دنیای پررمز و راز فوتبال ایران هر روز پیچیدهتر میشود، آنقدر پیچیده که مردم نمیدانند حرف چه کسی را باور کنند؛ مدیرعامل مستعفی، عضو هیئت مدیره، سخنگوی وزارت ورزش یا گزینه مدیرعاملی باشگاه!
این روزها که استراماچونی استقلال را رها کرده و رفته تا شاید طلبش را به نوعی وصول کند دیگر کسی به فکر تخلفات گسترده در فوتبال و بحث پررنگ و تأثیرگذار آن در این رشته نیست، حتی مسئولان صداوسیما. جنجالی که مربی ایتالیایی به پا کرده کماکان ادامه دارد و وارد فازهای جدیدتری هم شده است. یک نفر میگوید پولش واریز شده، دیگری ادعا میکند پول فردا اعلام وصول میشود، آن یکی به نقش سفارت اشاره میکند و یک مدیر هم دیگران را به جنجالسازی متهم کرده است. خلاصه اینکه در این بلبشو هر کسی که از دور و نزدیک دستی بر آتش دارد، میکوشد از فرصت به دست آمده نهایت بهره را ببرد و به اهدافش برسد. به نظر میرسد کارچاقکنها هم فرصت را غنیمت شمرده و به هر شکل ممکن مهرههای خود را در رسانهها مطرح میکنند. در این شرایط است که وظیفه رسانهها سنگینتر از گذشته میشود و انتظار میرود آنها که مخاطب بسیار دارند تریبون خود را دست هر کسی نسپارند، چراکه آنها فقط و فقط به مقاصد خود فکر میکنند و برای رسیدن به آن دست به هر کاری میزنند.
حضور دو نفر از مدیران فوتبالی امروز و دیروز در یکی از برنامههای تلویزیونی برای خیلیها عجیب بود؛ اول اینکه عملکرد مدیریتی آنها بر همگان روشن است و فوتبالیها خوب میدانند تصمیمات آنها چه نتایجی را به همراه داشته است. دوم اینکه در این برنامه زنده سمت یکی از مهمانان «گزینه مدیرعاملی» یک باشگاه پرطرفدار اعلام شد! عنوانی که شاید برای اولین بار بود که در برنامه تلویزیونی به مهمان برنامه داده میشد. تا پیش از این رسم نبود که نامزدهای پستهای مدیریتی (به غیر از مناظرات انتخاباتی) قبل از آنکه حکم رسمی دریافت کنند در برنامههای تلویزیونی حاضر شوند، چراکه حکم تبلیغ برای فرد مورد نظر دارد و حتی میتوان از آن به عنوان «رپرتاژ» نیز نام برد. از همین رو حضور نامزد مدیرعاملی در برنامه زنده سؤالهای بسیاری را در اذهان عمومی ایجاد کرده است. اینکه مسئولان برنامه با چه ملاکهای کارشناسانهای مهمانان خود را انتخاب میکنند؛ ابهام بزرگی است که منتظر پاسخ آن میمانیم.
انتظار میرود افرادی به برنامههای زنده ورزشی دعوت شوند که لااقل صلاحیت لازم را برای بحث در خصوص موضوعات مطرح شده را داشته باشند. بدون شک نفراتی میتوانند در مورد نقش دلالان و اختاپوسها در مستطیل سبز کشورمان اظهارنظر کنند که در دوران مدیریتشان با آنها برخورد جدی شده باشد و کمترین قراردادهای مشکلدار را امضا کرده باشند. برای اینکه معلوم شود مهمان مدنظر صلاحیتهای لازم را دارد یا نه، کافی است تیم کارشناسی فلشبکی به گذشته نهچندان دور بزند و اتفاقات ریز و درشت مدیریتی او را مورد بررسی قرار دهد. به سادگی میتوان فهمید چه تعدادی از دلالان در چه زمانی پیرامون کدام باشگاه بودند و چه قراردادهایی به امضا رساندند. پس از این بررسیها منطقی است که دیگر شاهد حضور چهرههای معلومالحال، آنهم قبل از اینکه حکمی گرفته باشند نخواهیم بود. ضمن اینکه در بحث دلالبازی و دستهای پشت پرده، مسئولیت و وظیفه اصلی برعهده مدیران باشگاههاست. اگر آنها حواسشان را جمع کنند و به واسطهها پروبال ندهند، قطعاً دست دلالها از فوتبال کوتاه خواهد شد. مشکل اصلی، اما اینجاست که مدعیان مبارزه با دلالیسم به پررنگ شدن نقش دلالان و کاسبان فوتبال به شدت کمک میکنند و اینگونه میشود که ارقام قراردادها به شکلی عجیب و نجومی بالا میرود. تا زمانی که مدیران نخواهند هیچ دلالی نمیتواند بازیکن یا مربی بیکیفیت را به تیمها قالب کند، ولی متأسفانه مدیران ضعیف و سستاراده به دلالان چراغ سبز نشان میدهند و پولهای هنگفتی حیفومیل میشود.