عرضه نفت در بورس به یکسالگی خود نزدیک میشود؛ گرچه استفاده از ظرفیت بورس برای معاملات نفت و فرآوردههای نفتی مورد تأیید همه کارشناسان است، اما با توجه به عدم وجود زیرساختها در بورس و همچنین تحریمها، هیچ شرکت و خریداری حاضر نیست نفت مورد نیاز خود را حتی با وجود تخفیفهای شیرین از بورس خریداری کند.
در این میان برخی کارشناسان معتقد به اصلاح فرآیند عرضه نفت در بورس هستند؛ یکی از انتقادات مطرح شده به قیمت پایه بر میگردد که شرکت ملی نفت متوسط قیمت نفت برنت با لحاظ کردن اختلاف (دلتا) مندرج در OSP برای بازار مدیترانه را در نظر گرفتهاست. گویا فراموش شدهاست که این قیمت و در نظر گرفتن این پایه، یک امتیاز شیرین برای خریداران است. در سایت مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت قیمتهای رسمی برای نفت ایران اعلام میشود که به OSP معروف است. OSP یا official selling price قیمتهای رسمی امور بینالملل شرکت ملی نفت است؛ قیمتهای ماهانه نفت خام بر اساس پنج منطقه تقسیمبندی شدهاست که این مناطق عبارتند از شمال غرب اروپا، مدیترانه، فوب سیدی کریری، آفریقای جنوبی و آسیا.
بر اساس قیمتهای مندرج در سایت امور بینالملل، معامله هر نوع نفتی که برای بازارهای مختلف تبدیل به قرارداد میشود از شاخصهای مختلفی بهره میگیرد. مثلاً برای مقاصد مدیترانه و اروپا، شاخص قیمتگذاری نفت برنت است و برای بازار آسیا شاخص قیمتگذاری نفت عمان و دوبی است. به عنوان نمونه برای چهار نوع نفت خام ایران، قیمتهای برنت پایه قیمتگذاری است و بسته به اینکه مقصد این نفت چه منطقهای است، قیمتها کسر میشود. به عنوان نمونه، در نخستین عرضهای که در تاریخ ۶ آبان ۹۷ انجام شد، بهای نفت سبک ایران برای فروش در منطقه شمال غرب اروپا ۲/ ۵ دلار نسبت به قیمت روز تعدیل شد یا برای مدیترانه، این تعدیل قیمتی به ۷۰/ ۴ دلار رسید. برای بازار آسیا هم اصولاً مبنای قیمتگذاری، نفت عمان و دوبی است و دیگر خبری از شاخص نفت برنت برای این منطقه نیست.
در میان قیمتهای درجشده برای نفت سبک ایران، یعنی نفتی که در بورس عرضه شد، قیمتهای درج شده برای آسیا فاصله ۵/ ۴ دلاری با قیمت سایر مناطق داشت به ویژه با مدیترانه که این اختلاف بیشتر از سایر بازارهاست. شرکت ملی نفت بهای یک بشکه نفت سبک به مقصد مدیترانه را ۲۷/۷۶ دلار اعلام کردهبود که همین نفت برای بازار آسیا ۸۲/ ۸۰ سنت قیمتگذاری شدهبود.
این اختلاف ۵/۴ دلاری یک امتیاز بزرگ برای خریداران بورسی بود که میتوانستند نفت سبک ایران را با قیمتی کمتر از بازار مدیترانه خریداری کنند و آن را در بازار آسیا و با قیمتی بیشتر به فروش برسانند که از نظر قانونی هم، دست خریداران برای بازایابی و فروش باز گذاشته شدهاست.
شرکت ملی نفت برای آنکه به منتقدان ثابت کند موافق عرضه نفت در بورس است، نفتی را که حدود ۸۱ دلار ارزش داشت، بیش از ۶ دلار تخفیف داد که بخشی از این تخفیف در بورس کسب شد و ۵/ ۴ دلار دیگر امتیاز «پنهان و خاموشی» بود که به خریداران اعطا کرد.
عقل سلیم حکم میکند زمانی که بازار اروپا به طور کامل از دسترس خارج شدهاست، مبنای قیمتگذاری باید شامل بازار شرق آسیا باشد، اما شرکت ملی نفت این امتیاز بزرگ را برای موفقیت عرضه در بورس در نظر گرفت.
بازارهای در دسترس ایران، بازارهای شرق آسیا است؛ بازارهایی که بازار سنتی ایران محسوب میشود و خریداران بورسی، با حاشیه امن ۶ دلاری خود، میتوانستند هم به خریداران نهایی تخفیف دهند و هم مکانیزم معاملات شرکت ملی نفت با پالایشگاههای مصرفکننده نفت ایران را دستخوش تغییراتی کنند. همین امروز، مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت بهای هر بشکه نفت سبک صادراتی را ۵۹ دلار و ۴۳ سنت اعلام کرده است که این رقم برای بازار شرق آسیا ۶۲ دلار و ۶۳ سنت است. تخفیف پنهانی ۲ /۳ دلاری از یک سمت و امتیازات دیگری که با کاهش این قیمت در معاملات به دست میآید، از سوی دیگر سود خوبی را برای خریداران واقعی به همراه دارد. در بازار نفتی که تخفیفها سنت به سنت است، چنین امتیازی در نوع خود جذاب است، اما این موضوع برای خریدار اهمیتی ندارد. گفتن از کاهش بیشتر قیمت نفت در بورس، تنها یک راهکار کاغذی است که نباید به قیمت حراجکردن ثروت ملی منجر شود.