سرویس اندیشه جوان آنلاین: مقاومت به معنای ایستادن در برابر یک چیزی معنا میدهد و لازمه آن این است که به میزانی که از سوی آن قدرت نیرو وارد میشود در برابر، به همان میزان نیرو وارد شود در غیر این صورت مقاومت از هم پاشید شده و میشکند. به نوعی میتوان مقاومت را به مثابه قدرت در نظر گرفت. درواقع میتوان گفت مقاومت در قالب یک تفکر و اندیشه است که هیچگاه از بین نخواهد نرفت و گام به گام با زمان پیش خواهد رفت و توسط عادتوارههای ذهنی مردم یک اجتماع یا جامعه بازتولید خواهد شد؛ حتی اگر نمودهای بیرونی آن با شکست ظاهری مواجه شوند. در اسلام، مقاومت تفکری بود که با ظهور پیامبر در مکه زاییده میشود؛ چراکه ایشان با دستان خالی به مبارزه با خرافات و جهالتهای زمان میرود. پس از ایشان نیز این مقاومت توسط ائمه (ع) تداوم یافته و به صورت اندیشهمحوری انسان ۲۵۰ ساله در طول زندگی تمام ائمه استمرار یافت.
سیر مقاومت در تاریخ معاصر
در تاریخ معاصر ایران این مقاومت را میتوان از زمان قاجار به این سو پیگیری کرد. در دوره ناصرالدینشاه قاجار قیام تنباکو به وقوع پیوست. قیام تنباکو انگیزههای متفاوتی داشت ولی در نوع خود نخستین حرکت سیاسی در تاریخ کشور بود زیرا طی آن: الف) جامعه بر سر یک موضوع مشخص به معارضه با دولت برخاست؛ ب) مردم نه تنها بر یک فرمانروای خودکامه بلکه بر خود حکومت خودکامه شوریدند؛ و پ) توانستند بدون نابودی کامل خود رژیم یکی از تصمیمات خودسرانه آن را برهم بزنند (همایون کاتوزیان: ۱۳۸۴؛ ۱۵۰). اعتراض به امتیاز تنباکو نخستین جنبش موفقیتآمیز مردم در تاریخ جدید ایران بود که به شکست دولت و پیروزی اعتراضکنندگان درمورد تقاضایشان برای الغای همهجانبه امتیاز منجر شد. این موفقیت بیتردید به مخالفان هوشیار دولت و تجاوزات خارجی جسارت بخشید تا آن جا که برای نخستین بار دریافتند که میتوان در برابر دولت نیز ایستاد، حتی در موضوعی که پای منافع قدرتهای اروپایی در میان باشد (کدی:۱۳۵۶؛ ۱). این موضوع یقیناً در روابط و مناسبات خارجی دولت نیز تأثیر بسیار داشت چراکه در آن زمان اقدامات دولت به گونهای بود که سمت تکیه بر دولت بریتانیا را داشت و این اقدام بر روابط دولت تأثیر گذاشت. پس از آن در مشروطه نیز وجود منابع عظیم معدنی و قرار گرفتن کشور در مسیر راه اتصال غرب به شرق سبب توجه و حضور بیگانگان بر کشور ایران بود. در زمان ناصرالدینشاه، واگذاری امتیازات عمده به بیگانگان اولین شکافهای میان دولت و ملت را ایجاد کرد. از این رو روابط میان دولت (درباریان) و روحانیون رو به سردی گرایید و بیشک گسترش روابط با غرب یکی از دلایل آن بود. در اواخر عصر قاجار در واکنش به نفوذ رو به گسترش تمدن مسیحی غرب و گرایش قاجاریه به نوسازی، نوعی واکنش شیعی- ایرانی برای پاسداری از سنتها و فرهنگ و اقتصاد ملی در بین روحانیون شکل گرفت که بعدها به یکی از گرایشهای اصلی ایدئولوژیک در کشور تبدیل شد (محمودی، ۱۳۹۷). «روحانیون در چند مورد در مقابل حکومت قدرتنمایی کردند و توانایی خود در بسیج مردم را به پادشاهان نشان دادند. انگیزههای مشابهی موجب مداخله و شرکت علما و فقها در نهضت انقلاب مشروطه شد» (بشیریه:۱۳۸۷:۱۸). یکی از آنها این بود که روحانیان برای حمایت از انقلاب بهویژه در مراحل اولیه آن، دلایل ایدئولوژیک داشتند (فوران، ۱۳۹۲: ۲۷۷). همچنین علما در دوره مشروطه از تنزل اعتبار اجتماعی خود ناراضی بودند. تسریع روند عرفی کردن دولت آنان را نگران میکرد و نفوذ فزاینده فرنگ مایه بیم آنها بود (فاضلی و همکاران:۱۳۹۳). یکی دیگر از این انگیزهها دادن امتیازات اقتصادی به بیگانگان بود؛ چراکه از یک سو بازار داخلی را که پشتیبان روحانیون بودند تضعیف میکرد و از سوی دیگر سبب نفوذ بیگانگان در کشور و فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی آنان و به خطر افتادن اسلام میشد. به اعتقاد تقیزاده میدان دادن به تزاید روزافزون و تسلط خارجیها در ایران و امتیازاتی که از عهد میرزاحسینخان مشیرالدوله و سپهسالار و قرارداد با رویتر به این سو داده شد زمینه را برای مشروطه مهیا کرد (تقیزاده، ۱۳۷۹: ۳۰۵- ۳۰۴). در این دوران نیز البته میتوان به چند مقاومت اشاره داشت. اما مهمترین و باارزشترین مقاومت که حاصل فهم عمیق از مبانی مشروطه بود توسط شیخ فضلالله نوری اعمال شد. شیخ که اصل مشروطه را بهخوبی دریافته بود با بیان مشروطه مشروعه در برابر سکولاریسم نهفته در مشروطیت ایستادگی میکند و در این راه با تمام وجود ایستادگی کرد و جان خود را در این راه فدا میکند.
در دولت اقتدارگرا بوروکراتیک رضاشاهی که با پشتوانه نیروی نظامی و دیکتاتوری فضای اختناق را در کشور ایجاد کرده بود، اجازه فعالیت چندانی به نیروهای اجتماعی داده نمیشد ولیکن این گروهها و تفکر انقلابی مقاومت همچنان به گونه آتش زیر خاکستر به حیات خود ادامه میداد. پس از شهریور ۲۰ و رفتن رضاشاه فضای باز سیاسی سبب فعالیتهای اکثر گروههای اجتماعی شد. در این بین اسلام سیاسی با گروه فدائیان اسلام و رهبری نواب صفوی و آیتالله کاشانی استمرار یافت. این بار مقاومت انقلابی فدائیان اسلام وارد فاز ترورهای فیزیکی و حذف شخصیتهای تراز رژیم پهلوی گردید. پس از اعدام شهید نواب و برخی از یارانشان برخی از فعالیتهای همسو که از قبل توسط امام خمینی (ره) دنبال میشد در سال ۴۲ با سخنرانی امام رسماً مبارزه و مقاومت را وارد فاز جدیدی نمود. نکته بسیار حائز اهمیت این است که نوعی پیوند میان مقاومت و مبارزه و فرهنگ انتظار وجود دارد. برخی از تحلیلگران ممکن است تحلیل خنثی از این مفاهیم ارائه دهند، ولیکن تفسیری که حضرت امام (ره) از این مفاهیم ارائه داد دارای یک پراکسیس و کردار سیاسی بود که نهایتاً منجر به بروز و ظهور انقلاب اسلامی ایران شد. درواقع امام نشان داد که انتظار و مقاومت تنها در مبارزه معنا دارد و در برابر سکوت و خمودی که برخی مانند انجمن حجتیهایها بیان داشتند ایستادگی نمودند.
جلوههای مقاومت پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این مقاومت به صورتهای مختلف خود را نشان داده است. یکی از اولین اقدامات انقلابی ملت ایران و بهویژه دانشجویان پیرو خط امام (ره) تسخیر لانه جاسوسی امریکا بوده است. این اقدام که مورد تأیید امام (ره) قرار گرفت تا جایی که از آن به عنوان انقلاب دوم ایران نام بردند نشان داده که مقاومت که منجر به ظهور انقلاب اسلامی شده است همچنان ادامه دارد و این مقاومت در پی ایستادگی در برابر استکبار و نظامهای سلطهگری همچون امریکا است. این اقدام سبب شده تا از همان ابتدا امریکا ملت ایران را مورد تحریمهای خود قرار دهد و روزبهروز نیز آن را تشدید نماید ولیکن مقاومت ملت ایران نیز همسو با آن بیشتر شد. در همان ابتدا نیز گروههایی نظیر مجاهدین خلق به سرکردگی افرادی، چون مسعود رجوی و موسی خیابانی درحالیکه ایدئولوژی خود را منبعث از اسلام میدانستند، اما به مخالفت با انقلاب پرداختند. «به نظر رجوی امام خمینی (ره) رویکردی سنتی و خردهبورژوا و راستگرایانه به اسلام داشت» (هیرو، ۱۳۸۶: ۲۱۳). این نوع تفسیر رجوی از انقلاب آنها را وارد فاز ترورهای مسلحانه در اوان انقلاب نمود. بنیصدر نیز که به عنوان اولین رئیسجمهور منتخب مردم بود همچون بازرگان مخالفت خود با دانشجویان پیرو خط امام را در تسخیر سفارت امریکا نشان داد. از سوی دیگر در بسیاری از موارد مانند استقلالبخشی به کردها بود که مورد مخالفت حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت. درواقع میتوان گفت اقدامات بنیصدر نوعی بازی در زمین دشمن بود و بعدها نیز ارتباط او با مجاهدین خلق و همچنین با «رمزگشایی اسناد سفارت امریکا و بازجویی از اعضای سفارت ویلیامای فوستر از ارتباط سازمان سیا با بنیصدر پرده برداشت.» (هیرو، ۱۳۸۶: ۲۵۸- ۲۵۷) و جاسوسی او آشکار شد و منجر به عزل او از ریاست جمهوری گردید.
با وقوع جنگ تحمیلی علیه کشور، ملت انقلابی ایران عملاً وارد جنگ نابرابر و تحمیلیای شدند که با مقاومتهای مردم و نیروهای نظامی پیروزی از آن کشور و ملت ایران گردید. پس از پایان جنگ تحمیلی و رحلت ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) مجلس خبرگان در کمترین زمان ممکن با انتخاب حضرت آیتالله خامنهای (مدظله) مسئولیت رهبری و حفظ انقلاب اسلامی را بر عهده ایشان نهادند. در دوران زعامت مقام معظم رهبری نیز مقابلههای بسیاری از درون و بیرون کشور علیه نظام صورت پذیرفت. برخی از این مقابلهها که عمدتاً در برابر مفهوم ولایت فقیه صورت پذیرفته در دولتهایی نظیر دولت خاتمی در بحث رفراندوم و لوایح دوقلو مطرح شد پس از آن ماجرای فتنه در سال ۸۸ توسط میرحسین موسوی و کروبی صورت گرفت و همچنین برخی از زاویهگیریها نیز در دولت محمود احمدینژاد در برابر نظام صورت پذیرفت و البته امروز نیز این کجفهمی با عنوان عدالتخواهی از سوی طرفداران احمدینژاد ادامه دارد. در دولت روحانی نیز موضوع برجام و بدعهدی امریکا که بارها توسط مقام معظم رهبری (مدظله) به مسئولان و تیم مذاکرهکننده گوشزد شده بود برای همگان آشکار شد. اکنون با وجود گذشت از ۴۰ سال از ظهور جمهوری اسلامی فشارهای بیرونی و سوءمدیریت برخی مسئولان فشارهای زیادی را بر جامعه وارد کرده است ولیکن جامعه همچنان به مقاومت خود ادامه میدهد.
مقاومت، رمز حفظ هویت انقلابی
با همه این تفاسیر میتوان گفت این مقاومت برای حفظ هویتی است که با ساختارهای اجتماعی ملت ایران پیوند عمیق دارد. از نظر کلاوس هنریچ مقاومت میتواند تحت تأثیر مسئله هویت و تهدید از دست دادن آن ایجاد شود (Brumlik,۲۰۱۷:۱۹). بر این اساس یکی از ریشههای مقاومت در فرهنگ تشیع و در ایران اسلامی برای حفظ آن چیزی است که از آن با عنوان بیضه اسلام نام بردهاند. البته از این موضوع تفاسیر متفاوتی ارائه شده است ولیکن در تبارشناسی آن میتوان دریافت که برخی از تفاسیر مانند تفسیری که حجتیهایها و برخی از فرقهها مانند بهائیت و وهابیت از اسلام داشته و دارند چیزی غیر از اسلام سازشپذیر و اسلام خمودی نیست. تنها تفسیر معتبر و حقیقی را انقلاب اسلامی از اسلام ارائه داد و این موضوع در کارنامه ۴۰ ساله نظام سیاسی جمهوری اسلامی کاملاً مشهود است. به بیان دیگر استکبارستیزی و مبارزه با ظلم به عنوان پایههای اساسی فرهنگ انتظار و مقاومت در جمهوری اسلامی کاملاً هویدا است و این نشاندهنده تجلی اسلام ناب در روح انقلاب اسلامی است، اما مفهوم دیگری که در رابطه با مقاومت میتوان اظهار داشت ظلم و مظلومیت است. این مفهوم یکی از مفاهیم مهم و اساسی است که در علوم انسانی توجهی بدان نشده است. درحقیقت در فرهنگ ایرانی اسلامی هرکجا که ظلمی صورت گرفته، مقاومت در برابر آن نیز قد علم کرده است. این موضوع ریشه بسیار عمیقی در فرهنگ تشیع داشته و دارد و نوعاً از آنجایی که تشیع در طول زمان همواره مظلوم بوده بنابراین با مقاومت توانسته در برابر ظلم ایستادگی کرده و تا زمان حاضر استمرار یابد.
منابع
- هیرو، دلیپ (۱۳۸۶). ایران در حکومت روحانیون، ترجمه محمدجواد یعقوبی دارابی، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، تهران
- تقیزاده، سیدحسن (۱۳۷۹). تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، به کوشش عزیزالله علیزاده، نشر فردوس، تهران
- بشیریه، حسین (۱۳۸۷). دیباچهای بر جامعهشناسی سیاسی ایران دوره جمهوری اسلامی، نشر نگاه معاصر، تهران
- فاضلی، محمد و علی کریمی و معصومه آشتیانی (۱۳۹۳). رویکرد ساختاری- نهادی به علل ناپایداری ائتلاف مشروطهخواهان، جامعهشناسی تاریخی، دوره ششم، شماره ۱، از ۹۳ تا ۱۳۶
- فوران، جان (۱۳۹۲). مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، نشر مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ چهاردهم، تهران
- کاتوزیان همایون، محمدعلی (۱۳۹۴). ایرانیان دوران باستان تا دوره معاصر، ترجمه حسین شهیدی، نشر مرکز، چاپ هشتم، تهران
- محمودی، پیمان (۱۳۹۶). بررسی تاریخی ائتلاف بین روحانیون و روشنفکران جنبش مشروطه، مجله اسلام و علوم اجتماعی
- کدی، نیکی (۱۳۵۶). تحریم تنباکو در ایران، ترجمه شاهرخ قائم مقامی، نشر ابوریحان بیرونی، تهران
.Butler - martin g Paul mecheril g Lea brenningmeyer (۲۰۱۷) Resistance, published by the Deutsche Nationalbibliothek