سرویس بین الملل جوان آنلاین: ترامپ باید استیضاح شود چرا که او بارها نشان داده است که نمیتواند مصالح ملی را در رأس اهداف سیاسی خود قرار دهد. در واقع رئیسجمهور امریکا با درخواست از چین برای تحقیق درباره خانواده «جو بایدن» چنین دیدگاهی را تأیید کرده است. در چنین شرایطی آیا نمیتوان به این شک کرد که او کشور را در خفا و در راستای منافع خود نخواهد فروخت؟ البته باید این را هم مدنظر داشت که وی این اقدامات را به میل خودش انجام داده و هیچکس او را مجبور نکرده است. کسی ترامپ را وادار نکرده است تا وکیل شخصیاش را به اوکراین بفرستد یا از «ولودیمیر زلنسکی» همتای اوکراینیاش بخواهد تا با «ویلیام بار» دادستان کل امریکا همکاری داشته باشد. «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان امریکا هم به او نگفته که تخلفاتی را مرتکب شود که استیضاح به دنبال دارد. همه این کارها ابتکار عمل شخص ترامپ بوده است.
در شرایطی که روند استیضاح در جریان است، یک پرسش مطرح میشود که نه تنها نگرانی دموکراتها بلکه جمهوریخواهان و تمامی جهان را به دنبال دارد و آنهم این است که چنین شرایطی چه تأثیری بر مسائل داخلی و سیاست خارجی خواهد داشت؟ آیا روند استیضاح تأثیر عمیقی بر سیاست خواهد داشت؟ به نظر نمیرسد که اینطور باشد. برای درک این موضوع خوب است میان اثرات کوتاهمدت بر توانایی ترامپ در پیشبرد سیاست خارجی و اثرات درازمدت بر قدرت نسبی امریکا (در جهان) تفاوت قائل شویم. در دولتی که سیاست خارجی بلندپروازانه، پرقدرت، شایسته و در مجموع موفقیتآمیزی را اجرا میکند، استیضاح میتواند اثرات مخربی بر دولت داشته باشد. اگر اینچنین بود، حتی دموکراتها به عنوان مخالفان ترامپ هم از پیامدهای استیضاح در زمینه بروز مسائلی به منظور حل مشکلات جهانی یا پیگیری منافع ملی در خارج از کشور بی نصیب نمیماندند. اما اکنون وضعیت اینطور نیست. در واقع دولت ترامپ نه تنها تاکنون اقدام قابلتوجهی در امور خارجی انجام نداده بلکه ابتکار عملهای متعدد توأم با سوءتدبیر، دولت را در مسیر سراشیبی قرار داده است.
در این مورد میتوان به کرهشمالی اشاره کرد که تسلیحات هستهای بیشتری میسازد و موشکهای خطرناکتری را مورد آزمایش قرار میدهد. ایران هم با وجود سیاست موسوم به فشار حداکثری که ترامپ علیه این کشور در پیش گرفته است، برنامه هستهای خود را گسترش داده است. همچنین نظارتی بر توافقهای بازرگانی با کانادا و مکزیک وجود ندارد. یخ روابط با روسیه هم شکسته نشده و «جرد کوشنر» دیپلمات تازهکار هم در پیشبرد سیاست صلح خاورمیانه راه به جایی نبرده است. ضمن اینکه حمایت بی حد و حصر از «محمد بنسلمان» شاهزاده سعودی به بیثباتی هر چه بیشتر در منطقه (خاورمیانه) منتهی شده است و علاوه بر همه اینها، جنگ تجاری که ترامپ با چین به راه انداخته است نه تنها جنبه مثبتی ندارد، بلکه به راحتی هم نمیتوان در آن پیروز شد.
ترامپ علاوه بر اینکه دیدگاه استراتژیک روشنی نداشته است، برخلاف وعده انتخاب بهترین افراد، از زیردستان خود برای تصدی سمتها استفاده کرده، ولی حتی همین این افراد را وادار کرده است تا استعفا دهند یا آنها را اخراج کرده است. به این ترتیب در سمتهای کلیدی ثبات وجود ندارد و به نظر میرسد که شخص رئیسجمهور هم بیشتر از اینکه پیگیر سیاست خارجی موفق و منسجم باشد به یافتن توطئهها علاقهمند است. با در نظر گرفتن عملکرد بد ترامپ در زمینه روابط خارجی، برخی ممکن است بگویند که سرگرم کردن وی با استیضاح ممکن است اقدام خوبی باشد و این یعنی هر چقدر او زمان و توجه کمتری به امور خارجی داشته باشد، برای همه بهتر خواهد بود.
در نخستین سال از ریاست جمهوری ترامپ، سیاست مالیاتی وی علاوه بر تشدید نابرابری، تأثیر مثبت بلندمدتی هم نداشت. همچنین وقتی که ترامپ وارد کاخ سفید شد، وعده داد که در زمینه زیرساختها اقدام قاطعی صورت دهد، اما او تاکنون یک برنامه منسجم ارائه نداده است... مکزیک پول ساخت دیوار مرزی را نخواهد داد و (حتی احداث) چنین دیواری به کاهش شمار مهاجران غیرقانونی، کمکی نخواهد کرد.
به همه این دلایل، استیضاح به خودی خود تأثیر چندانی بر سیاست خارجی و داخلی ترامپ نخواهد داشت، اما در صورتی که کار به استیضاح بکشد امکان دارد که ترامپ از سیاست خارجی به عنوان راهی برای بیاعتبار کردن کمپین استیضاح استفاده کند.
موضوعی که بیش از همه موجب نگرانی است این است که ترامپ بخواهد با توسل به جنگ، ذهنها را از رسوایی منحرف کرده و حمایت عمومی را جلب کند یا اینکه اقداماتی دیپلماتیک مشابه آنچه در ارتباط با ایران، چین و کرهشمالی انجام داد، صورت دهد. مشکل اینجاست که چنین بحرانی را میتوان به شیوههای خطرناک تشدید کرد آنهم در شرایطی که رئیسجمهوری مستأصل از دستیابی به یک توافق، برای چانهزنی در جایگاه ضعیفی قرار دارد و استیضاح به صورت غیرمستقیم به مشکل دیگری در عرصه سیاست خارجی منتهی خواهد شد.
اما ترامپ در این مورد هم مسئول خواهد بود. اقدامات شخصی وی هم خودش و هم ایالات متحده را دچار آشفتگی کرده است و اگر اوضاع بدتر شود، او تنها کسی است که باید مورد سرزنش قرار گیرد.
* استاد دانشگاه هاروارد و نظریهپرداز روابط بینالملل