سرویس سیاسی جوان آنلاین: عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، امروز (۲۴ دی) طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در یادداشت قبلی اشاره کردم که: ” حتی ممکن است فرضیههای خرابکاری خارجی در وقوع این حادثه را مورد بحث قرار داد به ویژه آنکه شواهد و قرائن (بدون اظهارنظر درباره اعتبار یا دقت آنها) در این زمینه وجود دارد که امکان بررسی آنها هست. “
اکنون میخواهم در این باره بیشتر بنویسم. ابتدا تأکید کنم که به لحاظ کارشناسی در این زمینه پیاده و صفر کیلومتر هستم. شاید وجه سیاسی این یادداشت نیز بر وجوه دیگرش غلبه دارد.
یکی از عللی که برخی از افراد باور نمیکردند که این اتفاق بر اثر اصابت موشک رخ داده باشد، درک فنی افراد و کارشناسان بیطرف بود. یکی از روزنامهها حداقل با ۵ کارشناس مستقل صحبت کرده بود، احتمال چنین اتفاق را بصورت اشتباه بسیار ضعیف میدانستند و برخی از آنان در حد صفر. در تایید این ادعا و برای نمونه میگویند زمان جنگ فرودگاه اهواز تعطیل نشد در حالی که جنگندههای ایرانی و عراقی انجا بودند و اتفاقی هم نیفتاد. اکنون که به ماجرا نگاه میشود برخی شواهد و قراین وجود دارد که موضوع را قدری پیچیده میکند. به همین دلیل برخی مقامات نظامی ایران به احتمال هک سیستم اشاره کردهاند.
وجود فیلم در ساعات تاریکی صبحگاهی از آسمانی که هیچ چیزی برای فیلمبرداری نداشته است جز اینکه تصویربردار اطلاع قبلی از آن نقطه تصادم داشته باشد، توجیه دیگری ندارد و جالب اینکه فیلم به سرعت در خارج منتشر شده و مورد تأیید رسانههای آمریکایی قرار میگیرد.
ولی قراین سیاسی مهمی نیز در این ماجرا وجود دارد. یکی از آنها اظهار نظر لطیف و عجیب ترامپ است که حتی اعلام کرد ایرانیها به اشتباه این کار را کردهاند، در حالی که او پیشتر کارهای نکرده را هم به ایران منتسب میکرد، چگونه این اقدام را اشتباه دانست؟ معنای آن چیست؟ موضع پمپئو که خیلی سریع و با قاطعیت این سقوط را با موشک اعلام کرد و هر دو نفر از اولین افرادی بودند که این ادعا را اعلام کردند.
عدم پاسخگویی به حمله ایران به پایگاههای آمریکا نیز میتواند قرینهای بر آنچه که در ادامه گفته میشود باشد. بویژه آنکه در حمله آمریکا به عراق نیز چنین اتفاقی رخ داده است. کدام اتفاق؟
اینکه ایالات متحده از طریق جنگ الکترونیک، در سیستم ارتباطی هواپیمایی غیرنظامی ایران اختلال ایجاد کرده باشد. این اختلال به طور قطع با این هدف انجام شده که هواپیمای ساقط شده، اولاً ایرانی نباشد تا فشار بینالمللی وارد شود، ثانیاً غربی نباشد که آنان را عصبانی نکند. بنابراین بهترین حالت باید هواپیمای یک کشور نزدیک به ایران مثل اوکراین باشد. اوکراینی که اخیراً نیز ترامپ در رابطه با آن دچار مشکل شده است.
پرسش اصلی این است که اگر چنین اقدامی از سوی آمریکا صورت گرفته یا محتمل است که صورت گرفته باشد، پس چرا مقامات ایرانی سکوت کردند یا هیچ چیزی در باره این احتمال نمیگویند؟ پاسخ روشن است. همان طور که دوست ندارند در باره ربودن اسناد چیزی بگویند. این را نافی ادعاهای موجود تلقی خواهند کرد و به منزله اقرار به قدرتی از طرف مقابل است که برای آن پاسخی وجود ندارد. بنابراین مسکوت گذاشته میشود!
متأسفانه تکذیب اولیه اصابت موشک نیز به این مشکل دامن زد که از این پس نتوانند بر چنین احتمالی تأکید کنند، زیرا مسأله آن تکذیب مهمتر از اصل ماجرا شد. با این حال به نظر میرسد که موضوع حداقل در سطح رسیدگی مهم است. یکی از ایرانیان حقوقدان بینالمللی نیز در این مورد نوشتهاند که مهم است.
”جملات سردار حاجیزاده در تشریح ماجرا قابل تأمل است: میگوید «به سامانه، اعلام شده کروز شلیک شده»، «سیستم ارتباطی اپراتور با اختلال مواجه بود»، شاید «جمینگ» باعث شده... آیا منظور این است که حمله سایبری در آن ساعت صورت گرفته؟ تشخیص کروز بجای هواپیما میتواند ناشی از این حمله باشد؟ اگر حمله سایبری نقشی در این فاجعه داشته، مصداق «جنایت جنگی» است. پاسخ به آن نیز هم نباید الزاماً «نظامی» باشد. ایران میتواند در برابر این جنایت جهان را با خود همراه و همسو سازد و زمینهٔٔ شکست انتخاباتی ترامپ را فراهم کند. همه دولتها هم استقبال خواهند کرد! تحقیق و شفافیت میطلبد. “
شاید با یک رسیدگی بینالمللی بتوان ابعاد واقعی ماجرا را روشن کرد، هرچند سایر ابعاد این خطا به قوت خود باقی است.