سرويس ايران جوان آنلاين: وقتی قرار است در مورد اشتغال روستایی و بخصوص اشتغال زنان در این مناطق صحبت کنیم، هرگز نباید اذهان را به کشاورزی و دامداری و مشاغل رایجی که در روستاهاست، محدود کنیم. در نگاهی فراتر میتوان اشتغال روستایی را بخش بزرگی از اقتصاد کلان کشور در نظر داشت و به همین دلیل، قاچاق کالا به هر صورت و با ورود هر کالایی که باشد اولین ضربه خود را به مشاغل روستایی وارد میکند.
امروزه ثابت شده که توسعه روستایی به معنی توسعه کشاورزی نیست. با اینکه صنعت کشاورزی و صنایع وابسته به آن نقش بهسزایی در شکوفایی و رونق اقتصاد دارند، اما باید به عنوان زیر مجموعه توسعه روستایی تلقی شود. به همین خاطر نباید برای اشتغالزایی در روستاها، تنها بر توسعه کشاورزی متمرکز شد. بنابراین بدون وجود یک راهبرد کلان توسعه و داشتن برنامهای مدون برای اقتصاد، نمیتوان توفیق چندانی در توسعه روستایی و توسعه کارآفرینی در این مناطق به دست آورد. با این تفاصیل متأسفانه طی سالهای اخیر نوسانات نرخ ارز و از آن مهمتر قاچاق کالا به عنوان موانع توسعه اشتغال روستایی مطرح شدهاند و به دلیل آن که مشکل اشتغال در روستــاها به خوبی برطرف نشده است، نسل جوان و تحصیلکرده، درآمد و اشتغال خود را در شهرها جستوجو میکنند.
اکثر مسئولان وقتی از قاچاق کالا صحبت میکنند تمام اقدامات خود را به ارائه آمار و ارقام و معرفی مبادی ورود کالا و میزان آن ختم میکنند. این در حالی است که همین قاچاق کالا و ورود بیحساب و کتاب اقلام مختلف به کشور چنان ضربهای به روستاها وارد کرده که عوارض و خساراتش چندین برابر خشکسالی است. وقتی روستانشین به پیشرفت و ارتقا فکر میکند، حتماً روستا هم به دنبال یافتن جایگاهش در راهبرد توسعه اقتصادی کشور است تا بداند برای رسیدن به اهداف اصلی و اولویتهایش باید در چه زمینههایی تمرکز داشته باشند.
به عقیده اکثر کارشناسان بهترین راهبرد توسعه روستایی، دیگر ترکیبی از رویکرد ساختارهای سلسله مراتبی پایدار و بهرهبرداری بیش از حد از زمین و منابع طبیعی نیست. خوب است به این مسئله توجه داشته باشیم که در کشورهای پیشرفته دنیا، کنترل و محدودسازی کشاورزی و استفاده از جنگلها و مراتع در دستور کار قرار گرفته است و ترجیح میدهند محصولات مورد نیاز در این راستا را از کشورهای دیگر تأمین کنند تا محیطزیست زنده و سالم و درستی داشته باشند.
درست است که در ایران و بخصوص در شهرستانها همه از مسکن و تأمین نیازها و امکانات اجتماعی صحبت میکنند، اما توسعه روستایی تنها از طریق گسترش زیرساختهای عمرانی و ارائه خدمات اجتماعی به نتیجه نمیرسد. بلکه نیازمند اشتغالزایی درآمدزا برای روستاییان و تسریع توسعه فرهنگی آنان در مقابل جذابیتهای شهرهاست.
حال اگر از اشتغال پایدار و درآمدزا در روستاها صحبت میکنیم باید به مشاغل خانگی و حضور زنان در این عرصه توجه ویژهای شود. مشاغلی که میتوانند نقش بسیار تأثیرگذاری در اقتصاد کل کشور داشته باشند، اما با اولین ورود کالاهای قاچاق هم به صورت غیر مستقیم ضربات مهلکی بر پیکرهشان وارد شده و به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و از بین میروند. صنایع فرهنگی از جمله صنایع ریشه دار در مناطق روستایی هستند و به جرأت میتوان گفت محصولات آن بیشتر بر صنایع دستی متمرکزند و در این میان، این زنان هستند که به عنوان مدیران این بخش تمام امور را به دست دارند. از آنجایی که روستاییان به صورت نسبی و فصلی وقت آزاد زیادی در اختیار دارند، اغلب در رشتهای از صنایع دستی وارد شده و آن را به صورت حرفهای دنبال میکنند. نکته حائز اهمیت اینکه مواد اولیه مورد نیاز صنایع دستی، به وفور در مناطق روستایی موجود است. ضمن آنکه نیازمند دانش فوقالعاده یا فناوری سطح بالایی نیست. این صنایع، زمینه اشتغال مناسبی برای زنان محسوب میشود و از یک طرف، آنان را از فضای خانه دور نمیکند و از طرف دیگر، با شرایط جسمانی و روحی آنان سازگاری بیشتری دارد. نهایت اینکه حرکت آنها چرخهای اقتصاد را به حرکت در آورده و در کنار توسعه روستاها، با ایجاد مشاغل پایدار و درآمدزا اقتصاد کل کشور متحول میشود.