سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: فیلم سینمایی انیمیشن «آخرین داستان» از ایران در فهرست اولیه انیمیشنهای سینمایی اسکار ۲۰۲۰ قرار گرفت. اگر چه هر ساله حضور داشتن یا نداشتن ایران در اسکار با مسائل سیاسی گره میخورد و منتقدان زیادی وجود دارند که حاضرند ثابت کنند همه استقبالها از فیلمهای ایرانی در اسکار صرفاً بازی سیاسی بوده، اما اینکه فیلمی از ایران در جمع رقبای بینالمللی حضور داشته باشد، به خودی خود اتفاق ویژهای است.
با وجود اینکه سینمای داستانی ایران تا به امروز دو بار توانسته است اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را به دست آورد، انیمیشنهای ایرانی حضور کمرنگی در اسکار داشتهاند. همین حضور اندک نیز با توجه به برخوردهای سیاسی صورت گرفته با سینمای ایران، دارای پیوستهای سیاسی شده است. نگاه انتقادی سعید مستغاثی منتقد و کارشناس سینما درباره چرایی انتخاب «آخرین داستان» برای حضور در اسکار، قابل تأمل است. مستغاثی که درباره ماهیت سینمای هالیوود صاحبنظر است، مینویسد: «پس از گذشت ۶۰ سال حاکمیت شبهروشنفکران غربزده بر سینمای انیمیشن این دیار، تقریباً یک دهه است در سینمای انیمیشن ایران، تحولی شگرف توسط هنرمندان جبهه فرهنگی انقلاب ایجاد شده و در کمال ناباوری و با پشتکار فراوان، برای اولین بار انیمیشنهای بلند سینمایی با جذابیت و کشش بالا ساخته شدهاند که نه تنها در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفتهاند بلکه در داخل ایران و حتی کشورهای منطقه نیز با استقبال بینظیری مواجه شدهاند. انیمیشنهایی نظیر «شاهزاده روم» که در وبسایت معتبر IMDB امتیاز بالای ۸/۱ را از کاربرانش به دست آورد و در فروش داخلی نیز رتبه سوم فیلمهای سال را کسب کرد، همچنین انیمیشنهای سه بعدی دیگری مثل «فهرست مقدس»، «رهایی از بهشت»، «نبرد خلیج فارس» و بالاخره «فیلشاه» که گوی سبقت فروش داخلی و خارجی را از رقبای پیشین ربود، از آن جمله بودند.» این منتقد سینما اضافه میکند: «این برای نخستین بار در تاریخ سینمای ایران بود که کودکان برای دیدن یک انیمیشن بلند سینمایی جذاب، ذوق میکردند و با علاقه به تماشای آن مینشستند، اما این انیمشینها که بنا به اظهار نظر کارشناسان داخلی و خارجی، به لحاظ استاندارد ساختاری در حد تولیدات جهانی به خصوص کارتونهای امریکایی بودند، نه از سوی شبهروشنفکران و اغلب رسانههای کشور که در اختیار آنان بود مورد توجه قرار گرفتند، نه از سوی جشنوارههای خارجی مانند «انسی» که در تیول و لابی همین قشر است و البته نه از سوی اسکار چراکه موضوع و داستان همه آنها واقعی، دینی، اسلامی و انقلابی بود! ماجرای ملیکا یا نرجس خاتون در «شاهزاده روم»، داستان سپاه ابرهه و پرندگان ابابیل در «فیلشاه»، قصه قرآنی اصحاب اخدود در «فهرست مقدس»، مشابهسازی سرگذشت شهید دکتر چمران با اسطورههای شاهنامه در «رهایی از بهشت» و مقاومت ایران در مقابل تجاوز امریکا در «نبرد خلیج فارس»، موضوعاتی نبود که به ذائقه محافل سینمایی امریکایی و اروپایی خوش بیاید و باب میل شیفتگان داخلیشان در ایران باشد! این در حالی است که پیش از اینها هم بارها اثبات شده، کمترین موضوع قابل اهمیت برای این دسته از محافل سینمایی، از قضا خود «هنر» است!»
تفاوت نگاه در داخل و خارج از ایران
در این باره فرهاد عظیما در گفتگو با «جوان» بر نگاه سیاسی جشنوارههای خارجی تأکید میکند. انیماتور و سازنده انیمیشن سینمایی «نبرد خلیج فارس» درباره جایگاه انیمیشنهای ایرانی همسو با سیاستهای فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی و رابطه آن با جشنوارههای خارجی، میگوید: «برخلاف رویکرد داخل ایران که به تولیدکنندگان انیمیشنهای فرهنگی و انقلابی برچسب و انگ میزنند، در غرب از انیمیشنسازهایی که در خدمت اهداف فرهنگ رسمی هستند حمایت ویژه میشود. همان طور که راهپیمایی اربعین روی همه افراد جهان تاثیر میگذارد و دشمنان از تاثیرش واهمه دارند، آثار هنری تولید شده داخل ایران نیز در خارج از کشور به دقت تجزیه و تحلیل میشوند و تولیدکنندگان آن زیر نظر قرار میگیرند، علت آن هم ترس و احساس خطر است. واقعیت این است که یک حرکت فرهنگی بسیار بیشتر از یک اقدام نظامی تاثیرگذار است.»
سازنده انیمیشن «پیام راشل کوری» میگوید: «انیمیشن در تمام دنیا زمانی موفق بوده که در خدمت اهداف فرهنگی کشورش قرار گیرد. اگر در ژاپن انیمیشن موفق میشود یا اینکه در امریکا کمپانیهای انیمیشنسازی در صدر هستند علتش همین است. در جنگ جهانی دوم، شرکت والت دیزنی چند هزار دقیقه انیمیشن با موضوع چگونگی نبرد و استفاده از اسلحه برای آموزش نیروهای ارتش امریکا ساخت. این شرکت که اکنون بزرگترین تولیدکننده انیمیشن دنیاست از همان ابتدا در خدمت اهداف امریکا بوده و است و همین علت موفقیت آن شده است.»
این انیماتور با انتقاد از وضعیت سینمای انیمیشن در ایران میگوید: «متأسفانه در داخل ایران هر کسی بخواهد همسو با سیاستهای فرهنگی کشور کار کند مورد حمله قرار میگیرد و خودیها هم پشت او را خالی میکنند. از سویی دیگر اخیراً رهبر معظم انقلاب در دیدار با تولیدکنندگان انیمیشن به این اشاره کردند که بسیاری از تولیدات انیمیشن ایران در بهترین حالت در خدمت نظام نیستند!» عظیما با بیان اینکه تولید چهارپنج انیمیشن در سال را نباید به داشتن صنعت انیمیشن در ایران معنا کنیم، تأکید میکند: «یکی از راههای موفقیت انیمیشن در ایران، رفتن به سمت ساختار صنعتی و ایجاد خط تولید انیمیشن است و از سوی دیگر انیمیشن باید در خدمت فرهنگ اسلامی- ایرانی قرار بگیرد.»
مهرزاد دانش منتقد و کارشناس سینمایی نیز در قالب یک توئیت وضعیت انیمیشن ایران را اینگونه تشریح میکند: عمده پویانماییهای ایرانی، با وجود تکنیک خوب، دو ضعف آشکار دارند:
۱- نداشتن اصالت تصویرگری بومی
۲- نداشتن فیلمنامهای ظریف که بتواند مایه مفهومی را در عمق درام جاسازی کند تا از متن بیرون نزند.
انیمیشن؛ بهترین صادرات فرهنگی
از سویی دیگر امیر سحرخیز، رئیس هیئت مدیره صنف انیمیشن درباره اینکه چرا انیمیشن ایرانی صنعتی نیست و بازار خارجی ندارد، به «جوان» میگوید: «حضور بازار جهانی در سینمای ایران به خاطر فعالیت شرکتهای تخصصی و بازاریابی، جلوتر و پیشروتر از انیمیشن بوده است. وجود شرکتهای پخشکننده انیمیشن موضوعی است که هنوز برای انیمیشن ایران اتفاق نیفتاده است.» سحرخیز ادامه میدهد: «حضور انیمیشن ایران در جشنوارههای خارجی به دیده شدن آثار کمک میکند، در انیمیشن کوتاه سالهاست که حضور بینالمللی داریم و از نظر کیفیت تولیدات از بسیاری از کشورهای اروپایی بهتر هستیم، اما هنوز به دلیل صنعتی نبودن انیمیشن بلند در ایران و نداشتن تولیدات پرحجم، نتوانستهایم برای انیمیشن بلند بازار خوبی داشته باشیم.»
رئیس هیئت مدیره صنف انیمیشن با اشاره به همکاری انیماتورهای ایرانی با شرکتهای خارجی برای تولید انیمیشن میگوید: «ما میتوانیم به جای خامفروشی در ارائه خدمات فنی به فکر فروش محصول نهایی باشیم و حتی در شرایط تحریم، انیمیشن نشان داده است که میتواند بهترین محصول صادراتی فرهنگی کشور باشد.»
اینکه حضور در فهرست اسکار میتواند به پیشرفت جهانی سینمای انیمیشن ایران کمک کند، مسئلهای است که نیازمند گذر زمان است.