سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: کمرنگ شدن ارتباط درون خانوادهها و اقوام از معضلاتی است که در جامعه امروز رایج شده و نارضایتی برخی بزرگان را به بار آورده است. مدتهاست که دوری گزیدن از یکدیگر جای دورِ هم جمع شدن را گرفته و اغلب مردم را با عبارت «دوری و دوستی» آشنا کرده است. به قول مادرم آنان که میگویند دوری و دوستی یا طعم دوری نچشیدهاند یا دوست نبودهاند.
مشکلات و مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از جمله دلایلی است که در سبک زندگیها تغییر ایجاد کرده است. این روزها چشم و همچشمی و حسادت به قدری پر رنگ و نمایان است که دیگر صمیمیت را از بین برده است. دیروز حسرتی شده برای امروز! چرا دیروز عید عطر دیگری داشت؟ چرا دیروز خانه مادربزرگ صفای دیگری داشت؟ چرا تنها در عید و یلدا دیدارها تازه میشود؟ فضای مجازی دوری را مجاز کرده یا اخلاقهایی که بوی محبت نمیدهد؟
شاید ریتم زندگیمان از نت اصلی خود خارج شده که اینچنین وجهه دلخراشی به باور آمده است. بگذریم از آنهایی که در فضای مجازی غرق شدهاند و نه تنها با دیگران بلکه دور خودشان هم دیوار کشیدهاند. اما این روزها شاهد دیوارهایی هستیم که دیگران با رفتارشان به روی ما میکشند و از یک رابطه خوب با ما ممانعت میکنند.
شاید گاهی به گوشیهای بیجان خود بیدلیل پناه نمیبریم. شاید در جمعی که نشستهایم اشخاصی با رفتارشان در حال گرفتن جانمان هستند! در حالی که آن طرف گوشی کسی است که برای خوشیمان جانش را هم میدهد. خندههای تصنعی! اگر در گذشته تفسیرمان از لبخند کلیشهای به نام صلح و دوستی بود، اما امروزه برخی از لبخند به عنوان نقابی دلبرانه استفاده میکنند. بعضیها با نقاب در کنار هم حاضر میشوند و در بساطشان چیزی جز دروغ و دورویی نمایان نیست.
وقتی خواهر و برادری به فراموشی سپرده شده است، چگونه میتوانیم نقش عمو، عمه، دایی و خاله را خوب ایفا کنیم؟ هیچ فرقی ندارد رابطه نسبی باشد یا سببی، خونی باشد یا غیر خونی، مهم این است که درون آدمها مطابق با بیرونشان باشد نه در تضادش. جوانها دنبال آرامش میگردند نه دنبال حاشیههایی که بوی جنگ و مجادله بدهد. نه فضایی که بوی نصیحتهای تکراری در راهپلههایش هم پیچیده باشد. پس جوانها را بیشتر دریابیم.
قدیم همه عاشق مهمانیهای خانوادگی بودند، اما امروزه از سویی میزبان خانه با خستگی و دلسردی سفره را میچیند و از سوی دیگر مهمانها آخر وقت میرسند. گویی به رستوران دعوت شده باشند. در جمعی که نگاههای سنگین و سرد در آن فراوان و حرفها دو پهلو و تلخ است، چگونه میتوان خوش بود؟ شاید اگر یک دوربین مداربسته بین ما باشد متوجه کوتاهیهای خودمان نسبت به هم شویم و دیگر مجبور نباشیم کملطفیهای خودمان را گردن ورود تکنولوژی بیندازیم.
بهتر است اگر در جمعی حضور پیدا میکنیم با خوشرویی و خوش خلقی حاضر شویم. از جنبههای خوب زندگی یاد کنیم نه از گرفتاریهایی که هر روز با آنها دست و پنجه نرم میکنیم. بپرهیزیم از سرک کشیدن در زندگی اطرفیان. یادمان باشد خوشی خریدنی نیست، ساختنی است. در ساختن خوشیها برای هم بکوشیم.