کد خبر: 978090
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۳
سرويس حوادث جوان آنلاين: سه مرد جوان که مرد تاجری را در کمپ ترک اعتیادی حبس کرده‌بودند، پس از دستگیری مدعی شدند که شاکی معتاد به مواد‌مخدر بوده و از سوی پدر وی اجیر شده‌بودند تا او را ترک دهند.
به گزارش جوان، چندی قبل زنی به اداره پلیس رفت و گفت: پسر ۳۷‌ساله‌اش به نام فراز به صورت ناگهانی ناپدید شده است.
وی گفت: فراز مدتی قبل از امریکا به ایران آمد و قرار بود به زودی به امریکا برگردد، اما از آنجایی که تصمیم داشت با نامزدش عروسی کند مسافرتش را به عقب انداخت. من و پدرش از هم جدا شده بودیم و در این مدت فراز در خانه من بود تا اینکه روز حادثه به خانه پدرش رفت و ناپدید شد. پس از این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت. در حالی که مأموران تحقیقات خود را برای یافتن مرد گمشده آغاز کرده‌بودند، مردی با اداره پلیس تماس گرفت و خودش را مدیر کمپ ترک اعتیادی معرفی کرد و گفت: ساعتی قبل برای انجام کاری به کمپ یکی از دوستان در حوالی تهرانپارس رفتم که مشاهده کردم سه‌نفر از مستخدمان کمپ مرد جوانی را شکنجه و مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند. مرد جوان به من گفت که معتاد نیست و این سه مرد او را ربوده و در این کمپ حبس کرده‌اند و از من خواست موضوع را به اداره پلیس اطلاع بدهم. بررسی مأموران نشان داد نشانی‌هایی که مدیر کمپ درباره مرد حبس شده در اختیار آن‌ها قرار داده است، شباهت‌های زیادی با مرد گمشده به نام فراز دارد. بنابراین تیمی از مأموران راهی کمپ ترک اعتیاد شدند و مرد حبس شده را نجات داده و سه مستخدم کمپ را دستگیرکردند.
فراز پس از آزادی به مأموران گفت: من تاجر هستم و گرین کارت دارم و چند سالی است به کشور امریکا رفت و آمد دارم. چند روز قبل پدرم با من تماس گرفت و خواست به دیدنش بروم. دم در خانه پدرم خودرویی شبیه آمبولانس پارک شده بود و وقتی زنگ خانه پدرم را به صدا در آوردم و او صدای مرا شنید ناگهان سه مرد قوی هیکل از خودرو پیاده شدند و مرا به زور سوار خودرو کردند و به کمپ ترک اعتیادی در شرق تهران منتقل و داخل اتاقی حبس کردند. سه مرد آدم‌ربا مدعی بودند که من معتاد هستم و از سوی پدر و عمویم اجیر شده‌اند تا مرا به کمپ بیاورند و ترک دهند. تازه متوجه شدم که پدر و عمویم به این بهانه می‌خواهند مال و اموال مرا بالا بشکند، چون من به مادرم کمک مالی می‌کردم، اما به پدرم کمکی نمی‌کردم. هر چقدر به آن‌ها گفتم که من معتاد نیستم و وضع مالی خوبی دارم فایده‌ای نداشت و به حرف‌های من توجهی نکردند تا اینکه امروز مردی را در کمپ دیدم و از او خواستم موضوع آدم‌ربایی مرا به مأموران پلیس خبر دهد و او هم با اداره پلیس تماس گرفته‌بود و مأموران مرا نجات دادند. در ادامه مأموران از سه متهم تحقیق کردند. یکی از آن‌ها گفت: چند روز قبل از حادثه مردی همراه برادرش به کمپ ما آمد و گفت پسرش معتاد است و از ما خواست او را برای ترک به کمپ منتقل کنیم. او هزینه کمپ را پرداخت کرد و بعد همراه او راهی خانه‌اش شدیم. قرار شد دم در منتظر باشیم و هنگامی که پسرش به خانه‌اش آمد او را سوار خودرو و به کمپ منتقل کنیم. آن روز مقابل خانه‌اش بودیم که با ما تماس گرفت و نشانی‌های پسرش را داد و گفت در حال زنگ زدن در است که ما هم او را از دم در خانه شان سوار و به کمپ منتقل کردیم. دو متهم دیگر هم حرف‌های همکارشان را تأیید کردند.
پس از این مأموران از پدر و عموی شاکی تحقیق کردند. پدر شاکی در ادعایی گفت: مدتی است پسرم معتاد به مواد مخدر شده است. از آنجایی که احتمال دادم او سرمایه‌اش را به خاطر اعتیاد به مواد مخدر از دست می‌دهد با کمک برادرم تصمیم گرفتیم او را برای ترک اعتیاد در کمپی بستری کنیم.
تحقیق از متهمان به دستور بازپرس پرونده تا روشن شدن زوایایی پنهان حادثه ادامه دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار