در نظام اسلامی ایران، انتخابات تنها یکی از مصادیق مردمسالاری دینی است. حضور مردم در راهپیماییها، نقدهای دلسوزانه و عالمانه، حضور مردم در صحنههای خدمت به هموطنان، حضور مردم در بلایای طبیعی و امداد و کمک به آسیب دیدگان و... نمونههایی از مردمسالاری دینی است. در نظام اسلامی مردم «صاحب کشورند»، «صاحب قدرتند»، «به حکومت خدا در زمین عینیت میبخشند»، «با واسطه، قدرت قانونگذاری دارند»، «حق امر به معروف و نهی از منکر دارند»، «قدرت انتخاب دارند»، «حق نظارت دارند»، «به مجریان امور مشروعیت میبخشند»، «حق عزل دارند»، «رفع تهدید میکنند»، «قدرت امنیت بخشی دارند».
مردمسالاری دینی فقط از نظر اسم شبیه مردمسالاری (دموکراسی) متعارف غیردینی غربی است. مردمسالاری غیردینی قطعاً یک فریب سیاسی برای استمرار و مشروعیت بخشی به حاکمیت اقلیت صاحب قدرت و ثروت است. چرچیل واقعیت و حقیقت دموکراسی موجود در جهان را اینگونه ترسیم میکند: «دموکراسی (غیردینی متعارف در دنیا) تسلط یک اقلیت صاحب قدرت بر یک اکثریت سلطه پذیر از طریق رأی همان اکثریت است، اما بهترین نوع حکومت قابل دسترسی است». در نظامهای غربی به رأی مردم فقط برای مشروعیت بخشی به طبقه حاکم نیاز است. در مردمسالاری غیردینی، مردم فاقد کرامت انسانی بوده و صاحبان قدرت از رأی مردم در جهت ترجیح اراده انسانها با اراده پروردگار بهره میگیرند. مردمسالاری دینی در تقابل کامل با دموکراسی بوده و بر اساس ۱۰ مؤلفه بسیار مهم تعریف میشود:
۱ - مردمسالاری دینی مانند نماز عبادت الهی محسوب میشود.
۲ - بر مبنای حق و تکلیف شکل گرفته و آحاد مردم هم حق انتخاب دارند و هم وظیفه دارند بهترین و شایستهترین افراد را انتخاب میکنند.
۳ - برخلاف دموکراسی غربی، در مردمسالاری دینی حاکمیت مختص خداوند متعال است.
٤ - بر مبنای کرامت انسانها شکل گرفته و مردم ولی نعمت و مسئولان خادم ملتند.
۵ - برخلاف مدلهای غربی که به دنبال ترجیح و تثبیت خواست و اراده انسانها در نظام اجتماعی هستند، رابطه مردم در مردمسالاری دینی با خداوند رابطه طولی است.
۶ - چارچوب آزادیهای مردم در مردمسالاری دینی بر اساس جبر و اختیار شکل گرفته و مردم یله و رها نبوده بلکه در چارچوب قواعد و بایدها و نبایدهای الهی، نه آزاد بلکه مختارند.
۷ - در نظام الهی و اسلامی، مردم در حکم ظرف و احکام شریعت و قوانین حکومت خدا در زمین در حکم مظروف است و بدیهی است که بدون وجود ظرف سخن گفتن از حکومت الهی بی مسما و گزافه گویی است.
۸ -، چون در نظام حق حاکمیت متعلق به خداست، مردمسالاری دینی نماد حکومت اکثریت بر اقلیت است
۹ - مشارکت مردم در حکومت اسلامی بر مبنای دو عنصر اتحاد ملی و انسجام اسلامی شکل میگیرد.
۱۰ - در مردمسالاری دینی، رابطه مردم با حکومت و مسئولان به وسیله ولایت جاری و ساری میشود.
بر اساس ۱۰ فاکتور بالا، مشارکت حداکثری مردم در نظام اسلامی، ضامن «صیانت از دین و فرهنگ»، «حفظ استقلال کامل»، «حفظ تمامیت ارضی»، «آزادی»، «رفع تهدیدها و کاهش آسیبها»، «مأیوس شدن دشمنان»، «افزایش امید و نشاط سیاسی»، «ثبات سیاسی و امنیتی»، «توسعه و پیشرفت» و «افزایش قدرت چانه زنی در مواجهه با دولتهای دیگر» خواهد شد. از این رو است که حضرت امام خامنهای در اول فروردین ماه ۱۳۸۸ در حرم امام رضا (ع) فرمودند: «مردمسالاری دینی با مشارکت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فکری و عاطفی مردم با تحولات کشور صورت میپذیرد.»
در ٤۰ سال گذشته اگرچه مردم در خلق صحنههای بی بدیل و بینظیر حضور خود در جای جای انقلاب، حماسههای جاوید آفریدهاند، اما حقیقت تلخ این است هیچگاه دولتمردان و مسئولان در هر سه قوه، احزاب سیاسی و ارگان مطبوعاتی و رسانههای وابسته به جریانات سیاسی هرگز نتوانستهاند در حد و اندازههای انتظار مردم و نظام اسلامی ظهور و بروز داشته باشند و از این حیث مسئولان کشور همواره مدیون و شرمنده لطف مردم و کرامت نظام اسلامی بودهاند. انتخابات در کشور طی ٤۱ سال گذشته و به ویژه در سالهای پس از جنگ روز به روز بیشتر به پلشتیهای انتخابات غربی آلوده شده و انتخاب اصلح به سمت پول پاشی و خرید رأی مردم، وامدار شدن و آلودگی برخی نمایندگان به حامیان مالی خود و همآغوشی با کانونهای پول و ثروت میل پیدا کرده و خروجی این مسیر کپی برداری شده از دموکراسی غربی «تخریب فرهنگ، باورها و ایمان مردم»، «تضعیف مشارکت سیاسی مردم»، «گسترش روحیه یأس و ناامیدی»، «افزایش فاصله طبقاتی مسئولان با مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور» و... بوده است.
انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، اولین انتخابات چله دوم انقلاب است که باید بر اساس معیارها و شاخصهای بیانیه گام دوم انقلاب برگزار شود که همزمانی آن با مجموعهای از آسیبهای درونی و تهدیدهای بیرونی، حساسیت و اهمیت آن را مضاعف و دوچندان کرده است. مطالعه مواضع و ملاحظه رفتار احزاب سیاسی طی ماههای اخیر نشان میدهد که متأسفانه بیشتر احزاب و جریانات سیاسی، بر همان سبک و سیاق سابق و بر خلاف انتظارات مردم و نظام اسلامی و ناهماهنگ با بیانیه گام دوم حرکت کرده و دائما به دنبال: «ایجاد مسائل تنش زا»، «برجسته سازی موضوعات فرعی و غیرمهم»، «دمیدن در کوره منازعات تفرقهساز حزبی و سیاسی»، «تلاش برای ریاست طلبی، باقی ماندن در رأس قدرت و تصاحب قدرت به هر قیمت و از هر روش و راه»، «پول پاشی و همآغوشی با کانونهای قدرت و ثروت»، «حرکت بر خلاف مصالح ملی» و... هستند غافل از آنکه فرصت خدمت به مردم بسیار محدود بوده و مردم دیر یا زود با بصیرت انقلابی از مسئولان غیرانقلابی، آلوده به کاخنشینی، اشرافیگری، آلوده به دلبستگیهای غربی، رانتخوار، دوتابعیتی و... عبور خواهند کرد و انتخابات پیش رو آخرین فرصت مردم به نخبگان و احزاب سیاسی و... است.
مردم در آوردگاه راهپیماییهای آخر آبان ماه ضمن اعلام صریح نارضایتی از اوضاع نامساعد اقتصادی و سوءمدیریت مسئولان، صریحاً با آنان اتمام حجت کردند. مردم در انتخابات مجلس یازدهم با عبرت گیری از ضعفهای غیرقابل کتمان مجلس کنونی در صدد جبران اشتباهات گذشته بوده و در پی انتخاب کسانی هستند که: «روحیه جوانی و انقلابی و حزباللهی»، «سابقهای درخشان در پاکدستی و خدمت به مردم»، «مواضع و عملکرد روشن و ضدفساد و ضد کانونهای قدرت و ثروت»، «دشمن شناس و ضد نظام سلطه»، «توانمند و خوش فکر و دارای برنامه و تخصص»، «دارای مواضع سیاسی روشن در ارتباط با لوایح و مطالبات استعماری غرب نظیر FATF، CFT، پالرمو و..»، «معتقد به اقتصاد مقاومتی و بهره مندی از ظرفیتهای درونی و نیروی انسانی کشور»، «فقدان کوچکترین لکه سیاه و سابقه منفی در کارنامه خود»، «دارای روحیه بسیجی و جهادی برای خدمت به مردم» و... داشته باشند و معتقدند مجلس یازدهم باید مسیر ورود جمهوری اسلامی به سمت تشکیل دولت تراز انقلاب اسلامی و حرکت به سوی تمدن بزرگ اسلامی را هموار کند و این همه در صورتی میسر خواهد بود که مجلس بعدی کمر همت را برای حرکت در میدان قانونگذاری و نظارت جامع و مؤثر برای جبران ضعف ها، نقصها، کمبودها، سوءمدیریتهای موجود، رفع نگرانیها و مشکلات معیشتی مردم و... محکم ببندد.