کد خبر: 983410
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۷
یادداشت «محمدرضا کائینی» بمناسبت سالروز درگذشت آیت الله جمی
با نام "جمی" از پیش آشنا بودم. امام جمعه‌ای که در روز‌های تاب سوز محاصره آبادان، پایمردی کرد و نمازجمعه و تمامی ارگان‌های حاکمیتی را سر پا نگاه داشت و نهایتا نگذاشت که بزرگترین منبع انرژی این کشور، به دست دشمنان بیفتد، در حالی که بسا مسئولان و مردم شهر را ترک کرده بودند!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، بمناسبت سالروز درگذشت «آیت الله جمی»، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

این قلم در سه دهه اخیر، بسیاری از نامداران سیاست و فرهنگ معاصر را در کهنسالی یا به عبارت دیگر در واپسین منزلگاه حیات دیده است. برخی به رغم ضعف جسمانی و دیگر آورده‌های سِن، همچنان روحیه‌ای قوی و "پشتی به کوه" داشته اند و عده‌ای دیگر نیز به دوره کودکی خویش باز گشته بودند و اگر کسی آنان را می‌دید، به دشواری گمان می‌برد که ایشان، همان آدم‌های چند دهه پیش اند!

من در این مجال، بر آنم تا شما را به خاطره‌ای میهمان کنم که سیزده سال قبل و در ارتباط با فردی از گروه اول برایم روی داد. در اوایل پائیز هشتاد و شش، معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران از ماهنامه "شاهد یاران" _که خودم پایه اش را گذاشتم و این روز‌ها سوء مدیریت، رمقی برایش نگذاشته! _خواست تا برای زنده یاد آیت الله شیخ غلامحسین جمی ویژنامه‌ای منتشر کنم. این همزمان بود با کنگره نکوداشتی که پس از سال‌ها اهمال، قرار بود برای او برگزار کنند.

با نام "جمی" از پیش آشنا بودم. امام جمعه‌ای که در روز‌های تاب سوز محاصره آبادان، پایمردی کرد و نمازجمعه و تمامی ارگان‌های حاکمیتی را سر پا نگاه داشت و نهایتا نگذاشت که بزرگترین منبع انرژی این کشور، به دست دشمنان بیفتد، در حالی که بسا مسئولان و مردم شهر را ترک کرده بودند!

القصه، دیری نپائید که خبر دادند پیرمرد برای معالجه و چند روز استراحت، به تهران آمده است. به دیدارش شتافتم و همانگونه که حدس می‌زدم، سر زنده می‌نمود، با ذهنی فعال، اما درگیر با بیماری و ضعف شدید جسمی که تبدیل اش کرده بود به پوستی بر استخوان! از همین سر بند هم بود که در آن جلسه، قید مصاحبه را زدم. پسرش گفت: حال حاج آقا متغیر است، در روز‌های آینده که قدری بهتر شدند، به شما خبر می‌دهم. لطف فرزند موجب گشت که در همان روزها، چند جلسه‌ای به مصاحبه و گپ و گفت، از محضرش توشه بردارم. بخشی از این گفت و شنودها، در ویژنامه شاهد یاران نشر یافت.

پس از انتشار آن یادمان، عمر آن بزرگ چندی نپائید و او با بدرقه پرشور مردم خوزستان، راهی وادی السلام نجف گشت که برای تدفین به آن وصیت کرده بود. در همان روزها، از دکتر سید محمود کاشانی (فرزند آیت الله کاشانی و حقوقدان مشهور) شنیدم که: اگر او چنین وصیتی نداشت، جا داشت که در آبادان بر مزار او بارگاهی باشکوه بنا کنند، برای مردی که در روز‌های تعیین کننده دفاع، یکی از مهمترین مناطق کشور را از دسترس دشمن دور داشته بود. خدایش رحمت کند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار