پای رقابت با دیگران که به میان میآید، برای برنده شدن خداخدا میکنیم. بسیاری از جوایز بهترینهای آسیا را هم حق خودمان میدانیم، نه آنکه مستحقش نباشیم، نه؛ در خیلی از بخشها استحقاق کسب جایزه بهترینها را داریم. برای نمونه، بیشک این علی بیرانوند بود که باید به عنوان مرد فوتبال آسیا انتخاب میشد، اما حتی اگر این عنوان بحق به بیرانوند میرسید هم چیزی تغییر نمیکرد.
واقعیت با عنوانهای قابل توجهی که گاه در قرق ماست و گاه سالها برای به دست آوردنش میجنگیم تفاوت بسیار دارد. بیرانوند باید مرد فوتبال آسیا میشد به این دلیل که بدون تردید او یکی از بهترینهای آسیا در سال ۲۰۱۹ بود، اما احساس را اگر از استدلالهایمان جدا کنیم آیا باز هم این عنوان به مرد رشید دروازه تیم ملی ایران میرسید؟ اینبار بدون شک پاسخ دادن به سؤال اندکی سخت است اگر نخواهیم احساساتمان را در تصمیمگیریهایمان دخالت دهیم.
در خواب موفقیتهایمان میمانیم. این بدترین قسمت کسب عنوانهایی است که گاه برای رعایت عدالت و دستیابی به آن دست به دعا هم میشویم تا کمکاری مسئولان فدراسیون را با خدا خدا کردنهایمان جبران کنیم.
اما شاید بهتر این باشد که گاهی دستمان خالی بماند تا شاید اندکی بر تلاشهایمان بیفزاییم یا حداقل به خودمان بیاییم، مثل زمانی که در بخش فدراسیونهای برتر گزینه فدراسیون الهامبخش بودیم و این خود ما را بیش از هر کسی متعجب میکرد که چطور ممکن است فدراسیون سرتاپا خطا و اشتباه فوتبال ایران فدراسیون الهامبخش باشد. بهترین؛ عنوانی که به ژاپنیها رسید تا مشخص شود که کسب عنوان برترینها نیاز به زحمت، تلاش و کار دارد. البته اگر پیام این عدم انتخاب را فدراسیوننشینها بگیرند و تکانی به خود بدهند، هرچند که ورزشکاران از این بحث استثنا هستند و تمام آنهایی که از ایران در بخشهای مختلف کاندید شده بودند بیتردید جزو بهترینهایی بودند که با تلاش و کوشش فراوان توانسته بودند نظر مسئولان AFC را به خود جلب کنند. درست برعکس فدراسیون فوتبال که تمام لابیگریهای خود را در زمینه جا دادن نام فدراسیون بین برترینها خرج میکند و بس!
اما دست خالی ماندن ایران در مراسم بهترینهای آسیا پیامهای بسیاری داشت، البته اگر گرفته باشیم. پیامی که پیشتر نیز با تغییر رنکینگ ایران در ردهبندی فیفا همراه بود.
واقعیت این است که رنکینگ یک آسیا بودن، کسب عنوان برترین مرد فوتبال آسیا یا حتی رسیدن به عنوان فدراسیون الهامبخش هیچ گلی به سر فوتبال ایران نمیزند، وقتی خودمان میدانیم فاصله فوتبال ایران جدا از صدرنشینی هشت ساله در رنکینگ آسیا با تیمهای این قاره به خصوص کره، ژاپن و حتی قطر بسیار زیاد است و این فاصلهها را کسب عنوانهای تقسیم شده در مراسم بهترینهای قاره نمیتواند کم کند.
عنوان بهترین فدراسیون باید به ژاپن میرسید یا حتی عنوان برترین فوتبالیست سال آسیا حق قطر بود، چراکه ژاپن و قطر سالهاست که با تمام وجود برای طی کردن پلههای ترقی کار و تلاش کردهاند، اما آیا اندکی از این تلاش و کار را میتوان از فدراسیون فوتبال ایران دید؟ فدراسیونی که عاجز از عقد قرارداد با یک مربی برای تیم ملی است. فدراسیونی که توانایی لابی کردن برای گرفتن حق ورزشکارانش را ندارد و حرفهای صدمنیک غاز تحویل میدهد در خصوص تلاش برای گرفتن حق باشگاههایی که سالهاست که بهناحق در زمین بیطرف به مصاف سعودیها میروند و خیلی زود مشخص میشود تمام ادعاهایش در این مورد پوچ، بیاساس و خالی از واقعیت بوده است!
اگر واقعبین باشیم و احساسات را کنار بگذاریم، ما سهمی در مراسم بهترینها نداشتیم و به جای دلخوری از AFC باید خوشحال باشیم که دست خالی ماندیم و عنوانی با خود از هنگکنگ نیاوردیم که تا سالها بعد در خواب آن عنوان بمانیم. اماای کاش این دست خالی ماندن تکانی به آقایان بدهد تا گامی برای فوتبال ایران بردارند. هرچند تا زمانی که نظارتی روی کارهای سراسر اشتباه آقایان نیست و جور بیکفایتیهایشان را چمدانهای پرپول دولت میکشد، نه امیدی به بیدار شدن آقایان از این خواب عمیق است و نه ایجاد تغییری در روند نادرستی که در پیش گرفتهاند و کسی هم نیست که کمترین خردهای به آنها بگیرد.
با وجود این اگر واقعبین باشیم باید خدا را شکر کنیم که دست فوتبال ایران از تقسیم جوایز کنفدراسیون فوتبال آسیا خالی ماند.