دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا در حالی شامگاه پنج شنبه ۷ آذرماه سالجاری به پایگاه نظامی بگرام در ۴۰ کیلومتری شمال کابل وارد شد که «اشرف غنی» رئیسجمهور و «اسدالله خالد» سرپرست وزارت دفاع افغانستان نیز در آن پایگاه حضور پیدا کرده بودند. چند روز پیش از آن ژنرال «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا نیز بهصورت غیرمنتظره وارد کابل شده بود. فارغ از اینکه دیدار ترامپ با اشرف غنی در پایگاه نظامیان امریکایی در بگرام، مغایر با عرف بینالمللی و بیتوجهی به استقلال افغانستان صورت پذیرفت و موجب انتقاد نمایندگان پارلمان افغانستان در صحن علنی مجلس از این دیدار شد، باید به این مطلب اساسی اشاره کرد که ترامپ در سخنان خود از آغاز مجدد مذاکرات صلح با طالبان خبر داد و افزود که طالبان با «آتشبس» موافقت کرده است.
این اظهارات ترامپ، موجب واکنش «سهیل شاهین» سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر شد. وی تأکید کرد که توافق صلح با امریکا نهایی شده و آماده انعقاد است. امریکا گفتگوها را متوقف کرده، نه ما، اکنون توپ در زمین آنها است و به آنها بستگی دارد که یا به گفتگوها بازگردند و توافق را امضا کنند یا انتخاب کنند که به جنگ ادامه دهند. سخنان ترامپ در حضور نظامیان امریکایی و دیدار با اشرف غنی در پایگاه نظامی بگرام، در نگاه اول این ذهنیت را به مخاطب القا میکند که امریکا با قدرت نظامی خود میتواند هر وقت که لازم شد در افغانستان حضور پیدا کند و سیاستها و برنامههای خود را به پیش ببرد، اما سفر از پیش اعلام نشده رئیسجمهور امریکا و اعلام این خبر با تأخیر چندساعته، حاکی از این است که امریکا در طولانیترین جنگ خود در افغانستان عملاً با شکست مواجه شده و اساساً این امریکاییها هستند که خواستار آغاز مجدد مذاکرات صلح با طالبان هستند، چراکه هم طالبان سخنان ترامپ نسبت به قبول آتشبس را رد کرد و هم خروج ۲ هزار نیروی نظامی امریکا از افغانستان نشانگر نیاز واشنگتن برای آغاز مجدد مذاکرات است و حضور چهار روزه «زلمی خلیلزاد» در دوحه قطر و دیدار با رهبران طالبان نیز به همین مناسبت بوده است.
مسئله دیگر اینکه ترامپ هر وقت در مذاکرات با طالبان به بنبست خورده، به تهدید حمله هستهای روی آورده است. از جمله در مردادماه سالجاری در دیدار با «عمرانخان» نخستوزیر پاکستان گفت در دولت او طرحهایی وجود دارد که میتواند به قیمت گرفتن جان میلیونها نفر، جنگ افغانستان را یک هفتهای تمام کند. چنین اظهاراتی ناشی از سردرگمی و کلافگی امریکا در افغانستان است. در حالی که طالبان همچنان خواستار خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان است و بر این تأکید میکند که توافقات با امریکا در ۹ دور مذاکره انجام شده و این امریکا است که باید این توافقنامه را امضا و نهایی کند. طالبان همانند گذشته مدعی است که پس از توافق با امریکا، خود مذاکره با طرفهای افغان را آغاز خواهد کرد و اگر هم قرار است مذاکرهای صورت پذیرد، مذاکره باید از آنجایی شروع شود که تمام شده است.
نکته دیگری که اشرف غنی به خاطر آن حاضر شد در بگرام با ترامپ دیدار کند، جلب حمایت امریکا از دولت وی در آینده است. غنی تلاش میکند در دولت بعدی نیز از وی حمایت صورت گیرد و به همین دلیل «انس حقانی» را آزاد کرد تا طالبان نیز دو استاد امریکایی و استرالیایی را آزاد کند. البته غنی در ماههای گذشته نیز برای نشان دادن حسننیت با طالبان و راضی کردن طالبان به مذاکره با دولت افغانستان، برخی از فرماندهان ارشد طالبان را آزاد کرده بود، غافل از اینکه این آزادی نه تنها موجب افزایش تحرکات طالبان شد، بلکه طالبان همچنان بر نامشروع بودن دولت کابل تأکید میکند و به همین جهت نیز نشست چندجانبه مذاکرات صلح در پکن برای چندمین بار به تعویق میافتد. طالبان حاضر نیست در مذاکرات بینالافغانی طرف اصلی گفتگوها دولت افغانستان باشد. اشرف غنی با این هدف که امریکا در مذاکرات با طالبان به دولت افغانستان وزن بیشتری بدهد، حاضر شد در بگرام با ترامپ دیدار کند، در حالی که «حامد کرزی» رئیسجمهور سابق افغانستان در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) حاضر به دیدار با «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق امریکا در پایگاه نظامی بگرام نشد و به همین جهت نیز نمایندگان پارلمان از اقدام اشرف غنی انتقاد کردند و «عبدالطیف پدرام» نامزد ریاست جمهوری افغانستان سفر ترامپ به پایگاه بگرام را تحقیر مردم افغانستان خواند و در فیسبوک نوشت: «با آنچه که در بگرام اتفاق افتاد آیا هنوز میتوان از آزادی و استقلال و سربلندی یک مردم سخن گفت؟ برای یک کشور در بند هیچ چیزی مهمتر از مبارزه برای حفظ استقلال نیست. ما باید بیش از هر چیزی برای آزادی سرزمین خودمان کمر همت ببندیم و دست اشغالگران را کوتاه کنیم.»