سرویس جامعه جوان آنلاین: متکدیان به یک روایت تعدادشان بیشتر شده است. گویا متولی مشخصی در این رابطه وجود ندارد و مدعیالعموم میتواند در چنین شرایطی ورود و از باب حقوق عامه با تکدیگری برخورد کند. بر کسی پوشیده نیست که متکدیان باندی عمل میکنند و درآمدشان به جیب سرباند میرود و مزاحم شهروندان هستند. وقتی یک شهروند با یک متکدی برخورد میکند، اگر به او کمک کند به انتشار پدیده گدایی باندی کمک کرده است، اگر هم دست دراز شده به سمتش را رد کند، عذاب وجدان میگیرد. این اتفاق هر روز برای شهروندان تهرانی رخ میدهد. چه زمانی قرار است این پدیده از چهره شهر زدوده شود؟
ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی اینگونه است: «هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند یا ولگردی، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذکور تمامی اموالی که از طریق تکدی و کلاشی بهدستآورده است، مصادره خواهد شد.» این یعنی گدایی کردن جرم است، همانند سایر جرائم نظیر سرقت و توهین و نشر اکاذیب، اما با این جرم برخوردی صورت نمیگیرد.
براساس آمار غیررسمی سالانه در شهر تهران حدود ۳ تا ۴ هزار متکدی با کمک شهرداری جمعآوری میشود. اکثر جمعآوری شدگان هم افرادی هستند که برای چندمین بار دستگیر یا جمعآوری شدهاند و با وجود تشکیل پرونده برای این افراد متأسفانه، یا در مراکز نگهداری شهرداری باقی میمانند یا آزاد میشوند.
برخورد با افراد متکدی نیازمند عزم جدی قوه قضائیه و مشارکت و رسیدگی دستگاههای حمایتی است که تاکنون دستگاههای مسئول به بهانههای مختلف نتوانستهاند در این زمینه کاری انجام دهند و حتی پاسخگوی ناکارآمدی عملکرد دستگاه مطبوع خود هم نیستند.
ضعف قانون و بیتدبیری در اجرای آن
متکدیان واقعی و کلاش که از سطح شهر دستگیری و جمعآوری میشوند، بهدلیل نبود نظارت و رسیدگی به پرونده قضایی کمتر مشمول قانون مجازات اسلامی (مواد ۷۱۲ و ۷۱۳) میشوند و با رهاسازی دوباره سر از سطح شهر در میآورند. موادی که در قانون مجازات اسلامی تکدیگری را جرم در نظر گرفته است، شرایطی دارد؛ احراز این شرایط بر عهده قاضی رسیدگیکننده است؛ اما ظاهراً بنا بر رویهای که در دادگاهها هست، قضات خیلی سخت جرم تکدیگری را احراز میکنند.
در چنین شرایطی باندهای تکدیگری به اشکال مختلف با اجیرکردن افراد و نوجوانان و کودکان و حتی افراد معلول و بیمار به سوءاستفاده از این افراد ادامه میدهند.
نبود قاطعیت در برخورد با فعالان باندهای تکدیگری سبب شده تا شیوههای تکدیگری نیز تغییر کند و اشکال مختلف تکدیگری در شهر رواج پیدا کند. به عنوان مثال برخی از این افراد متکدی دیگر پول نقد نمیخواهند بلکه درخواست بلیت برای سفر به شهر خود یا در خواست لباس و خوراکی یا در خواستهای دیگری میکنند.
در آمیختن متکدیان با سایر مشاغل کاذب تشخیص این افراد و باندها را مشکل کرده است.
شعار خبرساز!
بارها استانداری، فرمانداری و شهرداری وعده شهر بدون متکدی را دادهاند، ولی تاکنون بهدلیل نبود نظارتهای سیستمی، مدیریتی و کمکاریها بحث برخورد با متکدیان به شعار خبرساز مسئولان تبدیل شده و عملاً فقط کارها پیچیدهتر شده است. برخورد با متکدیان و باندیها فعال نیازمند عزم جدی قوه قضائیه و سایر دستگاهها و نهادهای مسئول است تا این جرم مشهود در شهر که تبعات بسیاری به همراه دارد، کاهش یابد.
توجه به مباحث اقتصادی و رفاهی افراد توسط دولت و بخشهای متولی میتواند گامی باشد تا افراد نیازمند به این جرم کشانده نشوند و رسیدگی فوری و مجازات متولیان در مباحث تکدیگری میتواند موجب بازدارندگی شود.
در این میان همراهی مردم و مشارکت آنان بسیار میتواند به کاهش این جرائم کمک کند تا افراد نیازمند از افراد مجرم متمایز شوند. با این حال اجرای قانون نیازمند بسترسازی لازم است تا حلقههای جرمسازی از بین برود.