سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: آیت الله احمد عابدی(حفظه الله)، استاد حوزه علمیه قم، بعد از درس خارج فقه خود در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به ذکر نکاتی پیرامون حقیقت زیارت، زیارت اربعین و طهارت جسم و روح پرداختند. متن کامل صحبتهای معظم له که در تاریخ ۱۷ /۷ / ۹۸ ایراد گردیده است، در ادامه از نظر میگذرد:
ذیل آیهی شریفه ۲۱ سوره کهف که میفرماید «قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا» که به معنای ساخت مسجد بر سر قبر اصحاب کهف است آمده که ساختن حرمها بر سر قبور مطهر امامان و امازادهها نهتنها اشکال ندارد بلکه کار خیلی خوبی هم هست.
قدمت توسل به قبور بزرگان
همچنین ذیل این آیه آمده است، بعد از مرگ ارسطو، شاگردان او برای ادامه درس و رفع اشکالات علمی خود تصمیم گرفتند سر قبر ارسطو درس را ادامه دهند تا اگر به مشکلی برخوردند به روح استاد متوسل شوند. ارسطو ۱۰۰۰ سال پیش از پیامبر اکرم و ۴۰۰، ۵۰۰ سال قبل از حضرت عیسی بود. یعنی سر قبر رفتن و متوسل شدن به روح بزرگی که در آن قبر متفون است ریشه در فطرت انسان دارد و از قبل از اسلام و مسیحیت وجود داشته است. شاگردان ارسطو که دین نداشتند، اما آدمهای عاقلی بودند و اینقدر متوجه شده بودند برای مباحث علمی سر قبر بزرگان رفتن، کار خوبی است.
ملاصدرا بزرگترین ابتکارش مسئله اتحاد عقل و عاقل و معقول است. آشیخ عباس قمی (رضوان الله علیه) در سفینه البحار میفرمایند من یک نسخهای از اسفار ملاصدرا را پیدا کردم. در حاشیه آن ملاصدرا نوشته است من این مسئله فلسفی را هر چه در کهک مطالعه میکردم، برایم حل نمیشد. آمدم زیارت دختر باب الحوائج الی الله فاطمه معصومه(س) وقتی زیارت میکردم حضرت معصومه این را به ذهن من انداخت و این مشکل برایم حل شد. یعنی بزرگترین ابتکارِ بزرگترین فیلسوفِ دنیای اسلام در زیارت حضرت معصومه(س) گیرش آمده است.
حقیقت زیارت: روح از بدن جدا نیست
در توضیح حقیفت زیارت اولاً اینکه انسان وقتی میمیرد روح انسان از بدن جدا میشود، اما این روح با بدن ارتباط دارد. این طور نیست که روح از بدن جدا شد که شد. روح از بدن جداست یعنی اینکه روح بدن را اداره نمیکند. بدن در قبر متلاشی میشود، اما حتی اگر ۱۰۰ سال بدن در قبر باشد، روح با بدن هست. چرا ما الآن از اینجا زیارت نمیخوانیم و میرویم نزدیک ضریح؟ هر چه هم نزدیکتر به ضریح بهتر. اگر هم روزی اجازه دهند داخل ضریح شویم که خوشحالتر خواهیم بود! برای چی؟ برای اینکه روح مطهر حضرت معصومه(س) با این بدن است. بدن را اداره نمیکند، اما با بدن است. هر چه به بدن نزدیکتر شویم به روح نزدیکتر میشویم. بدن سید الشهدا(ع) کجاست؟ هر چه به بدن امام حسین(ع) نزدیکتر شویم به روح او نزدیکتر میشویم. این علت نزدیک رفتن است.
حقیقت زیارت: روح زیارت کننده و زیارت شونده همچون دو آینه رو در روی هم هستند
نکته دیگر اینکه روح زیارت کننده با روح زیارت شونده مثل دو آینهی روبهروی هم هستند؛ هر آنچه در این آینه باشد در آن نقش میبندد و آنچه در آن است در این نقش میبندد. اینکه آیا زیارت کننده بتواند این نقشی را که در او ایجاد میشود نگه دارد یا نه، مطلب دیگری است؛ لذا اگر خدایی نکرده کسی گناهی کرده باشد و سر قبری برود، صاحب آن قبر از گناه او اذیت میشود چون این دو آینهی روبهروی هم هستند. اگر هم شما گناهی نداشتید، اما سر قبر یک خبیث رفتید، خباثت روح آن در روح شما اثر میگذارد. به همین خاطر سفارش شده وقتی زیارت ائمه(ع) میرویم، خوب است قبلش غسل زیارت کرده و دعای توبه بخوانیم تا وقتی در برابر صاحب قبر قرار میگیرم اذیت نشود. این حقیقت زیارت است.
زیارت سیدالشهدا افضل زیارتهاست
غزالی در کتاب احیای علوم میگوید اجماع مسلمانان بر این است که قبر مطهر رسول خدا(ص) حتی از کعبه مهمتر است، چون ایشان بدن رسول خدا(ص) هستند. قبر مطهر امیرالمومنین(ع) هم همین طور است، چون به هر حال ایشان با پیامبر خدا تفاوتی نمیکند. قبر مطهر بقیهی امامان(ع) نیز با قبر امیرالمومنین تفاوتی ندارد. شاید دیده باشید که در رسالهها آمده است اگر کسی یک نماز در مسجد الحرام بخواند ثواب صد هزار نماز دارد. اگر کسی یک نماز در حرم امیرالمومین(ع) بخواند ثواب دویست هزار نماز دارد. علتش همین است که گفتم.
اما در همهی زیارتها، زیارت اباعبدالله ترجیح دارد. راهپیمایی هم که الآن شروع شده است، از قدیم سابقه زیاد داشته است، ولی تکی و جداگانه بود به خصوص در زمان صدام و جنایتکارهایی مثل او. مردم از قدیم میرفتند اما خب خیلی محدود و با خطرات زیاد. الآن الحمدلله راهپیمایی شعاری است برای شیعه و برای معرفی شیعه و برای تثبیت جایگاه شیعه در دنیا. به اذهان مردم نشان میدهد که چقدر شیعیان به شعائر دین خودشان مقیدند که این اهمیت بسیار زیادی دارد. مخصوصاً در این زمان که ما با وهابیها درگیر هستیم و وهابیها بیلیاقتی خود را در مکه و حج نشان دادند. آنها نشان دادند نمیتوانند دو میلیون نفر را اداره کنند و شیعیان با اینکه آن امکانات را ندارند بیست میلیون زائر را اینطوری اداره میکنند. وهابیت هم خیلی تلاش میکند این قضیه را از بین ببرد یا کم فروغش کند لذا هر چه ما بتوانیم این راهپیمایی را با شکوه و تجلیل بیشتر انجام دهیم، خواری خواهد بود در چشم وهابیت، صهیونیستها و آمریکاییها.
طهارت جسم و روح
اما یک نکته دیگر هم بگویم درباره طهارت جسم و روح. وقتی رسول خدا(ص) به مدینه تشریف آوردند هر کس هدیهای برای ایشان میآورد. داستان آوردن این هدایا و کسانی که برای پیغمبر هدیه میآوردند، داستانی زیباست که نکات بسیار خوبی دارد. واقعاً انسان سیره رسول خدا(ص) را که مطالعه میکند، عین قرآن است. چطور انسان قرائت قرآن که میکند، احساس معنویت، نورانیت و تقرب به خدا دارد، سیره پیغمبر اکرم(ص) را هم که انسان مطالعه میکند همینطور است. خلاصه در این داستانها هست که چه کسانی چه هدایایی به پیامبر دادند و پیامبر هم هر کس به خانهاش میآمد و هدیهای میداد، در عوض هدیهای به او میدادند و بعضاً هم هدیهها هنگفت بود.
یکی آمد و گفت یا رسول الله من چیزی بهتر از بچه خودم نداشتم و بچه خودم را برای شما آوردم. بچه او انس بود که خادم رسول خدا شد. پیامبر یکبار به او گفت شما خیلی به ما خدمت کردی، میدانید که هر کس به پیامبر خدمت میکرد پیامبر حسابی و بزرگوارانه جبران میکرد. یک بار مشرکی برای ایشان غذایی برده بود و پیامبر در عوض هشتاد گوسفند به او هدیه داد. خلاصه پیامبر به انس گفت شما خیلی به ما خدمت کردی و من در عوض خدمتهای شما حدیثی برای تو میگویم. ایشان فرمود: «یَا أَنَسُ أَکْثِرْ مِنَ اَلطَّهُورِ یَزِدِ اَللَّهُ فِی عُمُرِکَ وَ إِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ عَلَى طَهَارَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ تَکُونُ إِذَا مِتَّ عَلَى اَلطَّهَارَةِ شَهِیداً» یعنی ای انس سعی کن همیشه با طهارت باشی و اگر با طهارت بودی و مردی شهید مردهای.
طهارت جسم
یک طهارت، طهارت جسم است و یک طهارت، طهارت روح. طهارت جسم خود دو نوع است. یکی همین است که آدم لباسش و بدنش پاک باشد، این را میگویند طهارت از خبث. یکی هم طهارت از حدث است که یعنی همیشه با وضو باشد. طهارت جسم باعث میشود روزی و غذای جسم زیاد شود.
طهارت روح
طهارت روح به این است که انسان فکر گناه نکند؛ فکر بدی برای کسی نکند؛ برای کسی بدی نخواهذ؛ اگر کسی دشمن ماست، از او کینه نگیرد؛ یک بار دیگر عرض کردم، آیت الله خویی خیلی دشمن داشت، هر وقت به آقای خویی میگفتند فلانی که از دشمنان شما بود و به شما خیلی فحش میداد، مرد. آیت الله خویی بلند در جمع داد میزد خدا رحمتش کند، خدا درجاتش را متعالی کند؛ که یعنی کینهای، کدورتی در دل از کسی ندارد. این را میگویند طهارت دل. اینکه آدم به کسی سوء ظن نداشته باشد؛ بدی برای کسی نخواهد؛ اگر کسی را هم دیدید که گناهی و خطایی کرده است همیشه توجیه کند. خطای دیگران را خطا نبینیم و خطای خودمان را خطا ببینیم. مثلاً همیشه در ذهنمان این باشد اگر آقایی دست زنی را گرفته است، انشاالله محرمند. همیشه نسبت به مردم نگاه خوبی داشته باشیم. اینها نشان میدهد دل این آدم پاک است یا ناپاک. خیرخواهی برای مردم طهارت دل است. اگر کسی طهارت روحی داشت، غذای روحش زیاد میشود.
خوابتان را برای کسی تعریف نکنید
آدم نباید فکر گناه کند. اگر کسی در خواب گناه کرد، معلوم است که در بیداری فکر گناه میکند. من چند بار این را عرض کردهام. اگر خواب میبینید، خوابتان را برای کسی تعریف نکنید. هر کس خوابی را دیدید و برای دیگران تعریف کرد اگر آن فرد تعبیر خواب بلد نباشد که دلیلی ندارد برایش تعریف کنید. اگر هم بلد باشد او تمام فکرهای بیداری شما را میفهمد. میفهمد شما روزها به چی فکر میکنی. فکر هم نکنید اگر یک خواب خوبی بود، او بدیهای شما را نمیفهمد؛ نه میفهمد. پس اگر کسی در خواب گناه کرد معلوم میشود در بیداری فکرش ناپاک است.
انشاالله همه کسانی که به زیارت مشرف میشوند با طهارت روحی مشرف شوند و ما را هم دعا کنند. والسلام علیکم.