سرویس ایران جوان آنلاین: بارها و بارها در مورد اشتغال روستایی حرفهای زیادی شنیدهایم و مسئولان هم هر بار مدعی میشوند، توانستهاند بخشی از بیکاریها را با همین نوع از اشتغالزاییها رفع و جوانان را مشغول کاری کنند. چند روز پیش هم معاون توسعه روستایی ریاست جمهوری با اشاره به اجرای طرح اشتغال روستایی و پرداخت ۱۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان تسهیلات برای این منظور مدعی شده بود حدود ۱۴۵ هزار فرصت شغلی ایجاد و اجرا شده است. با اینکه مسئولان همیشه از آمار و ارقامی صحبت میکنند که بیانگر اوضاع خوب و شرایط ایدآل است، اما وقتی به صورت میدانی این مباحث پیگیری میشود متوجه میشویم، اقدامی در این سطح و گستردگی صورت نگرفته و روستاها با بیکارانشان همچنان چشم به راه یک منجی نشستهاند.
گذری به روستاها نشان میدهد، مسئولان شهری از پشت میزهایشان برای تمام مناطق یک نسخه تجویز میکنند. نسخهای که باید همه مدل درد را التیام بخشیده و فراتر از آن، درمان کند. وقتی همه چیز با بودجه و اعتبار تعریف میشود، حتماً نتیجهای در پس آن نخواهد بود. برای مرتفع کردن معضل بیکاری در روستاها باید اول روستا و روستانشینی در هر منطقه مورد بررسی قرار گیرد و سپس در مورد مشاغلی صحبت کرد که بتواند علاوه بر ایجاد درآمد برای ساکنان آنجا، مسیر پیشرفت و ارتقا را هم در نظر داشته باشد.
متأسفانه بزرگترین مشکل روستاها، وجود مسئولانی است که فقط آمار وارقام ارائه میدهند. اعدادی کلی و بدون سند که نمیتواند حتی نشان دهد، کدام مناطق شکوفایی را به خود دیدهاند. مرور برخی از این حرفها سندی بر این ادعاهاست. مثلاً مسئولی مدعی شده «در حال حاضر عشایر با به کارگیری راهبرد کوچ، ۲۵ درصد از نیاز ۸۶۰ هزار تنی گوشت قرمز کشور را تأمین میکنند و حدود ۳۵ درصد تولید صنایع دستی کشور در دستان این قشر است و ۴۰ درصد فرش صادراتی هم حاصل دست عشایر محسوب میشود.» و مسئول دیگری گفته: «از سال ۸۴ طرحی به نام بهسازی مسکن روستایی مبنی بر مقاومسازی سالانه ۲۰۰ هزار مسکن روستایی تدوین شد و حدود ۴۳۰ هزار واحد مسکونی در مقابل حوادث غیر مترقبه مقاومسازی و در خصوص سیل اخیر بسیاری از خانهها بازسازی و مقاومسازی شده است.»
طبق آمار رسمی وزارت کار، حدود ۱۴۵ هزار فرصت شغلی با طرح «ایجاد شغل در روستا»، ایجاد و اجرا شده است. طرحی که ۱۸ هزار میلیارد تومان اعتبار از صندوق توسعه ملی ویژه اشتغال روستایی را به خود اختصاص داده و به گفته معاون رئیسجمهور، حدود ۹۵۰۰ میلیارد تومانش هم به دست مردم رسیده است. ۱۰ هزار میلیارد تومان میتواند تحولی عظیم در زمینه ایجاد اشتغال آن هم در روستاها باشد. حال سؤال این است که برای هر شغل روستایی چقدر بودجه در نظر گرفته شده و آیا تمام مشاغل روستایی در یک حد و بطور مساوی اعتبار میخواهند؟
کوتاه سخن اینکه اگر بیکاریهای روستانشینان برای آنها به یک درد و معضل بزرگ تبدیل شده است، اما برای برخی مسئولان، منبع درآمدی است که نه کسی در موردش سؤالی میپرسد و نه نیازی به پاسخگویی در مورد نتایج آن دارد.