کد خبر: 988364
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۵
گفت‌و‌گوی «جوان» با مهرداد رایانی‌مخصوص درباره چالش‌های تئاتر ایران
امروزه، چون تئاتر به اندازه کافی مخاطب و فروش دارد دیگر بلیت رایگان نمی‌دهد، که این خود گواهی بر افزایش مخاطب تئاتر طی سال‌های اخیر است. در حال حاضر خود گروه‌ها نسبت به فروش بلیت‌شان برنامه‌ریزی دارند و روی درآمدی که برای‌شان حاصل می‌شود اهمیت قائلند
ملیکا گل‌محمدی

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مهرداد رایانی‌مخصوص نویسنده و کارگردان تئاتر، مدرک کارشناسی تئاتر با گرایش ادبیات نمایشی دارد. حضور در بیش از ۳۰ کار نمایشی به عنوان بازیگر یا نویسنده و کارگردان، کسب ده‌ها جایزه در جشنواره‌ها، نگارش و انتشار بیش از یکصد مقاله و نقد در نشریات داخلی و بین‌المللی، نگارش و تألیف بیش از ۴۰ کتاب و نمایشنامه، داوری جشنواره‌ها و مسئولیت‌های متعدد اجرایی در عرصه نمایش، از وی چهره‌ای فعال در تئاتر ترسیم کرده است. «جوان» با وی درباره چالش‌ها و مهم‌ترین مسائل تئاتر ایران گفتگو کرده است.

گفتگو را با صندلی‌های خالی تئاتر آغاز می‌کنیم. چرا تئاتر‌های عمیق میزبان صندلی‌های خالی هستند؟
به نظر من اینکه «تئاتر برای همه است» شعاری است که از دیرباز ورد زبان همه بوده، اما اینکه امروز این شعار محقق شده یا خیر بحث دیگری است. اگر به‌دنبال تئاتر حقیقی هستیم بخش اندیشه‌ای تئاتر قطب لاینفک آن است. وقتی شما به بخش اندیشه‌ای تئاتر نگاه کنید ممکن است نسبت به عوام نگاه‌تان خاص‌تر شود و ذائقه‌تان تغییر کند. پس تئاتر به معنای واقعی تئاتر حداقل در فضای کنونی برای همه نیست. اگر هم هست، مخاطب، آن را مناسب حال و روحیات خودش نمی‌داند. در واقع راز صندلی‌های تئاتر‌های خاص نیز همین است.


چرا امروزه تئاتر آزاد از لحاظ جلب توجه مخاطب از وضعیت بهتری برخوردار است؟
وضعیت تئاتر آزاد از سایر شاخه‌های تئاتر بهتر است، این شاخه از تئاتر به دلایلی بیشتر مورد توجه است. به لحاظ کارکردی تئاتر آزاد توجه بیشتری به ذائقه مخاطب دارد. تئاتر‌های آزاد بیشتر جنبه کمدی دارند و به مسائلی می‌پردازند که مردم بیشتر به آن علاقه‌مند هستند. توجه خاص مخاطبان و گرایش اکثریت‌شان به این شاخه از تئاتر بدین معنا نیست که تئاتر آزاد ما از کیفیت و محتوای خوبی برخوردار است، یا بی‌نیاز از توجه مالی دولت است. هرچیزی که مورد توجه قرار می‌گیرد الزاماً خوب نیست. تئاتر آزاد به واسطه متقاضی بیشتری که دارد مشروعیت هم پیدا کرده است. باید در نظر داشته باشیم که اساس شکل‌گیری تئاتر در کنار سایر مقوله‌های فرهنگی اندیشمندی آن است، هنری نیست که مثل سیرک، شو و بالماسکه فقط به فکر سرگرمی باشد، تئاتر همیشه ماهیت سرگرم‌کننده هم داشته است که یکی از دلایل اصلی جذب مخاطب بوده و هست، اما بقا و ادامه حیات هنر نمایش و تئاتر، اندیشه‌ورزی آن و توجه به لایه‌های زیرین وجود آدمی بوده است، وگرنه سطحی‌نگری را همه ازبَر هستند. اگر اندیشه‌ورزی را از تئاترمان دریغ کنیم میل به تغییر ماهیت پیدا می‌کند و ناخودآگاه به سمت و سوی دیگری سوق داده می‌شود. آن زمان است که چیزی جز شو، بالماسکه، رقص، آواز، سیرک و شعبده‌بازی روی صحنه نمایش نمی‌بینیم. تمام این موارد گونه‌ای از اجرا محسوب می‌شوند ولی تئاتر نیستند.

راهکار پیشنهادی شما برای جذب بیشتر مخاطب تئاتر چیست؟
قطعاً امکانات فرهنگی هنری که در کشور ما وجود دارد برای تمامی اقشار جامعه نیست. باید این ظرفیت‌ها را برای مخاطب به وجود بیاوریم. قریب ۲۰ سال پیش تعداد تماشاخانه‌ها در سطح تهران حدود ۲۰ تماشاخانه بود، اما امروز تعداد تماشاخانه‌ها و اجرا‌های ما در سطح تهران به رقم ۱۲۰ رسیده است. اگر این تماشاخانه‌ها تماشاگر ندارند چگونه به حیات‌شان ادامه می‌دهند؟ قطعاً مخاطبان تئاتر وجود دارند، اما اندک هستند که بخشی از این قضیه به عدم شناخت مردم از این هنر و بخش دیگر آن به کم‌لطفی مسئولان در حمایت و شناساندن این هنر به مردم بازمی‌گردد. باید قبول کنیم که ما در بخش تبلیغاتی تئاتر خوب عمل نکرده‌ایم، رسانه عمومی کشور ما یعنی صدا و سیما هم متأسفانه در این زمینه همراه و پشتیبان نیست ولی باید این مورد را در برنامه‌های آتی خویش بگنجاند، چون اهمیت به تئاتر یک موضوع ملی است و مختص یک قشر خاص نیست. صدا و سیما علاوه بر توجه به بخش پوشش‌دهی تبلیغات نمایش‌ها باید حول محور آموزشی تئاتر و اطلاع‌رسانی در حوزه‌های تئاتر و رویداد‌های وابسته نیز اقدام لازم را به‌عمل آورد. کمترین اقدام در این حوزه اختصاص چند زیرنویس کوتاه حول این موضوع در شبکه خبر است که نباید دریغ کند. حتی هر شبکه استانی می‌تواند برنامه‌های تئاتر در حال اجرا در استان خودش را اطلاع‌رسانی کند. در ابتدا مردم باید محصول را یکی دو بار ببینند و در حقیقت طعمش را بچشند و سپس انتخاب کنند که آیا به دردشان می‌خورد یا خیر. بسیاری از مردم ایران تا به حال تئاتر ندیده‌اند و اصلاً حتی نمی‌دانند تئاتر چیست و به دردشان می‌خورد یا خیر. ما می‌توانیم این محصول را از طریق تبلیغات تلویزیون و همکاری مراکز خصوصی و دولتی به مردم عرضه کنیم. برای مثال اگر قرار است جشنی توسط مراکز خصوصی یا دولتی برای کارمندان تدارک دیده شود، این مراسم بهانه‌ای باشد برای تهیه بلیت و دعوت کارمندان به دیدن تئاتر. در این موارد ادارات و ارگان‌ها می‌توانند از مزیت تخفیف گروهی بلیت‌های تئاتر هم برخوردار شوند. این سازمان با عملکردش در این زمینه نه تنها کارمندانش را به لحاظ روحی، روانی اندیشه‌ای سیراب می‌کند بلکه در کنارش آن‌ها را به یک کار فرهنگی هم دعوت می‌کند و در این میان آشنایی با فضای تئاتر هم انجام می‌گیرد. برای رشد مخاطب تئاتر راه‌های زیادی وجود دارد که طی این سال‌ها من و همکارانم صحبت‌های زیادی حول این موضوع داشته‌ایم، این‌گونه کار‌ها نیاز به زمینه‌سازی و پی‌ریزی‌های لازم دارد و یک‌شبه انجام نمی‌شود. باید نیاز‌ها مطرح شود و به‌طور مدام حول محور آن صحبت و نقد و تحلیل انجام شود، تا به مرور برای همگان جا بیفتد. در ۳۰ سال قبل مکانی به‌نام اداره کل هنر‌های نمایشی وجود نداشت. تنها مرکزی به‌نام هنر‌های نمایشی مشغول کار بود. این مرکز برای جذب مخاطب تئاتر، به ادارات سهمیه بلیت رایگان می‌داد و از ارگان‌ها تقاضا می‌کرد بیایند و تئاتر ببینند. در آن زمان شاید ما در شهر تهران هفت یا هشت تئاتر بیشتر نداشتیم، اما امروزه، چون تئاتر به اندازه کافی مخاطب و فروش دارد دیگر بلیت رایگان نمی‌دهد، که این خود گواهی بر افزایش مخاطب تئاتر طی سال‌های اخیر است. در حال حاضر خود گروه‌ها نسبت به فروش بلیت‌شان برنامه‌ریزی دارند و روی درآمدی که برای‌شان حاصل می‌شود اهمیت قائلند. از طرف دیگر نکاتی که هنوز در گروه‌های نمایشی خوب شکل نگرفته و هنوز نیاز به رشد و تجربه در این زمینه احساس می‌شود توجه به تهیه‌کنندگی و مارکتینگ است. یکی از اتفاقات مثبت و خوب تئاتر این روز‌های ما شکل‌گیری گروه‌های نمایشی است که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت دارند. این گروه‌های نمایشی که غالباً صبح‌ها اجرا دارند مکان‌ها و مراکز آموزشی و مدارس را سازماندهی می‌کنند و در خود مراکز آموزشی اجرا دارند که اتفاقاً از درآمد خوبی هم برخوردارند.

باتوجه به شرایط حساس محیط نمایش برای جذب مخاطب و اینکه یک مخاطب ممکن است با دیدن یک نمایش با کیفیت پایین دیگر سراغ دیدن تئاتر نرود آیا فعالان حوزه نمایش نباید با دقت بیشتری در انتخاب اجرا‌های عمومی اقدام کنند؟
البته که نمایش‌های تئاتر باید حداقل‌های اجرایی را داشته باشند، اما اشکالی ندارد که برخی از فعالان تئاتر ضرر کنند، ضرر‌ها تجربه‌ای می‌شود برای ارائه کار خوب. اخیراً ضوابطی برای اجرای کار‌های نمایشی اعلام شده بود که کارگردانان قبل از اجرای کار برای مثال توسط سه کارگردان دیگر باید مورد تأیید قرار بگیرند یا مورد‌های مشابه آن. اگر تمام کارگردانان، بازیگران و نویسندگان ما از قبل دارای پیشینه و مورد تأیید باشند پس چگونه برای جوانانی که به تازگی قصد ورود به این عرصه را دارند فرصتی فراهم شود؟ در این بین انتخاب نمایش همیشه با تماشاگر است، اصولاً اگر فیلم، نمایش یا کار فرهنگی خوب باشد و مورد استقبال مردم قرار بگیرد، تعریفش بین مردم می‌پیچد و خود مردم داوطلبانه تبلیغ این محصول فرهنگی را به‌صورت سینه به سینه انجام می‌دهند.

چرا تئاتر شهرستان و تهران از لحاظ کیفیت تفاوت زیادی دارند؟
چون هر فردی که یک مقدار در حوزه نمایش احساس توانمندی می‌کند شهرستان را رها کرده و به تهران می‌آید، کسانی که در گرایش‌های تئاتر و سینما تحصیل می‌کنند بعد از برقراری لینک‌های ارتباطی‌شان و امکان اجرای عموم دیگر در تهران ماندگار شده و به شهرستان برنمی‌گردند. در صورتی که هنرمندانی که در ابتدا از شهرستان آمده درس خوانده و توانمند شده‌اند به‌جای اینکه به شهرستان‌های‌شان بازگردند و باعث بروز خودشان و رشد تئاتر شهرستان‌شان شوند در تهران می‌مانند. اولین و مهم‌ترین علت این امر آن است که شهرستان‌ها به لحاظ امکانات سالن، مالی، بودجه و ارتباطات و... پاسخگو و جوابگوی نیازهای‌شان نیست. اغلب کارگردانان و بازیگران ما که قریب به ۸۰ درصد جامعه هنری سینما و تئاتر تهران را شامل می‌شوند، از شهرستان به تهران آمده‌اند. البته این به معنای وفور امکانات در تهران نیست بلکه انتخاب میان بد و بدتر دو راهی است که در وهله اول، هنرمندان ما با آن مواجه می‌شوند. در واقع درصد رشد، دیده شدن و به نتیجه رسیدن در تهران برای‌شان بیشتر است و این امری انکارناپذیر است. مرکزیت هنر نمایشی زمانی در یک استان ایجاد می‌شود که مجموعه بودجه، ارتباطات و امکانات را با هم در آن استان داشته باشیم. این وضعیت در اصفهان، مشهد و شیراز به‌دلیل شکل گرفتن این مرکزیت در این استان‌ها کمی بهتر است، به مخاطب و اجرا‌های متعدد در این استان‌ها توجه بیشتری شده است. همین امر حتی سبب تبدیل شدن مشهد به یکی از قطب‌های تئاتری کشور شده و تئاتر مشهد طی این سال‌ها رشد به‌سزایی داشته است.

برای افزایش امکانات تئاتر و حوزه نمایش در شهرستان‌ها باید خواستار رسیدگی کدام مسئول باشیم یا به اصطلاح یقه چه کسی را بگیریم؟
ابتدا باید یقه شورای عالی انقلاب فرهنگی را بگیریم، چون مشروعیت دادن به کار‌های فرهنگی بر عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است. رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی شخص رئیس‌جمهور است و انواع و اقسام نهاد‌ها هم عضو این شورا هستند، بخشی از این نهاد‌ها مسئولان حقوقی‌اند، برخی هم حقیقی هستند. مسئولان حقوقی مانند وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی که حوزه هنری زیرمجموعه‌ای از آن است. نهاد‌های فرهنگی همه زیرمجموعه‌ای از آن هستند. وزارت ارشاد، حوزه هنری و بنیاد شهید همگی در زمینه هنر نمایش فعالیت دارند. تمام این زیرمجموعه این‌ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند. در این میان شورای انقلاب فرهنگی باید از این اعضا گزارش بخواهد و یقه‌شان را بگیرد که نمی‌گیرد. متأسفانه شورای انقلاب فرهنگی قادر به گرفتن تصمیمات اجرایی نیست. مصوبات این شورا هم روی زمین می‌ماند. برای مثال مصوبه‌ای به‌نام تئاتر در مدارس توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده که مفاد آن این است که برای مثال در هر مدرسه‌ای می‌توان یک زنگ تحصیلی را به فعالیت تئاتر اختصاص داد و از یک آموزگار فارغ‌التحصیل در این رشته برای تدریس در این شاخه دعوت به‌عمل آورد. ما حدود ۱۹۰ هزار مدرسه در کشور داریم که مدارس استثنایی و پیش‌دبستانی را نیز دربر می‌گیرد. اگر تنها برای هر مدرسه یک معلم فارغ‌التحصیل هنر‌های نمایشی استخدام کنیم قریب به ۱۹۰ هزار نفر مشغول کار می‌شوند. ضرورت هنر نمایش در شکل‌گیری شخصیت و پرورش استعداد‌ها بر هیچ‌کس پوشیده نیست. وجود این زنگ تحصیلی در مدارس تنها مختص مقطع خاصی نیست. ماحصل نمایش در مقاطع تحصیلی بالاتر برای دانش‌آموزان، کمک به روابط عمومی بالا، پرورش شخصیت، از بین بردن ترس‌ها، مهارت پذیرش کاستی‌ها، نقص‌ها و مشکلات‌مان و نحوه درست مقابله با آنهاست. این شاخه در کشور‌های دیگر آن‌قدر اثبات شده است که حتی روانشناسان برای خودشناسی و روان‌درمانی از آن استفاده می‌کنند. چه بسا وجود یک زنگ نمایش تأثیرش از وجود یک مشاور در مدارس به مراتب بالاتر است. البته این دو مورد در یک جهت و راستا هستند و می‌توانند مکمل خوبی برای هم باشند. توجه به سلامت روحی، روانی دانش‌آموزان و کمک به رفع مشکلات خانوادگی، شخصیتی و اجتماعی آن‌ها نیمی از هدف آموزش و پرورش است پس باید در این راستا گام بردارد و اقدام‌های سازنده هم داشته باشد و فقط در حد هدف و حرف باقی نماند. با استخدام ۱۹۰ هزار معلم در مدارس باید ماهانه حقوق و مزایایی برای این عزیزان در نظر گرفت، علاوه بر آن برای شکل‌گیری زنگ تئاتر در مدارس لزوم ایجاد سالن تئاتر در مدارس به‌منظور ایجاد امکانات اولیه تئاتر احساس می‌شود. همچنین پول و بودجه‌ای برای این قضیه وجود ندارد و در این صورت مصوبه روی زمین می‌ماند. اصولاً بودجه تئاتر طی سال‌های گذشته و حال همواره دچار مشکل کم و کاستی بوده است. اگر از وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی میزان بودجه تئاتر را جویا شویم به عدد ۱۸ میلیارد تومان می‌رسیم. هزینه تولید یک فیلم سینمایی به طور متوسط یک میلیارد است. خودتان قضاوت کنید ۱۸ میلیارد تومان بودجه برای تئاتر یک کشور ۸۳ میلیون نفری که مدعی داشتن فرهنگ غنی هم هست یک شوخی بیش نیست. این بودجه فقط کفاف راه‌اندازی دفتر و دستک و تشکیلات مربوط به حوزه تئاتر و پرداخت حقوق کارمندان این حوزه در طی سال را می‌دهد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار