مستقیم با مقامات آمریکایی ندارند.
از جمله دلایل مهمی که سبب شده تا مقامات ایرانی به پیشنهادهای مذاکره از سوی دونالد ترامپ اعتنایی نداشته باشند، تجربه بد عهدی آمرکیا در خروج از توافق هستهای ایران است که بیش از یک دهه مقامات چند کشور روی آن گفتگو کرده بودند. به رغم اینکه ایران بر اساس مفاد برجام امتیازهایی را به طرفهای خارجی داده و تعهداتی را پذیرفته بود و حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی هم در گزارشهای متعدد خود عمل کردن تهران به تعهداتش را تایید کرده بود، اما با این حالف ترامپ بدون توجه به این مسائل به راحتی از آن خارج شد و نشان داد که به توافقات بین المللی اعتنایی ندارد. از زمانی که توافق هستهای به امضا رسیده است، واشنگتن به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده و حتی برخلاف تعهداتش در برجام، تحریمهای جدیدی علیه تهران اعمال کرده است که به گفته ترامپ گستردهترین تحریم در جهان است و به سقف خود رسیده است. پس با چنین تجربه تلخی که از واشنگتن سراغ داریم، مذاکره در شرایط کنونی نتیجهای ندارد و گفتگو با آمریکاییها با هدف دستیابی به سود اقتصادی امید واهی بیش نیست. چرا که ترامپ همه پلهای پشت سر خود برای بازگشت به مسیر مذاکرات احتمالی با ایران را خراب کرده است و مقامات کشورمان دیگر به گفتههای آمریکاییها اعتماد ندارند.
ترامپ اهل گفتگو نیست
هر گونه مذاکره نوعی داد و ستد حساب میشود و دو طرفی که دور میز مینشینند، تعهداتی را میپذیرند و در قبال آن خواهان امتیازاتی از طرف مقابل هستند، اما این اصل بده و بستان در روند مذاکرات در دیپلماسی دونالد ترامپ هیچ جایگاهی ندارد. سابقه ترامپ در گفتگوهایی که در سالهای اخیر داشته است، در مذاکرات با رقیب خود از موضع برتر وارد شده و تلاش میکند حداکثر امتیازات را بگیرد، بدون اینکه امتیازی به طرف مقابل بدهد و این دور باطلی است که مسیرهای دیپلماتیک را به شکست میکشاند. همچنانکه تجربه ترامپ در مذاکرات سیاسی برای پایان دادن به بحران اتمی در شبه جزیره کره، بر همین مبنا قرار گرفته بود و به رغم اینکه پیونگ یانگ حسن نیت خود را نشان داد و برنامههای هستهای و آزمایشهای موشکی خود را تعلیق کرد، اما با این وجود، سه دور مذاکرات ترامپ با رهبر کره شمالی به شکست انجامید و تنها نتیجه آن گرفتن چند عکس یادگاری بود.
دومین سابقه بد ترامپ در مذاکرات به توافقات واشنگتن با طالبان مربوط میشود. طالبان و نمایندگان آمریکا پس از یکسال گفتگوهای فشرده که در آستانه توافق نهایی بودند در روزهای آخر زیر میز مذاکرات زد و گفتگوها با طالبان را تعلیق کرد. زیرا در قاموس ترامپ امتیازدهی معنایی ندارد و تنها برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طرف مقابل بر سر میز مذاکره مینشیند. ترامپ که در سیاست خارجی خود هیچ دستاوردی نداشته است و از سوی محافل سیاسی داخل آمریکا تحت فشار است، خود را به هر دری میزند تا شاید بتواند با توافق جدید با ایران راه خود را برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ هموار کند و ادعا کند که واشنگتن دستاوردی را برای جامعه بین المللی به ارمغان آورده است.
هدف اصلی واشنگتن از پیشنهاد گفتگوها با تهران به خاطر ترس از تهدیدات برنامه هستهای نیست بلکه واشنگتن آمریکاییها تلاش میکنند تا از این مسیر توانمندی موشکی ایران را که مهمترین عامل بازدارندگی کشور در برابر دشمنان است، گرفته و به افکار عمومی جهان اینگونه القا کنند که تهدیدات از جانب ایران را رفع کرده اند. اما به لطف همین بازدارندگی نظامی است که تاکنون آمریکا و متحدان منطقهای آن نتوانسته اند علیه ایران اقدام نظامی انجام دهند و چه بسا با از بین رفتن این توانمندی نظامی، امنیت کشور بیش از پیش به خطر خواهد افتاد. آنهم در زمانی که رژیمهای مرتجع عربی سالانه میلیاردها دلار تسلیحات پیشرفته از آمریکا خریداری میکنند و منطقه را به انبار باروت تبدیل کرده اند.
از طرفی، وقتی مذاکراتی قرار است انجام شود، باید هر دو طرف حسن نیت خود را برای شروع گفتگوها نشان دهند، اما ترامپ برخلاف این قواعد رفتار میکند و همزمان با پیشنهاد مذاکره، تحریمها علیه ایران را تشدید کرده است و با این اقدامات مسیر اعتماد به امریکاییها را میبندد.
ترامپ به دنبال امتیازات بیشتر
آمریکا در ظاهر نقش درخواست کننده مذاکره را به عهده گرفته و تلاش میکند خود را در میان افکار عمومی داخل ایران و افکار عمومی جهان، کشور طالب مذاکره و دیپلماسی معرفی کند، درحالی که واقعیت چیز دیگری است و مقامات آمریکایی به هیچ وجه به دنبال مذاکره واقعی با ایران نیستند.
ترامپ که از زمان ورود به کاخ سفید سیاست فشار حداکثری علیه ایران و به صفر رساندن صادرات نفتی را در پیش گرفته است، سعی میکند با کشاندن ایران به پای میز مذاکره به جهانیان اعلام کند که تحریمها جواب داده و بدین ترتیب از موضع قدرت سر میز مذاکرات حاضر شده و امتیاز و باج بیشتری از ایران بگیرد. سیاست باج خواهی در دولتهای آمریکا مسبوق به سابقه است و چنانچه دولت قبلی آمریکا هم در روزهای منتهی به امضای برجام در سال ۲۰۱۵، مدعی بود که ایران تحت فشار است و زمان گرفتن امتیازهای سخت از آن فرا رسیده است و به همین دلیل با کارشکنیها روند مذاکرات را طولانی کردند. اکنون مقامات آمریکایی در بکارگیری سیاست فشار حداکثری به ایران، به آخر خط رسیده اند؛ و میز تحریمی واشنگتن از گزینههای ضد ایرانی خالی شده است و همه کارتهای خود را رو کرده اند، ولی ایران با مقاومت حداکثری خود، در مقابل باج خواهی آمریکا تسلیم نشده است.
با این اوصاف، تقلای ترامپ برای مذاکره با تهران بی فایده است، چرا که مقامات کشورمان بارها تاکید کرده اند که مذاکرهای با دولت آمریکا در کار نخواهد بود. به باور ناظران، صرف تحرک دیپلماتیک کفایت نمیکند و تحرک دیپلماتیک اگر تبدیل به منفعت عمومی و رفع یا خنثی سازی تحریمها نشود، فایدهای برای تهران نخواهد داشت، بلکه تنها نوعی اغفال راهبردی برای جامعه و مسئولین است. همچنانکه مقامات حاضر در مذاکرات هسته ای، بارها تاکید کرده اند که دستاوردهای ایران از برجام تقریبا هیچ بوده است.
در شرایط فعلی که تحولات منطقه به نفع ایران در جریان است، نشستن سر میز مذاکره با آمریکاییها نه تنها فایدهای ندارد بلکه دشمن را جریتر میکند. برخلاف ادعای مقامات واشنگتن، فشارهای غرب نه تنها قدرت ایران در منطقه را کاهش نداده بلکه اکنون محور مقاومت در بالاترین قدرت خود قرار دارد و مقامات غربی بارها به این مسئله اعتراف کرده اند.
پیشنهاد مذاکره با چاشنی تهدید
مسئله مهم دیگری که یکی از موانع تاثیرگذار در مسیر مذاکره با آمریکا به شمار میرود، تحرکات نظامی است که آمریکا علیه ایران در منطقه به راه انداخته است. ترامپ از طرفی شعار مذاکره سر میدهد و از طرفی دیگر، نیروها و تجهیزات نظامی بیشتری را در کشورهای حاشیه خلیج فارس مستقر کرده و شروع به رجز خوانی میکند. آمریکاییها همواره قدرت نظامی را ابزاری برای ایجاد ترس در ایران و کشاندن آن به پای میز مذاکره میدانند. آمریکاییها بر این باورند که با تهدیدات نظامی، ایرانیها در نهایت وحشت کرده و به میز مذاکره بر میگردند، اما این تهددیدات نه تنها جواب نداده بلکه ایران پهپاد پیشرفته آمریکایی را زمانی سرنگون کرد که آمریکا بیشترین نیروها و تجهیزات نظامی را در خلیج فارس مستقر کرده بود، اما از ترس واکنشهای ایران، جرأت پاسخ به آن را نداشت. حتی فشارهای داخلی آمریکا هم نتوانست ترامپ را به اقدام نظامی علیه ایران تحریک کند. الان آمریکاییها در مقابل ایران دست خالی هستند؛ نه گزینهای برای تحریم دارند و نه تمایلی به رویارویی نظامی با ایران دارند.
امروز آمریکا عملیات خود علیه ایران را تشدید کرده است تا با فریب افکار عمومی، دولتمردان کشورمان را به تغییر سیاستهایشان وادار کند. اما ایران در برابر فشار حداکثری واشنگتن، مقاومت خحداکثری از خود نشان داده و دشمن را در پیشبرد سیاستهای ضد ایرانی اش درمانده کرده است؛ لذا با به دست گرفتن ابتکار عمل و تسلیم نشدن مقابل فریب عملیاتی دشمن، مسیر پیروزی نهایی در برابر دشمنان هموار خواهد شد.