سرویس تاریخ جوان آنلاین: هرچند درمورد شخصیتهای سیاسی از قبیل شهید آیتالله سیدحسن مدرس، تفکیک عمل سیاسی و فعالیتهای اجتماعی کار سادهای نیست، اما با توجه به حوزه فعالیت شهید مدرس در مجلس و تلاش او برای تصویب قوانینی در جهت رفاه و تعالی اجتماعی عمل اجتماعی وی نیز میتواند در شناخت این شخصیت ذوابعاد مثمرثمر باشد. امید آنکه تاریخپژوهان و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
در آغاز مقال نباید از نظر دور داشت که شهید آیتالله سیدحسن مدرس در پنج دوره از مجلس حضور داشت و در این فاصله، موضوعات متنوع فراوانی در مجلس مورد بحث و بررسی قرار گرفتند و نیز با توجه به نوبنیاد بودن نهاد مجلس در ایران و لزوم پرداختن آن به مسائل کلان عمل اجتماعی شهید مدرس همچون فعالیتهای سیاسی او ابعاد گوناگونی را در برمیگیرد که باید بهطور جداگانه بررسی شوند.
مدرس و ایجاد نظمی نوین در حوزههای علمیه
یکی از دغدغههای مهم شهید مدرس علم و دانش و آموزش علوم قدیم و جدید بود. از آنجا که او خود علوم قدیم را در حوزههای علمیه فرا گرفته بود و دوره تحصیلی او با آغاز تحولات گسترده اجتماعی و سیاسی در کشورهای مختلف و موج بیداری و آزادیخواهی متقارن بود، لذا به شیوههای مختلف آموزشی و تحصیلی در حوزهها اهمیت زیادی میداد. سیدابوالحسن حائریزاده در این باره میگوید: «مرحوم مدرس به رعایت انضباط طلاب در حوزهها اهمیت زیادی میداد. از آنها امتحان میگرفت و اگر طلبهای روزی غیبت میکرد از شهریهاش کم میکرد.» شهید مدرس طلاب را وادار میکرد تا در کنار دروس حوزوی دانشهای جدید و روز را نیز بیاموزند. برنامهریزی درسی، امتحان ورودی، امتحانات در مقاطع مختلف، تدوین نظامنامه، به کار گماردن مدیر داخلی، تدوین کتب درسی و هدفمند کردن برنامههای آموزشی ازجمله فعالیتهای شهید مدرس در زمینه آموزش است. گفتهاند: روزی یکی از اساتید مدرسه جوان خوشلباسی را برای تحصیل در حوزه معرفی کرد و خواست حجرهای را در اختیار او بگذارد. مدرس نگاهی به جوان انداخت و گفت که او در علوم حوزوی به جایی نخواهد رسید. سؤال شد چرا؟ پاسخ داد: «ایشان باید همه وقتش را صرف باز و بسته کردن دکمههای قیطانی بالاپوشش کند و دائماً مواظب لباسهایش باشد. قید و بند در این حد به کار تحصیل حوزوی و کسب علم نمیخورد.»
شهید مدرس در دورانی که در نجف تحصیل میکرد، همراه با گروهی از همفکرانش برنامهای مطالعاتی برای مطالعه و بررسی روزنامهها و مجلاتی که مقالههای سیاسی مینوشتند ترتیب داده بود و به صورت گروهی درباره رویدادها و انقلابهای اروپا و کشورهای اسلامی بحث میکردند. ایشان در این باره میگوید: «خواندن این نوع مطالب برای ما طلبهها که جامعالمقدمات، سیوطی و شرایع میخواندیم بسیار عجیب بود و تازه متوجه شدیم در دنیا خبرهای دیگری هم هست. یک روز به استادم گفتم اجازه بدهید کسانی که در حوزه قریبالاجتهاد هستند این نوع مطالب را بخوانند. ایشان پاسخ داد در حوزه سه چهار نفر بیشتر قریبالاجتهاد نیستند و آنها هم مثل تو بیکار نیستند که وقتشان را صرف چنین مطالبی بکنند.»
شهید مدرس در دورهای که در حوزهها تاریخ درس نمیدادند به این مبحث توجه بسیار زیادی نشان میداد و مطالعات وسیعی داشت و از اساتید حوزه نجف هم میخواست تا در بخش درس خارج تاریخ را هم بگنجانند که با مخالفت آنها روبهرو میشد. او میگفت: «وقایع و رویدادهایی که در اطراف و اکناف جهان اسلام روی میدهند، مثل دانههای زنجیر به هم پیوستهاند. گاهی در نقطهای رویدادی رخ میدهد که ریشه واقعی آن در جای دیگری است. باید همه نوع امکاناتی را در اختیار مورخین قرار داد تا کولهپشتی خود را بردارند و در دنیا بگردند و درباره ملل موفق و ناموفق مطالعه کنند و نقاط قوت و ضعف آنها را دربیاورند و با شرایط و وضعیت کشور خود مقایسه کنند و بنویسند. امروز دیگر میشود با یکی دو کتابخانه تاریخ را فهمید و نوشت. امروز دیگر همه دنیا سند و مأخذ تاریخ شده است. حادثهای که امروز روی میدهد ریشه در دهها سال قبل دارد و یک اتفاق فردا محصول جریانات امروز است.»
او درباره ضرورت آموزش علوم جدید توسط طلاب معتقد بود: «طلاب باید علوم جدید را فرا بگیرند. جدا کردن علوم قدیم و جدید و مدارس علوم قدیمه و مدارس جدید درواقع پارهپاره کردن ریسمان علم است. نتیجه کسب علم از هر نوعی باید از بین بردن جهل و فقر باشد. دعوای علوم جدید و مدارس جدید درواقع نفی علم است که کسب آن در دین ما اینقدر سفارش شده است. طلاب علوم قدیم و دانشآموزان مدارس جدید همه باید علم بیاموزند. طلبه و آخوند ما اگر چند زبان را بلد نباشد، علمش ناقص است. خود من هم علمم ناقص است. اگر کسی بگوید آخوند را چه به دانستن انگلیسی و فرانسه قبول نمیکنم.»
مدرس و ارج نهادن به توسعه علمی کشور
مدرس برای کسب علم بما هو علم ارزش فراوانی قائل بود و میگفت: «اگر ۱۰ هزار نفر را هم برای تحصیل به اروپا بفرستیم به نظر بنده اشکالی ایجاد نمیکند. در این مدت خیلیها به اروپا رفتند و کلی از پول این مملکت را خرج کردند، اما مشکل علمی مملکت ما رفع نشد. ما امروز به علم اروپا محتاجیم. باید کاری کنیم که آن علم را به مملکت خودمان بیاوریم. امروز از هر شاگردی که برای تحصیل به اروپا میرود، یکی عالم برمیگردد. بروید از خارج معلم بیاورید تا آن علوم را همین جا به بچههایتان درس بدهند و پول مملکت در خود مملکت خرج شود. بهجای اینکه پول بدهید که بروند به اروپا برای عیش کردن، معلم بیاورید و اولیای امور هم مراقبت کنند که انحرافی به وجود نیاید. این بهتر است تا شاگرد به خارج بفرستند.»
مدرس در دوره سوم مجلس درباره گسترش علوم و فنون گفت: «بنده مکرر عرض کردهام همه علوم و فنونی که به مملکت آورده میشوند باید به زبان همین مردم ترجمه شوند تا عمومیت پیدا کنند. این مملکت تا دارالترجمه نداشته باشد -مثل قرنهای سوم و چهارم که علوم و فنون از سایر کشورها به عربی ترجمه شدند- و تا علوم و صنایع مورد نیاز مملکت به زبان این مردم ترجمه نشوند، احتیاجات کشور ما رفع نمیشوند، اموال مملکت هدر میروند، اخلاق از بین میرود، ادبیات از بین میرود و سرانجام هم چیزی عاید نمیشود.»
شهید مدرس با احترام ویژه به اهل دانش معتقد است اگر به دانش اصحاب دانش و آگاهی عمل نشود هم مشکلات مملکت حل نخواهند شد و هم صاحب دانش از ارائه آن مأیوس خواهد شد. او میگوید: «اگر بنده رفتم نجف و درس خواندم و تا حدودی ملا شدم، آمدم اینجا و شما به علم و حرف من ترتیب اثر ندادید، آن وقت من مثل هزار نفر که به خرج خود رفته و درس خوانده و به حرفشان ترتیب اثر ندادهاند مأیوس خواهند شد یا درس نخوانده برمیگردند.»
مدرس و ارج نهادن به مباحث اقتصادی
شهید مدرس برای بحثها و امور اقتصادی اهمیت فراوانی قائل بود. از آنجا که بخش مهمی از مصوبات مجلس به امور اقتصادی برمیگشت مدرس نیز در مورد مباحث مختلف اقتصادی و شیوههای اداره اقتصاد بارها اظهارنظر کرد. او معتقد بود اقتصادیات یکی از مهمترین مسائل مملکت است و باید مجلس در این زمینه اهتمام ویژهای داشته باشد. او معتقد است باید جلوی خرجتراشیها و بریز و بپاشها را گرفت تا این هزینهها بر اقتصاد کشور تحمیل نشوند. او میگوید: «ما حاضر نیستیم حتی یک شاهی بیمورد و بیجا خرج شود، ولو در مصیبت حضرت سیدالشهدا (ع) باشد. من معتقدم بیتالمال عمومی مسلمین را نباید مفت به کسی داد. دین من هم میگوید اموال عمومی را نباید به کسی داد که برای عموم کار نمیکند. در این مملکت اموال عمومی را در جاهایی مصرف میکنند که متعلق به عامه نیست و به مناسبات شخصی مربوط است.»
شهید مدرس بهشدت قائل به کاهش تصدیگری دولت در امر اقتصاد و سپردن اقتصاد به مردم است. او با مطالعه وسیع در تئوریهای اقتصادی جهان میگوید: «تجربه ثابت کرده است که دولت تاجر و مدیر خوبی نیست و به هر کاری که دست میزند موجب خسارت و ضرر است. خالصهجات فقط املاک مزروعی نیستند، بلکه بسیاری از املاک، خانهها، کاروانسراها و... هم خالصه هستند که به دلیل بیتوجهی دولت خراب میشوند و دولت هم نمیتواند آنها را آباد کند. اگر من یا هرکسی که صاحب ملکی هستیم و عواید آن خروار است چنانچه در دست دولت باشد و صد خروار عایدی داشته باشد بهتر است که در دست مردم باشد.»
شهید مدرس از اینکه در یک فعالیت اقتصادی دولت یک پای قضیه و سودبرنده باشد بهشدت هشدار میدهد و میگوید: «دولت باید حافظ مملکت باشد و اگر میخواهد کسب درآمد کند باید از سودهایی باشد که مردم کسب میکنند، نه اینکه خود به قصد کسب سود وارد فعالیت اقتصادی شود. دولت باید درآمدش را از عایدات مردم بگیرد، نه اینکه خود به دنبال عایدات باشد. وقتی دولتی دلال یا تاجر یا کاسب شد، جز زحمت و دردسر برای مردم چیز دیگری نخواهد بود.»
شهید مدرس بهشدت با استقراض از دول خارجی مخالف است و میگوید نمیتوانیم با قرض از دیگران اقتصادمان را اصلاح کنیم و باید مخارجمان را از داخل کشور تأمین کنیم: «باید مخارج مملکت حتماً از داخل مملکت تهیه شود. دیگر اینکه باید جلوی هزینههای زائد گرفته شود. مملکت سه نوع خرج دارد: یکی حفظ نظم داخلی و حفظ مرزها. بدیهی است که این هزینه را باید خود مملکت بدهد. دیگر هزینهها و مخارج شهری است که هر شهری باید خود متکفل پرداخت آنها باشد. مسئله این است که هر پولی که از شهرها گرفته میشود باید صرف شهر شود. امروز بسیاری از دهات مالیات نمیدهند و بسیاری که خراب هم هستند مالیات زیاد میدهند. این تبعیض باید برطرف شود.»
درمورد اخذ مالیات و نحوه دریافت آن شهید مدرس مجلس را موظف به تدوین نظام مالیاتی بر اساس سازوکاری منعطف میداند: «واقعاً تکلیف اول مجلس این است که ببینید چقدر و از کجا و به چه ترتیب باید مالیات بگیرد و چگونه باید آن را خرج کند. به نظر بنده باید مالیاتی را وضع کرد که قابلیت انعطاف داشته باشد، چون ممکن است گاهی اتفاقاتی برای مملکت پیش بیاید که لازم باشد مالیات بیشتری گرفته شود. مالیات را باید عادلانه وضع کرد. البته اگر مردم بدانند که چرا باید مالیات بیشتری بدهند میدهند.»
بنابراین اندیشه اقتصادی مدرس مبتنی است بر کاهش تصدیگری دولت در امور اقتصادی. او برای دولت وظایفی، چون محافظت از مرزهای کشور و تنظیم امور را قائل است و معتقد است دخالت مستقیم دولت در اقتصاد به ناهمگونی در اقتصاد خواهد انجامید. همچنین مدرس بر این باور است که اقتصاد باید از درون سر و سامان بگیرد و به بیرون اتکا نداشته باشد. او مجلس را موظف به نظارت و تنظیم امور میداند. مدرس بهخوبی از اقتصاد کشورهای فاقد منابع رانتی اقتصادی همچون نفت ایران اطلاع دارد و ایران را برای طی کردن چنین طریقی تشویق میکند.
مدرس و ارج نهادن به حقوق اقلیتها
یکی دیگر از امور اجتماعی که شهید مدرس روی آن تأکید فراوان داشت و بارها در مجلس درباره آن سخن گفت توجه به حقوق اجتماعی گروههای مختلف جمعیتی بود که در ایران زندگی میکردند. کشور ایران به دلیل سابقه تاریخی طولانی و ویژگیهای جغرافیایی و اجتماعی منحصربهفرد اقوام مختلفی را در خود جای داده است و لذا سیاستهای مبتنی بر تقویت پیوندهای میان جمعیتی در این کشور امری حیاتی است. مدرس با توجه به این نکته مهم بارها در مجلس به تساوی و برابری حقوق اجتماعی اشاره و بر آن تأکید کرد: «از جهت ملل متنوعهای که در مملکت ایران هستند تمام خصوصیات و منافعی که برای مسلمین در نظر گرفته میشوند باید برای آنها هم حتماً در نظر گرفته شوند. هرگز نباید کسی حتی تصورش را هم بکند که آنها در این حقوق فرقی با مسلمین دارند.» شهید مدرس معتقد است این حقوق حتی در عرصه حقوق سیاسی نیز باید رعایت شود و میگوید: «در این مجلس مقدس سه نفر نماینده از ملل ثلاثه حضور دارند و این عین اتحاد و یگانگی است.»
در عین حال حقوق و تکالیف ویژه هریک از این ادیان و اقوام را نباید بر دیگران تحمیل کرد: «حفظ حدود و ثغور مملکت تکلیفی است برای تمام مسلمانان. البته برادران وطنی ما اعم از زرتشتیان، یهودیان و ارامنه هم باید از خاک خود دفاع کنند، اما این میل خودشان است، نه اینکه حکماً باید بیایند. اگر به میل و رغبت خود آمدند باید منت آنان را بدارید و بیتالمال مسلمین هم به آنان حقوق بدهد.»
و کلام آخر
درمجموع مهمترین بخش از اندیشه و عمل شهید مدرس به دوران نمایندگی او در مجلس برمیگردد. مجموعه نطقهای او در مجلس، بهخصوص در وقایع و رخدادهای مهم بهخوبی اندیشه و عمل او را به تصویر میکشند و به شناخت بهتر شرایط زمانی و مکانی او نیز کمک میکنند. نطقهای دقیق و همهجانبه مدرس بهخوبی روایتگر زمانه او هستند و مطالعه آنها میتواند نکات ظریفی را درباره اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زمان او روشن سازد.