سرویس سیاسی جوان آنلاین: اگر چه سرنگونی پهپاد امریکاییها در خلیج فارس به دلیل تجاوز به حریم هوایی کشور توسط پدافند جمهوری اسلامی یا توقیف کشتی انگلیس به دلیل مشابه (طی ماههای اخیر) در کنار بسیاری از موارد مشابه، بارها اقتدار کشور در برابر نظام سلطه را اثبات میکرد، اما دو واقعه مهم «تشییع پیکر چند ده میلیونی شهید سردار سلیمانی و همراهان ایشان» و «حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه نظامی امریکا در عینالاسد عراق» که رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت عنوان «ایام الله» از آن یاد کردند، بیش از هر زمان دیگری اثبات کرد که اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی ایران به سطح فاخری از بازدارندگی رسیده است که امریکاییها اساساً نمیتوانند با آن مقابله و حتی موانعی در جهت کند کردن رشد آن ایجاد کنند.
در واقع مجموعه سیاستهای دونالد ترامپ رئیسجمهور کنونی امریکا در برابر کشورمان و به ویژه دستور ترور سردار شهید سلیمانی ضریبی ویژه به اقتدار جمهوری اسلامی ایران داد و به همان میزان نرخ شکستهای ایالات متحده امریکا در منطقه غرب آسیا را به طرز قابل توجهی افزایش داد.
حال اگر چه اقتدار کنونی جمهوری اسلامی ایران در حوزه منطقهای و بینالمللی در گزارههایی مانند «مشروعیت حاکمیت»، «توان و قدرت بیبدیل نظامی»، «مشارکت بالای مردم در انتخابات» و «دیپلماسی عمومی اثرگذار» نیز یقیناً ناشی میشود، اما توسعه صنعت دفاعی- نظامی جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از عوامل محوری در تولید قدرت و اقتدار کشورمان بوده است، کمااینکه بسیاری از صاحبنظران بینالمللی و رسانهها و مراکز آیندهپژوهی معتبر غربی نیز روی چنین مسئلهای بعد از ترور سردار سلیمانی صحه گذاشتهاند.
نشنال اینترست: اقتدار ایران در برابر امریکا دیکته شد
نشریه امریکایی «نشنال اینترست» در گزارشی به اقدام تروریستی اخیر واشنگتن در به شهادت رساندن سپهبد حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و نوشت که شهادت این فرمانده ایرانی، امریکا را در آستانه یک درگیری بزرگ با ایران قرار داده است، اما دولت «دونالد ترامپ» باید به یاد داشته باشد که ایران به نحوه مقابله با ارتش امریکا وارد است. این گزارش سپس در مقدمه خود به دولت امریکا یادآوری کرد که ایران با تقویت توانمندی موشکی و پهپادی خود، در هرگونه تقابل احتمالی با امریکا، احتمالاً دست برتر خواهد داشت.
طبق این گزارش، تهران به رغم تحریمها و بودجه اندک دفاعی و بدون تسلیحات هستهای، توانسته با بهروزرسانی سلاحهای خود و افزایش نفوذ در منطقه و به لطف فقدان عمق راهبردی دشمنانش به جایگاهی برسد که دشمنان خود را تهدید به حمله کند. طبق نوشته نشنال اینترست، ایران و همپیمانان این کشور هماکنون قادرند با استفاده از مهمات دوربرد و با دقت بالا، دشمنان خود را با حملاتی فاجعهبار و ناتوانکننده به اهداف راهبردی مهم آنها تهدید کنند. این رسانه امریکایی ادامه داد، ایران از شرایط موجود خود برای تقویت دقت و برد موشکهای بالستیک و کروز و پهپادهایش بهره برده است و افزایش برد، مهلک بودن و دقت موشکهای بالستیک متعارف کوتاهبرد (SRBM) ایران نگرانکننده است. ایران آنطور که در این گزارش هم آمده است در حال تولید موشکهای بالستیک ضدکشتی با قدرت مانور بالاست. علاوه بر این، ایران دارای موشکهای کروز نقطهزن است و برد برخی از این موشکها به اندازه تمام منطقه غرب آسیاست. نشنال اینترست در ادامه گزارش خود به دیگر توانمندیهای موشکی ایران اشاره کرد و نوشت که تهران همچنین در حال تولید موشکهای کروز ضدکشتی با برد بلندتری (ASCM) است که از سکوهای پرتاب متحرک قابل پرتاب است و همچنین در حال تولید موشکهای کروز با قابلیت پرتاب از زیردریایی است.
به گزارش فارس، در بخشی از این گزارش نیز به توانمندی پهپادی ایران اشاره شده و آمده که ایران اخیراً دقت پهپادهای خود را تقویت کرده است.
این نشریه امریکایی سپس با اشاره به توانمندی نظامی ایران ادامه داد که پیشرفت ایران در زمینه تقویت موشکها و پهپادهایش موجب شده که کارآمدی این سلاحها بسیار افزایش یابد و حتی پدافندهای پیشرفته را نیز تحتالشعاع قرار دهد.
این گزارش در پایان با اشاره به موارد و استدلالهایی که مطرح کرده بود، نوشت: امریکا باید بازدارندگی علیه ایران را تقویت کند، اما قبل از آن لازم است که دلیل ریشهای عملکرد برتر ایران در غرب آسیا را بررسی کند.
فارن افرز: سیاست فشار حداکثری بر ایران به پایان خود رسیده است
نشریه معروف شورای روابط خارجی امریکا، فارن افرز، در مطلبی به قلم برت مک گورک نوشت: سیاست خارجه ایالات متحده در دوران ترامپ از هم گسیخته و فشار حداکثری او هم به پایان رسیده است. این نشریه در سند تحلیلی خود در ۱۴ گزاره پایان سیاست فشار حداکثری بر ایران را مستنداً توضیح میدهد و تأکید میکند که اقتدار جمهوری اسلامی ایران روبه فزون و غیرقابل مهار است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «تأکید بر خروج ایرانیها از سوریه، خروج یکجانبه امریکا از توافق هستهای ایران، افزایش تحریمها علیه ایران و تمرکز بر سیاست اختناق اقتصادی- با عنوان «فشار حداکثری» - از جمله سیاستهایی است که دولت ترامپ بیهیچ هدف مشخصی بر اجرای آنها علیه تهران توافق کرد. فرضیهای که این سیاست بیپایه و اساس را پیش میراند این بود که فشار تحریمها یا ایران را روی زانو به میز گفتگوها بازمیگرداند یا به طور کلی باعث فروپاشی رژیم میشود. دولت ترامپ فرضیه معکوس را- که ایران به میز گفتگو بازنخواهد گشت و با ستیز نامتقارن امریکا را به باتلاقی عمیقتر در منطقه خواهد کشانید- اصلاً مورد توجه قرار نداد.»
در ادامه این نشریه با ادبیاتی عصبی و پرخاشگرایانه اتهامات تکراری را به ایران نسبت داده و مینویسد: «افزایش تحریمها، ارزیابیهای ایران را تغییر نمیدهد و فشار اقتصادی هیچ یک از تغییرات مورد نظر واشنگتن در ایران را محقق نخواهد کرد... سیاست فشار حداکثری هیچ یک از اهداف دوازدهگانه وزارت خارجه امریکا را محقق نکرده... بنابراین از آنجا که واشنگتن نمیتواند حتی به یک هدف محقق شده استناد کند باید گفت که سیاست فشار اقتصادی به پایان خود رسیده است.»
تولیـد عـزت و اقتـدار بینالمللی با انقلابیگری
به رغم آنکه طی سالهای اخیر بسیاری از جریانات داخلی با هدف تبدیل کردن افکار عمومی داخلی به ابزار فشار علیه حاکمیت، ادعا میکردند باید برای دور کردن سایه جنگ از سر کشور به مذاکرات موشکی تن داد. رویکرد انقلابی در برابر نظام سلطه که مصداق بارز آن توسعه توان موشکی کشور و حمله به پایگاه عینالاسد است اثبات کرد اقتدار نظامی سایه جنگ را میتواند از کشور دور کرده و عزت بینالمللی را برای کشورمان به ارمغان بیاورد و روحیه خودباوری ملی را به شدت ارتقا دهد. مرور موضعگیری بسیاری از رسانههای بینالمللی یا مراکز اندیشهورزی غربی، از روز حمله موشکی به این پایگاه تاکنون (که به دو مورد آن اشاره شد) اثبات میکند که برخلاف ادعای یک طیف داخلی، توان موشکی نقشی تعیینکننده و اساسی در نبرد میان ایران با دشمنانش دارد.