سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اگر استاندارد یک محصول حفظ شود، تولیدکننده از قوانین اصولی در روند ساخت بهره میگیرد. میتواند روی فرآیند تولید و نیروی کارش کنترل بیشتری داشته باشد. سرعت تولیدش بالا میرود و از اتلاف منابع و انرژی خودداری میکند. وقتی یک محصول استانداردسازی شود به راحتی و بدون دغدغه میتواند قرارداد فروش منعقد و سفارشات جدی جذب کند. در واقع این نشان، رابطهای است میان تولیدکننده و مصرفکننده. هر کجا باشد مشتری میتواند از کیفیت محصول اطمینان حاصل و با طیب خاطر خرید کند یا میتواند محصولش را تعویض و به راحتی با تولیدکننده ارتباط برقرار نماید. اما چه کسی باید این رابطه دوسویه را هدایت کند؟ استاندارد که فقط یک نشان روی محصولات است؟! اینجاست که پای ناظران و بازرسان به میان میآید.
اگر از دید مولا علی (ع) در نهجالبلاغه به این منظر بنگریم، ناظران و بازرسان به عنوان عیون (چشمهای نظام اسلامی) محسوب میشوند. مبحث مهمی که برای اسلام هم بسیار حائز اهمیت بوده و واژه نظارت و بازرسی در نهجالبلاغه ۱۴۳ بار تکرار شده است. جالب است که آن زمان هم استانداردسازی مهم و از دغدغههای اساسی اجتماعی و دولت بوده است که مردم اجناس و خدمات با کیفیت و قابل اطمینان دریافت کنند.
وقتی حضرت علی (ع) بر سر کار آمدند و بر کرسی خلافت نشستند، اقدام به استرداد اموال بیتالمال کردند، کارگزاران نالایق را عزل و مأموران بازرسی و نظارت را با دقت و وسواس همراه با آموزشهای تخصصی فنی و رفتاری انتخاب نمودند.
امام مهربانیها معتقد بودند نظارت باید غیرعلنی انجام شود، غیرمستقیم و مخفی! اینگونه نقش مؤثرتری در پیشگیری از خلاف دارد و گزارش کنندگان دچار معذوریتهای مستقیم نمیشوند. چیزی برای ظاهرسازی و پنهان کردن وجود ندارد و به سرعت میتوان جلوی کجیها را گرفت.
بگذارید با یک مثال ذهنتان را به این دغدغه علوی معطوف کنم. امام علی (ع) میفرمایند نظارت مخفی، اما آیا این شیوه اکنون در ایران اجرا میشود؟ مأموران وزارت بهداشت هر چندماه یک بار از واحدهای تولیدی بازدید میکنند. باید مخفیانه و بدون ایجاد حساسیت بروند تا با روال تولید و میزان رعایت بهداشت محیط و کارکنان آشنا شوند. اما اغلب این نظارت با پارتی در میآمیزد و از راه به بیراهه میرود. یعنی مأمور بهداشت با تولیدکننده در تماس است و وقت برای بازدید را تعیین میکنند. در این فاصله چند ساعته یا شاید هم به روز برسد، میتوان خیلی کارها کرد و میشود خیلی از خطاها را پنهان کرد. حالا فکر کنید این مأمور بیاید و یک کارگاه به ظاهر بهداشتی را تأیید کند، اما به محض بیرون رفتن از واحد تولیدی که اغلب در محیطهای کوچکتر اتفاق میافتد، دوباره خطاهای سهوی از سر گرفته و تأیید بهداشت هم میشود و محصولش مهر تأیید میگیرد. حالا این مشتری از همه جا بیخبر چطور باید حدس بزند که محصولی که میخرد بهداشتی نیست و اگر احتمالاً محل تولید را ببیند دیگر هرگز سمت این محصول نمیرود؟
در شهرهای کوچک که آشنایی و فامیل بودن بیشتر حاکم است این نقض قانونها بیشتر دیده میشود. ناظر فکر نمیکند با مهر تأییدش چه حق الناسی را گردن گرفته است و اگر در کوتاه یا درازمدت عارضهای دچار مصرفکننده شود، مقصر اول و آخرش قلم عفو اوست که دیده، اما خط بطلان نکشیده است. یکی از راههای کاهش این خطاها امر به معروف و نهی از منکر و سوق دادن کارگزاران به سمت رفتارهای نیک و انسان دوستانه است. اینگونه با سوق به سمت رفتارهای اسلامی از لغزیدن و سست شدن قاطعیت کارگزاران کاسته میشود. حضرت علی (ع) از زوایای پنهان و آشکار روح انسان و خواهشهای گوناگون نفسانی به خوبی مطلع بودند. میدانستند که نفس اماره هزار دام برای کارگزاران گسترده که آشکار و پنهان ممکن است آنها را به ورط نابودی بکشاند. به همین دلیل بود که در مناسبتهای گوناگون به آنها به تهذیب نفس ضمن خدمت تأکید میکرد و از فساد و تباهی بر حذر میداشت.
ایشان همچنین طی نامهای به اشعث بن قیس (والی آذربایجان) نوشتند: «بیگمان کاری که به تو سپرده شده است، نه لقمهای چرب بلکه بار امانتی بر گردن توست و در پاسداری از آن باید سرور خویش را پاسخگو باشی. تو را نرسد که درباره ملت، خودسرانه تصمیم بگیری یا بدون در دست داشتن سندی اطمینان بخش به کار خطیری اقدام کنی. بخشی از مال خدای عزوجل را در اختیار داری که خزانهدار آنی تا به من بسپاری. بسا که من نیز برایت زمامدار بدی نباشم.»
پس استاندارد، داستان امروز و دیروز نیست. همیشه برای انسان مهم بوده است. همیشه باید مرجعی برای تأیید کالا یا خدمات وجود داشته باشد تا مردم بتوانند از سلامت و امنیت خدمات مطمئن شوند. ایران هم از این قانون مستثنی نیست و استانداردها درست و علمی تبیین و تعریف میشوند. اما مهم میزان پایبندی به اصول استاندارد است. چقدر رعایت میشود و چقدر فرصت رعایت شدن مییابد. در بعضی محصولات استانداردها تعیین شده است، اما اگر طبق استاندارد پیش برود آن نهاد یا سازمان دچار هزینههای بسیار میشود. به عنوان مثال دستگاههای خط تولید، استانداردهای مشخصی دارند، اما اگر قرار باشد دستگاهها یا ماشینهای فرسوده از خط تولید خارج شوند و برایشان جایگزین تعیین کرد، باید هزینه زیادی صرف کرد و این در توان ارگانها نیست. به همین دلیل استاندارد رعایت نمیشود. در بحث صادرات حتماً با کمال دقت استانداردسازی صورت میگیرد، زیرا بازار هدف ما این شاخصهها برایش مهم است، اما تولیدکننده داخلی خودش را خیلی مقید به رعایت استانداردهای داخلی نمیکند.
نکته حائز اهمیت دیگر استانداردهای داخلی است. یعنی استانداردهایی که مناسب با اقلیم و فرهنگ یک کشور تبیین و به عنوان استاندارد ملی شناخته میشود. به طور مثال یک نوشیدنی حاوی الکل برای یک کشور اروپایی دارای استاندارد لازم است، اما در ایران نه. یا در برخی کشورها که ممنوعیت مصرف گوشت خوک ندارند محصولشان استاندارد است، اما در کشورهای اسلامی قابل استناد نیست و غیراستاندارد تلقی میشود. به همین دلیل است که کشورهای اسلامی موطفند روی محصولات شبههانگیز نشان حلال را درج کنند تا مشتری به راحتی بتواند به محصول اعتماد و آن را مصرف کند. مؤسسه استاندارد و واحدهای تعیینکننده نباید خودشان ذی نفع باشند و اعلام مشخصههای نشان استاندارد باید به دور از جهتگیری و منفعتهای شخصی باشد. استاندارد مترادف اعتماد است. یک نشان آرامبخش که هر کجا دیده شود دلی قرص میشود و خیالی راحت. واژه نشاطآوری است اگر در دادنش دقت و دور از هرگونه سخاوت و مناعت طبعی اعطا شود؛ سختگیرانه و جدی. امیدبخش است اگر یک ابزار برای سود بیشتر و پر کردن حسابها نباشد و در اعطای آن رضایت خدا و بنده خدا هم دیده شود. اگر صاحب این نشان به آن وفادار باشد و با خدمات پس از فروش و امکاناتی که در اختیار مشتری میگذارد صحت نشانش را ثابت کند.