سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: تا چندی دیگر قطار «حراج تهران» به پایان ایستگاه هشت سالگی خود میرسد. هشت سال با ۱۱ دوره برگزاری که به زودی دوره دوازدهم آن نیز از راه میرسد. شاید در کنار همه نقدها و کمبودهایش، چیزی که نگاه علاقهمندان هنر را به خود جذب کرده است، وجود و حضور سلیقهها و افکار مختلف در این رویداد هنری است.
موضع رهبران عالی نظام درباره هنر و فرهنگ نشان از اهمیت این حوزه دارد. رهبر انقلاب در دیداری با رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت در ۸ شهریور ۱۳۸۹ در باب اهمیت فرهنگ و هنر ابراز کردند: «سیاست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر در خدمت فرهنگ است، برای فشار آوردن به فرهنگ داخلی ملت ما. آنها میدانند که اگر فرهنگ را عوض کردند، دیگر مبارزهای باقی نمیماند. اگر مبارزه با استکبار هست، اگر میل به ایستادگی و مقابله با دخالت اجنبی هست، به خاطر فرهنگ است. انسان یک فرهنگی دارد، همین فرهنگ را بیایند عوض کنند، همه چیز میشود مال خودشان؛ لذا همه فشار روی فرهنگ است.»
رویداد «حراج تهران» در طول هشت سال گذشته بستری را برای بروز و ظهور هنر ملی ایران اسلامی مهیا ساخته است و ازجمله دستاوردهای این رویداد میتوان به کنار هم قرار دادن افکار متنوع هنرمندان داخل کشور اشاره کرد. نه تنها هنرمندان بلکه اهالی سایر حوزهها نیز بهخوبی میدانند کنار هم نشاندن سلایق و افکار متنوع، کار بسیار دشواری است و رویداد حراج تهران به صورت نسبی در این بخش توفیق داشته و در دورههای مختلف گسترهای از نگاههای مختلف هنری را کنار هم عرضه کرده است که این موضوع را نباید دست کم انگاشت؛ چراکه به طور قطع، این مسئله نشان از همان جذب حداکثری دارد که مقام معظم رهبری همواره بر آن تأکید زیادی داشتهاند.
شاهد این ادعا را میتوان در ترکیب آثار عرضه شده در طول برگزاری چند دوره این رویداد مشاهده کرد. آثاری با رنگ انقلابی، تعدادی با مضامین دینی، برخی برآمده از مکتب سقاخانه و تعدادی هم با سلایق متنوع دیگر در این حراج عرضه شده تا بهوضوح هر ایدهای صاحب رنگ و جایگاهی باشد برای خود. اما این تنها سلایق نیست که کمان رنگین از آن برآمده است؛ کنار هم قرار گرفتن نسلهای مختلف زمینهای بهویژه برای نسل جوان مهیا ساخته تا در این رویداد خود را محک بزنند و شاهد چکش خوردن آثار خود باشند، حتی اگر صدای قیمت این چکش در کنار آثار بزرگان هنر، چندان بلند نباشد.
موضوع دیگری که تابلوی حراج تهران را رنگین ساخته، حضور بانوان است. زن ایرانی در بسیاری از موارد بهویژه در عرصه هنر پیشتاز بوده است. حضور تأثیرگذار زنان، در حراج تهران تا جایی پیش رفته که حتی در دورههایی رکورد بالاترین رقم فروش آثار را نیز به نام خود ثبت کردهاند و از این منظر، منیر فرمانفرماییان بانوی فقید نقاش که شاید بتوان از او به عنوان مادر نقاشی ایران یاد کرد، رکورددار فروش دو دوره حراج تهران بوده است.
حالا بار دیگر به تابلوی حراج تهران نگاه کنیم، در گوشهای از این تابلو سهراب سپهری «صدای پای آب» را زمزمه میکند، در کنجی دیگر منیر فرمانفرماییان در اثر آیینهکاری خود زیباییها را به نمایش میگذارد، حسین زندهرودی نوستالژیای مکتب سقاخانه یادآوری میکند و همینطور پیش خواهیم رفت تا به رنگ حضور نسل جوان میرسیم. این همان تابلویی است که حراج تهران را به نمایش گذاشته است.
حراج تهران توانسته نیروهای بالقوه در عرصه هنرهای تجسمی را به صورت نسبی بالفعل ساخته و وارد عرصه اقتصادی کند. حالا دیگر تنها چشم هنرمندان به رویدادهای خارجی دوخته نشده، بلکه چراغی در داخل کشور روشن شده است که نوری بر آثار شاخص بسیاری ازجمله هنرمندان متعهد ایران اسلامی افکنده است. انتظار از این رویداد هر دوره فزونی مییابد و این را باید مجریان بدانند هرگونه عقبگردی در کارنامه آنها ثبت خواهد شد.
اکنون زمان چندانی تا چکش خوردن دوازدهمین دوره حراج تهران باقی نمانده است، لابد تا کنون آثاری که باید در کلکسیون خریداران این حراج جا خوش کنند از فیلتر گالریها عبور کرده و مراحل ثبت نهایی در این رویداد را سپری میکنند. هرچند تا کنون آمار یا آثار منتخب این دوره از حراج به صورت رسمی انتشار پیدا نکرده است، اما با توجه به نزدیک شدن به زمان برگزاری حراج، به نظر میرسد که این رویداد خود را آماده برگزاری کرده است.
امروز حراج تهران برندی شناخته شده است و بهجرئت میتوان ادعا کرد که این رویداد به یک سرمایه ملی و اعتبار برای ایران تبدیل شده است و حالا این برند ملی باید در دوره دشوار گذار از شرایط بحران اقتصاد کنونی، کیفیت خود را همچنان در کنار کمیت حفظ کند. حراج تهران باید هرچه بیشتر گزارههای «ما میتوانیم»، «خودکفایی» و... را ثابت و نهادینه کند. شک نکنید که این گزارهها خوشایند دشمنان انقلاب و ایران نخواهد بود.