سرویس بینالملل جوان آنلاین: سردبیر روزنامه رایالیوم طی یادداشتی با عنوان «مرحله بعدی معامله قرن» به تحلیل چرایی اجرایی شدن «معامله قرن» و مراحل بعدی آن پرداخت. او نوشته است:
معامله قرن در بندهای اعلامشده خود سندی برای تسلیمکردن ملت و رهبران فلسطینی و اعلام شکست آنها و تسلیمشدن کامل در برابر شرایط اسرائیل است و عدم امضای این سند نیز سرکوب و محاصره و حتی اخراج به اردن بهعنوان کشور جایگزین را بهدنبال دارد. معامله قرن به نسخه جدیدی از رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی شبیه است که به این ترتیب ساکنان فلسطینی با تمرکز بسیار بالا در برخی مناطق شامل منطقه موسوم به «الف» و منطقه «ب» و نوار غزه مستقر خواهند شد و تمام منابع آبی و امنیت آنها در اختیار رژیم صهیونیستی قرار خواهد داشت و فلسطینیان هیچ کارکردی جز خدمت به رژیم اشغالگر قدس مانند بردگان را نخواهند داشت.
اینکه طرح مسجدالاقصی به هیکل موهوم سلیمان تبدیل میشود و قدس بهصورت کامل بهعنوان پایتخت دولت عبریزبان معرفی میشود، فلسطینیان باید آن را بهرسمیت بشناسند، علاوه بر اینکه حق بازگشت لغو شده و شهرکهای صهیونیستنشین و دره اردن باید بهعنوان سرزمینهای متعلق به اسرائیل شناخته شده و تشکیلات خودگردان نقش بیشتری در مبارزه با گروههای مقاومت و خلع سلاح نوار غزه داشته باشد؛ به این ترتیب نتانیاهو حق دارد برای خود جشن بگیرد و روز اعلام معامله قرن را بزرگترین لحظه در زندگی خود توصیف کند.
ما قبل از سرزنش عربها باید به این موضوع اذعان کنیم که ۴۰ هزار نفر از عناصر ما به جاسوسها و نگهبانان شهرکهای صهیونیستنشین تبدیل شدهاند و همین موضوع ما را به این سرنوشت دچار کرده است. تشکیلات خودگردان در حالی ادعای نمایندگی از ما را دارد که از ۸۰ درصد از اراضی فلسطین چشمپوشی کرده تا پستهای کنونی خود را حفظ کند و خودروهای گرانقیمت و ویلاهای مرفه را به دست آورد. تا زمانی که اقدامات عملیاتی برای مقاومت در برابر اشغالگران در تمامی راهکارهای موجود به اجرا گذاشته نشود، اتخاذ چنین موضعی ساده است؛ اقدامی که فقط نباید بر اساس حضور در اتحادیه عرب و متوسلشدن به لطف و بخشش پایتختهای اروپایی و محافل بینالمللی باشد.
ما نباید ۲۶ سال مذاکره و سخنرانیها در سازمان ملل متحد و عضویت در مؤسسات بینالمللی را فراموش کنیم و باید بدانیم که این روند ما را به این اوضاع خفتبار و تحقیرآمیز کشانده است. دردناکتر اینکه تشکیلات خودگردان و رهبران فلسطین همچنان به این روش ادامه میدهند. تغییر اولویتهای تشکیلات خودگردان که ابومازن وعده آن را داده است، نباید مبتنی بر جدایی بیشتر و ادامه مذاکرات و تکرار مجدد پایبندی به قوانین بینالمللی باشد، بلکه باید بر اساس شعلهورکردن دامنه مقاومت و انقلاب ملت فلسطین و انحلال تشکیلات خودگردان و پایان دادن به هماهنگی امنیتی با رژیم صهیونیستی و لغو معاهده اسلو باشد و ملت فلسطین باید سرنوشت خودش را خودش تأمین کند.
رژیم آپارتایدی که ترامپ بهدنبال احیای آن در فلسطین است، فقط با مقاومت امکان ساقطشدن دارد. انتفاضه اول، اشغالگران را مجبور کرد که برای نجات خود دست به دامن دنیا شوند و موجودیت ملت مبارز فلسطین را بهرسمیت بشناسند. انتفاضه مسلحانه دوم نیز باعث شد شیمون پرز، رییس وقت رژیم صهیونیستی دست به دامن فلسطینیان شود تا تلفات بیشتری میان اسرائیلیها ایجاد نشود؛ دولتهای بزرگ نیز برای ایجاد نقشهراه بر تشکیل کمیته چهارجانبه سازش شتابان وارد عمل شدند.
معامله قرن حتماً ساقط خواهد شد؛ همانگونه که اشغالگری اسرائیلی در نوار غزه ساقط شده بود و قبل از آن اشغالگری اسرائیل در جنوب لبنان از بین رفته بود. این سقوط نیز فقط از طریق مقاومت در تمام اشکال آن امکانپذیر است و با روش خفتبار مقامات رامالله و حمایت بیشتر از امنیت اسرائیل قابلیت تحقق ندارد. ملت فلسطین در برابر یک دوراهی خطرناک در تاریخ خود قرار گرفته که یا باید از اراضی و آبرو و کرامت خود عقبنشینی کند و رشوه ۵۰ میلیارددلاری را که ترامپ از گاوهای شیرده عربی خود دوشیده، بپذیرد یا اینکه آرمان خود را به پیروزی رسانده و در برابر این توطئه مانند ملتهای دیگر ایستادگی کند. البته تمام قوانین بینالمللی که بیش از ۱۷۰ کشور عضو سازمان ملل متحد آن را بهرشته تحریر درآوردهاند مقاومت را حق ملت فلسطین میداند.
الحاق اردن، عراق، مصر و عربستان سعودی به سرزمینهای اشغالی از مراحل آینده طرح رژیم صهیونیستی و آمریکاست که تمامی عربها و مسلمانان باید در برابر این خطر ایستادگی کنند. معامله قرن به اجرا گذاشته نخواهد شد، چرا که محور مقاومت در منطقه حضور دارد و ملت فلسطین آماده جانفشانی و انقلاب است، همانطور که هزاران فلسطینی عضو محور مقاومت بعد از شکست سال ۱۹۶۷ به مقاومت در برابر اشغالگری روی آوردند و بعد از معاهده اسلو نیز مقاومت را کلید زدند.