کد خبر: 977052
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۰:۱۲
سید رحیم نعمتی
انتخابات روز ۲۰ اکتبر در کشور بولیوی سرمنشأ بحرانی شد که بعد از گذشت سه هفته خشونت و درگیری‌های خیابانی منجر به کناره‌گیری اوو مورالس از مقام ریاست جمهوری این کشور شده است. مورالس در آن انتخابات با اختلاف ۱۰ درصدی آرا، کارلوس مسا از حزب راست میانه را شکست داده بود، اما طبق معمول، رقیب حاضر به قبول شکست نشد و هوادارانش را به خیابان کشاند. هرچند مورالس در این مدت سعی به آرام کردن اوضاع داشت و در پاسخ به درخواست سازمان کشور‌های امریکایی، وعده برگزاری انتخابات جدید ریاست جمهوری و تغییر مجموع اعضای دادگاه عالی انتخابات را داده بود، اما این میزان عقب‌نشینی مخالفانش را راضی نکرد تا اینکه ویلیامز کالیمان، فرمانده ارتش بولیوی، از او درخواست کناره‌گیری از مسند ریاست جمهوری را کرد و مورالس هم این درخواست را در شامگاه یک شنبه پذیرفت. با وجود اینکه مورالس از مقام خود استعفا کرد، اما در سخنان خود جای شکی باقی نگذاشت که کودتایی علیه او شکل گرفته و وعده داد که «مبارزه برای برابری و صلح» را ادامه خواهد داد.

شاید بشود گفت که اتفاقات سه هفته گذشته در کشور بولیوی بر اساس نسخه‌ای است که امریکا از اوایل سال جاری میلادی قصد اجرای آن را در ونزوئلا داشت. این نسخه بر اساس مراحل اعتراض به نتیجه انتخابات، شورش‌های خیابانی، پیوستن بخشی از نیرو‌های نظامی و در نهایت، پیوستن فرماندهان ارتش و پلیس به معترضان و درخواست استعفای رئیس‌جمهور تنظیم شده است. خوان گوایدو اجرای این نسخه را از ۱۰ ژانویه کلید زد و تعدادی از نظامیان به رهبری «لوئیز بان درس» از گارد ملی ونزوئلا در یک پیام ویدئویی خواهان شورش عمومی شدند. گوایدو ۳۰ آوریل و به همراه لئوپولدو لوپس و تعدادی اندک از نظامیان ونزوئلا در یک پایگاه هوایی ظاهر شد، اما با وجود حضور حامیانش در خیابان‌ها، نتوانست ولادیمیر پادرینو لوپز، وزیر دفاع و فرمانده ارتش و دیگر فرماندهان را به سمت خود بکشد تا نسخه کودتا کامل شود. باید گفت که مداخله کالیمان در اعتراضات بولیوی و فشار او به مورالس برای استعفا به این معنا است که امریکا این بار توانسته نسخه خود را کامل کند و شکست خود در ونزوئلا را با این نتیجه در بولیوی جبران کرده است.

به این ترتیب، کناره‌گیری مورالس از قدرت به معنای یک گام به جلو امریکا در حوزه امریکای جنوبی است، به خصوص اینکه توانسته فردی را از قدرت کنار بزند که با نزدیک به یک دهه و نیم حضورش در قدرت از جمله ارکان مهم ضد امریکایی در این حوزه بود. حالا این سؤال مطرح است که امریکا گام‌های بعدی را چگونه برخواهد داشت و نسخه او بعد از این چه سرنوشتی خواهد داشت. حمایت یکپارچه دولت‌های چپگرای منطقه نظیر کوبا، ونزوئلا، آرژانتین و مکزیک نشان می‌دهد که آن‌ها به دخالت امریکا در بولیوی آگاه هستند و با کودتا خواندن وقایع در بولیوی نسبت به نسخه امریکایی واکنش نشان می‌دهند. از سوی دیگر، سخنان مورالس نیز گویای این است که او تنها برای برقراری صلح و آرامش حاضر به کناره‌گیری از قدرت شده، اما مبارزه برای او همراهانش همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین، کناره‌گیری مورالس نه برای او و متحدانش در بولیوی و نه برای دیگر ملت‌های این حوزه به معنای پیروزی قاطع کودتای امریکایی نیست بلکه باید انتظار حضور جبهه ضد امریکایی حتی در بولیوی را داشت. تجربه سال‌ها اخیر در کشور‌هایی نظیر شیلی، آرژانتین و برزیل نشان می‌دهد که امریکا شاید از طریق تبانی یا کودتا‌هایی مثل همین نوع کودتا در بولیوی توانسته باشد دولت‌های مردمی را سرنگون کند، اما بعد از مدت کوتاهی، احزاب مردمی و غیر وابسته به امریکا دوباره جان گرفته و توانسته‌اند به قدرت بازگردند. جالب اینجا است که کودتای بولیوی همزمان شده با آزادی لولا داسیلوا، رئیس‌جمهور سابق برزیل، از زندان. داسیلوا با توطئه سرجیو مورو، قاضی وقت و وزیر دادگستری فعلی، به زندان افتاده بود و همین امر مانع پیروزی حتمی داسیلوا در انتخابات ریاست جمهوری شد. با وجود این، آزادی داسیلوا به معنای بازگشت جریان ضد امریکایی در عرصه سیاسی برزیل است، چنان که پیروزی آلبرتو آنخل فرناندز در انتخابات ریاست جمهوری آرژانتین به معنای بازگشت این جریان به قدرت تعبیر شده و باید انتظار این اتفاق را بعد از این در بولیوی نیز داشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار