سرویس ایران جوان آنلاین: گروهی که هسته اصلی آن در دل دانشگاه شکل گرفت و دانشجویانی که میتوانستند حداقل بعد از فارغالتحصیلی، هرکدام به سراغ کار و مشغله خود بروند، این کار را نکرده و با حفظ گروه، همچنان در خدمت هموطنان نیازمند خود هستند. احسان ایمانی مسئول گروه جهادی انصارالزهرا (س) است که در طول هفت سال فعالیت، حالا به جهادگری خبره و باتجربه تبدیل شده است. به سراغ ایشان میرویم تا در گفتوگویی، بیشتر با اهداف و برنامههای گروهشان آشنا شویم.
گروه جهادی انصارالزهرا (س) در چه سالی و چطور تشکیل شد؟
حلقه اصلی و اولیه گروه جهادی انصارالزهرا (س) در سال ۱۳۹۱ تشکیل شد و در سال ۱۳۹۲ به عنوان گروه جهادی برتر استان تهران انتخاب شد، اما نکته مهم درباره این گروه این است که با اینکه این گروه در زمان دانشجویی بسیاری از بچهها تشکیل شد، اما بعد از دوران فارغالتحصیلی آنها هم حرکتها ادامهدار شده و تداوم آن را شاهدیم.
عمده فعالیتهای جهادگران این گروه در اردوها چیست؟
ما از همان سال تا کنون پیوسته در حال برنامهریزی برای برگزاری اردوهای جهادی خودمان هستیم و شعارمان هم این است که هر حرکت را به عنوان اولین حرکت در نظر داشته و به بهترین شکل ممکن آن را انجام دهیم. در آن اوایل که برنامه گروههای جهادی این بود که میتوانستند به هر استانی بروند ما هم در روستاهای محروم استانهای لرستان، خوزستان و ایلام اردوهایی داشتیم و بعد هم به استانهای دیگر رفتیم. در این مناطق هم بیشتر پروژههای تکمیل مسجد، بهسازی و نقاشی مدارس و خانه محرومان، برگزاری کلاسهای فرهنگی و آموزشی ویژه اهالی در بیش از ۸۰ روستای محروم و ویزیت رایگان پزشکی ازجمله فعالیتهای گروه جهادی انصارالزهرا (س) بود.
معمولاً اردوها را با چند نفر جهادگر برگزار میکنید؟
در هر حرکت جهادی و اردو، نفرات متغیر هستند؛ چون باید به نسبت نیاز هر روستا جهادگران را با تخصصهای لازم اعزام کنیم. اما به صورت معمول نزدیک به ۸۰ جهادگر آقا و خانم در مناطق روستایی که در بخشهای عمرانی، فرهنگی، پزشکی و اقتصاد مقاومتی (کارآفرینی و اشتغالزایی) فعال هستند، در اردوها حضور دارند.
اهداف کلی شما در این اردوها چیست؟
برگزاری اردوهای جهادی دو هدف عمده و اصلی دارد؛ هدف اول که بیشتر به چشم میآید خدمترسانی خالصانه به مردم مناطق محروم کشور است و مردم با روحیه انقلابی که به برکت انقلاب اسلامی و نفس امام راحل (ره) و رهبر عزیزمان ایجاد شده نمیتوانند بپذیرند که در بخشهایی از این کشور گروهی از هموطنان از یکسری امکانات اولیه بیبهره باشند. البته این رفع محرومیت صرفاً در زمینههای عمرانی نیست و شامل بخشهای فرهنگی، آموزشی و... نیز است. هدف دومی که شاید کمتر به چشم بیاید رشد معنوی و شخصیتی افراد شرکتکننده در اردوهای جهادی است. به نظر من اهمیت این موضوع از هدف اول کمتر نیست. خود بنده در همین اردوهای جهادی تجربیات و اندوختههایی کسب کردم که شاید در هیچ جای دیگر نتوانم آنها را تجربه کنم. روبهرو شدن با مشکلات و چالشهای مردم مناطق محروم و کار و تلاش برای برطرف کردن آنها باعث میشود ما خیلی چیزها یاد بگیریم و با خیلی از موضوعات روبهرو شویم که در زندگی معمولی خودمان خبری از آنها نیست. از طرفی برکت و لذت معنوی که از حضور در اردوهای جهادی به انسان میرسد در کمتر محیطی وجود دارد. اینکه شما از کار و زندگی و خوشیها و تفریحات خود بزنید و در شرایط سخت مناطق محروم، خالصانه و بدون مزد و منت به نیازمندان خدمت کنید اجر و ثوابی دارد که شما برکت آن را در زندگی خودتان احساس میکنید. اگر به آموزههای دینی خود مراجعه کنیم هم میبینیم که جهاد در راه خدا بیشترین اجر را دارد و اردوهای جهادی به فرموده امام خامنهای واقعاً جهاد است. از طرفی امام خمینی (ره) هم در سخنانشان دارند که گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. پس درواقع هدف برگزاری اردوهای جهادی هم خدمت به نیازمندان است هم خدمت به خودمان.
دغدغه اصلی جهادگران برای ورود به عرصه جهادی خدمترسانی به مردم کشور و همچنین خودسازی معنوی و شخصیتی خودشان بود.
اگر بخواهید تعریفی از زندگی جهادی داشته باشید، در مورد آن چه میگویید؟
زندگی جهادی یک نوع سبک زندگی است. متأسفانه امروزه زندگیهای شهری ما دچار آسیبهایی شده که یک نمونه آن مصرفگرایی است و نمونه دیگر آن بیتوجهی و بیخبری از حال یکدیگر است. حرص زیاد برای کسب پول و مال از دیگر شاخصههای زندگی غیرجهادی است و نمونه بارز آن در همین قضیه فیشهای حقوقی نجومی قابل مشاهده است. شما در زندگی به سبک جهادی نه تنها این آسیبها را نمیبینید بلکه فضا کاملاً برعکس است. دقیقاً مانند فضای دفاع مقدس و فضایی که امروز مدافعان حرم دارند. به نظر من نزدیکترین فضا و سبک زندگی به سیره شهدا همین اردوهای جهادی است.
پس اردوهای جهادی را به عنوان اولین شیوه زندگی و رسیدن به تعالی انتخاب کردهاید؟
همینطور است. من فکر میکنم جهادگران این شیوه را انتخاب نکردهاند بلکه خالق آن هستند. کاری را شروع کردهاند که در مسیر و حرکت در آن رشد یافته و از خودشان به خدا میرسند. اردوهای جهادی حتی از راهیان نور هم به سیره شهدا نزدیکتر هستند، چون شما در اردوهای راهیان نور درواقع دارید از بیرون به حال و هوای شهدا نگاه میکنید، اما در اردوهای جهادی شما خودتان عملکننده به سبک و سیره شهدا هستید. یکی از اهداف اردوهای جهادی خودسازی شخصیتی و معنوی جهادگر است و یکی از جنبههای این خودسازی میتواند تربیت مدیرانی با روحیه و سبک مدیریت جهادی باشد. اگر به شرایط جامعه نگاه کنید بهراحتی متوجه میشوید که در حال حاضر در این زمینه خیلی ضعف داریم و خیلی از مشکلات به دلیل نداشتن مدیر و شیوه مدیریتی مناسب با گفتمان انقلاب اسلامی است. انقلاب ما یک انقلاب اسلامی است و آرمانهای بزرگی دارد و قطعاً برای تحقق اسلام و آرمانهای آن نیاز به کار و تلاشی بیش از حد معمول داریم. مدیران نباید با شیوههای معمول مدیریتی کار کنند. نباید درگیر کاغذبازیها، امور تشریفاتی و تجملاتی شده و فقط به گزارشها اکتفا کنند. بلکه باید آستینها را بالا بزنند و از پشت میزها بیرون بیایند و با همت جهادی وارد عرصه بشوند. باید از نزدیک مشکلات و دغدغههای مردم را ببینند و حتی سعی کنند در آن فضا زندگی کنند و این چیزی است که ما در اردوهای جهادی داریم. قطعاً دانشجوهایی که در این فضا و با این روحیه تربیت بشوند، در آینده مدیرانی نخواهند بود که دنبال تجملات و امور بیفایده اداری باشند. آنها درد مردم را از نزدیک درک کردهاند و میتوانند با روحیه جهادی مشکلات مردم را حل کنند.
نقش اردوهای جهادی در تحقق اقتصاد مقاومتی را چطور ارزیابی میکنید؟
محور اصلی اقتصاد مقاومتی تکیه بر داشتهها و ظرفیتهای داخلی کشور است. یکی از ظرفیتهای کشور همین ظرفیتهایی است که در روستاها وجود دارند که میتواند زمینه اشتغال برای جوانان را ایجاد کند. مزیت فعالیتهای اقتصادی در روستاها کمهزینه بودن آنهاست. شما در روستا میتوانید با کمتر از ۲۰میلیون تومان یک کارگاه تولیدی ایجاد کنید و به بهرهوری برسانید. درحالیکه در شهر شاید حداقل به بیش از ۱۰۰ میلیون اعتبار نیاز باشد. با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری، گروههای جهادی چند سالی است به بحث اقتصاد مقاومتی ورود پیدا کردهاند که هر روز هم این امر گسترش پیدا میکند. پایه و اساس کار هم استفاده از ظرفیتها و مزیتهای بالقوه مناطق محروم است. از افزایش بهرهوری کشاورزی و دامپروری بگیرید تا صنایع روستایی مانند صنایع دستی که اگر گسترش پیدا کند خیلی به اقتصاد مردم نیازمند و بعد از آن به اقتصاد کل کشور کمک خواهد کرد. ما در اردوها در چند عرصه قصد ورود و آموزش اهالی را داریم. معرقکاری، کیفبافی و... ازجمله زمینههایی است که قرار است به اهالی آموزش بدهیم و آنها در طول سال تولیداتی داشته باشند.
برای بازار فروش این محصولات هم فکر کردهاید؟
اتفاقاً گروهی میگفتند بازار فروشی برای محصولات روستایی و حتی صنایع دستی وجود ندارد. ولی باید بگویم گروههای جهادی میتوانند در زمینه بازار فروش هم به آنها کمک کنند. درواقع محصولات تولید شده از مردم مناطق محروم، تحویل گرفته میشود و در تهران و شهرهای بزرگ دیگر به فروش میرسد. مهم این است که سود این کار مستقیم به مناطق محروم بازمیگردد.