کد خبر: 976057
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۲۱:۲۳
بازی انتخاباتی تکراری با سینماگران از «خانه پدری» تا بیانیه ۲۰۰ امضا
بازی دادن سینماگران در آستانه انتخابات رویکردی است که بار‌ها تکرار شده و انتظار می‌رفت برخی از سینماگرانی که احیاناً ناخواسته و نادانسته اسم آن‌ها زیر بیانیه‌ای که بیشتر بوی سیاست از آن به مشام می‌رسد درج شده در این شرایط هوشیارانه‌تر عمل می‌کردند و اجازه نمی‌دادند بار دیگر قدرت‌طلبان سیاست باز از آن‌ها سوءاستفاده کنند.
جواد محرمی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: وقتی کار به بیانیه‌نویسی می‌رسد دیگر می‌توان به ضرس قاطع پشت پرده غائله «خانه پدری» را حدس زد. اینکه رئیس سازمان سینمایی شخصاً بدون در نظر گرفتن شورای نظارتی اکران آثار سینمایی و در آستانه انتخابات فیلمی را که نزدیک ۱۰ سال توقیف بوده از صندوقچه بیرون می‌آورد و با اکران آن و به میان کشیدن پای دادسرا و قوه قضائیه شاخک‌های جامعه سینمایی را حساس می‌کند و این پیام غیرمستقیم را به جامعه سینمایی همیشه طلبکار مخابره می‌کند که چه نشسته‌اید، او که قرار بود در پیاده‌رو‌ها دیوار بکشد فیلم هنرمند بزرگی، چون کیانوش عیاری را از پرده پایین کشیده و اگر واکنش نشان ندهید احیاناً همین آزادی که الان دارید را هم از شما بازخواهند ستاند و قس علیهذا...

از کجا و کی شکایت دارید؟
دنیای وارونه‌ای است، سینمای ایران پس از فیلمفارسی‌های انتهای دوران پهلوی که منجر به ورشکستگی سینما شد با یکی از بدترین دوران خود دست و پنجه نرم می‌کند و در این وضعیت جمعی از سینماگرانی که در پدید آمدن این شرایط نقشی غیرقابل انکار داشته‌اند به جای پاسخگو بودن با امضا پای یک بیانیه طلبکار هم شده‌اند. جالب است که در بیانیه موسوم به ۲۰۰ سینماگر ریشه نابسامانی محتوایی مسائلی، چون سانسور روند طولانی دریافت مجوز، نداشتن امنیت شغلی و مسائلی از این دست عنوان شده است، حتی به مسئله‌ای، چون ورود پول‌های مشکوک به سینما هم اعتراض شده و عجیب است که چرا این افراد مثلاً در زمان افشای فساد سریال نمایش خانگی شهرزاد احساس تکلیف نکرده و دست به بیانیه‌نویسی نزدند.

پاسخ می‌تواند این باشد که بیانیه‌نویسان در دو سال اخیر انتخاباتی پیش روی خود نمی‌دیدند تا پای هنرمندان را وسط بکشند. بیانیه‌نویسی بخشی از پازل اتاق فکر‌های سیاسی است که انتخابات را مهم‌ترین موعد برای بازی دادن هنرمندان می‌دانند. کسانی که اصولاً اعتقادی ذاتی به هنر و فرهنگ ندارند و این عرصه را صرفاً بستری برای رسیدن به اهداف سیاسی خود می‌دانند به طور قطع پشت این بیانیه ۲۰۰ امضا هستند.

باج‌خواهی پیش از گفتگو
دیروز همزمان با انتشار بیانیه ۲۰۰ امضا بیانیه‌نویسان نهاد صنفی خانه سینما را نیز پای کار آوردند تا در نامه‌ای طلبکارانه به رئیس قوه قضائیه خواستار دیدار با رئیس این قوه شوند.

نفس تقاضای دیدار خواسته مثبتی است، اما اینکه پیش از آن مباحثی باج‌خواهانه و غیرسازنده مطرح شود، نشان می‌دهد انگیزه اصلی دلسوزی برای فرهنگ و هنر و سینما نیست بلکه قرار است طبق نقشه یک موج برای سوءاستفاده عوامل پشت پرده به راه بیفتد که قطعاً خانه سینما نیز صرفاً دستاویز و بازیچه آن قرار گرفته است.

اما در چنین وضعیت بغرنجی که بخش عمده‌ای از آثار سینمایی را محتوای شبیه فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب فراگرفته است، کسانی که باید به وضعیت سینمای ایران معترض باشند سینماگران نیستند بلکه مردمی هستند که زمان رجوع به پردیس‌های سینمایی از یافتن یک فیلم خوب برای خانواده‌هایشان ناامید می‌شوند.

باج‌خواهی دوتابعیتی‌های سینما
از این نکته هم نباید غافل بود که بخش قابل توجهی از امضاکنندگان بیانیه موسوم به ۲۰۰ سینماگر دوتابعیتی‌هایی هستند که یا در خارج از ایران زندگی می‌کنند و عملاً و همواره بستر فعالیت خود را مخاطبان ایرانی فرض نمی‌گیرند یا اگر هم در ایران زندگی می‌کنند برای مخاطب ایرانی فیلم نمی‌سازند. در چنین شرایطی غائله به پا شده درباره فیلم خانه پدری را بیش از همه باید در پازل سیاسی مورد بررسی قرار داد. وقتی اتاق فکر بازندگان اداره کشور در آستانه انتخاباتی دیگر از بی‌انگیزگی بدنه طرفدار خود پای صندوق‌های رأی هراس دارد بهترین راه این است که بدنه سیاسی در معرض معادله انتخاب میان بد و بدتر قرار بگیرد؛ معادله‌ای که اغلب هم جواب داده است و‌ای کاش سینماگران و هنرمندان برای یک بار هم که شده از اینکه مورد سوء استفاده اتاق فکر‌های انتخاباتی قرار بگیرند پرهیز می‌کردند.

ریشه وضع موجود و شرایط بد اقتصادی کشور می‌تواند ناشی از اقدام همین سینماگران و هنرمندانی باشد که مردم را برای رأی دادن به سیاستمداران ناکارآمد تحریک و ترغیب کردند. بیش از شش سال است که کشور معطل کلیدی است که قرار بود قفل مشکلات کشور را باز کند. بیش از شش سال است کشور معطل کسانی است که کلید حل مشکلات کشور را نه در داخل بلکه در خارج جست‌و‌جو می‌کنند. جالب است که در بخشی از بیانیه سینماگران آمده: «سینمای ایران بنا بر همه این محدودیت‌ها و موانع از درخشش در عرصه‌های جهانی بازمانده و در داخل هم با ریزش مخاطب روبه‌رو است. ما بیزاری خود را از سیاست‌های تفتیش شکل و محتوا به هر نحوی اعلام می‌کنیم و خواهان آزادی بیان و اندیشه هستیم.»

این یک سؤال مهم و جدی است که شرایط بحرانی سینما که بر آن اذعان دارند ناشی از سانسور است یا نداشتن برنامه و سیاستگذاری مناسب دولتی که مدعی بود برای مشکلات کشور راه‌حل ۱۰۰ روزه دارد؟

سهم سازمان سینمایی چقدر است؟
آیا وضعیت بغرنج صنفی و معیشتی بخش عمده‌ای از هنرمندان ناشی از سانسور و ممیزی‌های زیاد است؟‌ای کاش دست کم در این نامه درباره وضع نابسامان قاچاق فیلم و نیز ورود سرمایه‌های مشکوک به سینما و محتوای ضعیف آثار سینمایی از متولی آن که سازمان سینمایی است، سؤال می‌شد و این سازمان مخاطب قرار می‌گرفت. اینکه به زعم امضاکنندگان سال‌های سال است موقعیت حرفه‌ای ایشان مورد هجوم و آسیب قرار گرفته است دلیلش مدیریت ضعیف مدیران سینمایی نیست؟

اینکه بیان شود ما امنیت شغلی نداریم فرافکنی نیست؟ جالب است که بخش عمده‌ای از مطالباتی که مطرح شده با تصمیم‌گیری قوای مجریه و مقننه قابل پیگیری و حل است و این دو قوه در این شش سال درباره این مطالبات کمترین اقدامی صورت نداده‌اند. آیا هنرمندان محترم خارج‌نشین و داخل‌نشینی که اتفاقاً درد معیشت هم ندارند از اینکه تا این اندازه بازیچه منویات سیاست‌بازان قرار بگیرند، خسته نمی‌شوند!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار