سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: بازسازی عملیات مرصاد در این فیلم حاصل تلاش عوامل متعددی از جمله جلوههای ویژه میدانی است. ایمان کرمیان، مسئول انجمن جلوههای ویژه میدانی و مسئول جلوههای ویژه میدانی آثاری، چون «پایتخت ۵»، «ایستاده در غبار»، «ویلاییها» و «معراجیها» که برای جلوههای ویژه میدانی فیلم «رد خون» سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرده است، در گفتگو با «جوان» از جلوههای ویژه این فیلم میگوید.
یکی از عملیاتهای دفاع مقدس که کمترین تصویر مستند از آن دیده شده، عملیات مرصاد است، برای اینکه این بازسازی عملیات به واقعیت نزدیک شود، چه کردید؟
من در تمام پروسه پیشتولید فیلم در کنار بچهها بودم و در جلسات دورخوانی فیلمنامه حضور داشتم. با محمدحسین مهدویان و دکتر محمدرضا شجاعی که مسئول طراحی صحنه فیلم بود نیز درباره سکانسها و طراحی آن صحبتهای زیادی کردم. خب یکی از نزدیکان من در آن عملیات حضور داشت و کم و بیش در این سالها اطلاعاتی درباره مرصاد به دست آورده بودم. برای اینکه طراحی بهتر انجام شود، پژوهشهای زیادی داشتم و با دوستانم مشورت کردم. در مرصاد بیشتر خاطرات رزمندهها درباره عملیات باقی مانده و آنها درباره اینکه چه اتفاقاتی و به چه نحوی رخ داده است صحبت میکنند، این خاطرات به من در طراحی جلوههای ویژه کمک زیادی کرد.
در مصاحبهای گفته بودید نوع نگاهتان درباره طراحی صحنه عملیات با کارگردان متفاوت بوده، چه نوع طراحی مدنظر شما بوده؟
من به عنوان مسئول جلوههای ویژه میدانی باید رضایت کارگردان را جلب و صحنهای که مدنظر او است را پیاده کنم. از آن سو دوست دارم که کارم به بهترین شکل ممکن دیده شود. مرصاد یک عملیات عجیب و غریب است. در این عملیات یک بار بالگردها به منافقین حمله میکنند، یک بار هم هواپیماها میآیند و بمباران میکنند. به نظرم باید طراحی طوری انجام شود که همه اجزای عملیات دیده شود و حق مطلب ادا شده باشد. در فیلمبرداری این گونه است که شما تصاویر زیادی میگیرید و بنابر زمان فیلم در «پست پروداکشن» و روی میز تدوین فیلم یا کوتاه یا بلند میشود. نظر من درباره بازسازی عملیات روی صحنه رگبار بالگرد بود، چون به نظرم از ۵۰ انفجار طراحی و اجرا شده باید همه آن در فیلم دیده میشد، ولی من در اختیار کارگردان هستم و او شاید معتقد باشد که تنها دو انفجار کافی باشد و حرف کارگردان حرف آخر است.
فکر میکنید مردم از جلوههای ویژه فیلم رضایت داشته باشند!
در این چند روزه که از اکران فیلم میگذرد بازخوردهای خیلی خوبی از مردم گرفتهام، به خصوص اینکه ساخت فیلم درباره دفاع مقدس کاهش پیدا کرده است و مردم از تماشای فیلم دفاع مقدسی استقبال کردهاند.
چرا ساخت فیلم دفاع مقدسی کاهش پیدا کرده است؟
خب در شرایط فعلی ساخت یک فیلم جنگی نزدیک ۶ تا ۷ میلیارد تومان هزینه دارد و در کنار آن ادوات و نیروی انسانی بالایی نیاز دارد. سینمای دنیا برای کاهش هزینهها به سمت استفاده از تکنولوژی رفته ولی در سینمای ما هر سال ادوات فرسودهتر میشود. متأسفانه بازسازی ادوات انجام نشده و اکنون نیاز به یک همت جهادی برای این کار داریم. اکنون بیش از ۳۰ سال از پایان دفاع مقدس میگذرد ولی هیچ چیزی به ادواتی که در آن سالها برای ساخت فیلم کنار گذاشته بودند اضافه نشده، در کنار آن هزینههای بالای نگهداری ادوات را نیز داریم. نهادهای زیادی میگویند باید از سینمای دفاع مقدس حمایت کرد، ولی در عمل اتفاقی نمیافتد.
در فیلم «رد خون» با مشکلاتی از این جنس روبهرو بودید؟
ما برای انتخاب لوکیشن عملیات مرصاد به مشکل برخوردیم. محل اصلی عملیات در تنگه چهار زبر، الان به یک بزرگراه تبدیل شده و اصلاً تشابهی به شرایط آن سال ندارد. ما مجبور شدیم برای بازسازی تنگه چهار زبر به یک روستا در شهر ایلام برویم. جابهجایی نزدیک ۱۰۰ نفر عوامل فیلم و هزار نفر هنرور خیلی سخت بود. پیدا کردن این میزان هنرور و تأمین هزینههای آنها سخت بود. همین مسائل باعث میشود کار تولید فیلم دفاع مقدسی سخت شود. همین امسال من چند سناریوی دفاع مقدسی داشتم، وقتی طراحیام درباره صحنههای جنگی را میگفتم تهیهکنندهها میگفتند فقط چهار تا انفجار کافی است، چون بودجه برای انفجار بیشتر نداریم! اینطور که نمیشود فیلم دفاع مقدسی ساخت!
الان برای کاهش هزینههای جلوههای ویژه میدانی از جلوههای ویژه بصری استفاده میشود، این مسئله به کار شما کمک نمیکند؟!
ما در استفاده از جلوههای ویژه بصری با مسئلهای به نام باورپذیری مواجه هستیم. هالیوود تا همین ششهفت سال پیش به سمت استفاده از جلوههای بصری پیش رفت و در فیلمها ۷۰ درصد جلوههای بصری بود و فقط ۳۰ درصد میدانی کار میکردند، اما متوجه شدند که باورپذیری کار کاهش پیدا کرده برای همین دوباره به سمت جلوههای ویژه میدانی آمدند و اکنون حدود ۶۰ درصد میدانی کار میکنند و ۴۰ درصد بصری. فرض کنید در «رد خون» ما انفجارها را با جلوههای بصری کار میکردیم، یعنی بازیگر الکی خودش را پرتاب میکرد و بعد روی میز مونتاژ انفجار روی صحنه میگذاشتیم، چقدر کار مصنوعی میشد؟!
جلوههای ویژه میدانی نزدیک ۴۰ سال سابقه در سینمای دفاع مقدس دارد، با این ۴۰ سال سابقه فاصله ما با سینمایی مثل هالیوود در چه حد است؟
اگر منظورتان تجهیزات باشد، فاصله خیلی زیادی داریم، نه تنها با هالیوود بلکه با خیلی از کشورهای صاحب سینما، اما از نظر کیفیت به طور قطع میگویم از کشورهای منطقه یک سر و گردن بالاتریم. الان گروههای جلوههای ویژه ایرانی برای همکاری به کشورهایی مثل لبنان، سوریه و عراق دعوت میشوند. خودم پیشنهاداتی از قطر و کویت داشتم که بنا به دلایلی قبول نکردم. همین الان هم تیمی از بچههای ما در جمهوری آذربایجان در حال کار هستند. اگر از نظر تجهیزات به جلوههای ویژه کمک شود، ما موفقیتهای بیشتری به دست میآوریم.
من در زمان دفاع مقدس بچه بودم و تا حدی فضای جنگ و بمبارانها را به یاد دارم. به نظرم باید سالانه حداقل ۲۰ فیلم سینمای دفاع مقدسی ساخت. در دهههای ۶۰ و ۷۰ سینمای دفاع مقدس پررونق بود ولی الان دیگر خبری از آثاری مانند «جنگ نفتکشها»، «هیوا» یا «سرزمین خورشید» نیست. وقتی تولید سینما بالا رفت، من در جشنواره با چند فیلم در زمینه جلوههای ویژه میدانی رقابت خواهم کرد و تلاش میکنم بر کیفیت کارم افزوده شود.