سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: امام خمینی (ره) طاقت نداشت ضعف و زبونی مردمش را ببیند. نمیتوانست جفایی که به واسطه بیسوادی به مردم میشد تحمل کند. فکر کرد شاید مردم شرایط درس خواندن ندارند، اما این وظیفه دولت و حکومت است که مردمان کشورش را مسلح به علم و ایمان کند. این بود که در دی ماه سال ۵۸ و درست در آستانه یکسالگی جشن انقلاب اسلامی سازمان نهضت سوادآموزی را پایهگذاری کرد و این نهاد با شعار «ایران را مدرسه کنیم» تاکنون منشأ خدماتی ارزنده بوده و تأثیرات مثبت بسیاری بر سبک زندگی مردم ایران گذاشته است.
روایت اول: حالا باید همه علم بیاموزند
کودک خسته از مدرسه میآید. لباس و کیفش را گوشهای پرت میکند و با فریاد اعلام گرسنگی میکند. مادر او را با مهربانی در آغوش میگیرد. سپس او را دعوت میکند بعد از شستن دستها سر سفره ناهار بنشیند. حالا نوبت نوشتن مشقهاست. درسها سخت شده است و کودک باید املا بنویسد. باید یکی برایش سؤال ریاضی بنویسد. اما که؟ مادر که سواد ندارد. تا چشم بازکرده شوهرش دادهاند و مشغول آب و جارو و شوهرداری شده است. حالا کودکش از وجود او شرمگین است. درشتی میکند که چرا مثل مادرهای دیگر با من درس کار نمیکنی؟ معلممان فهمیده همه املاها را خودم از روی کتاب مینویسم. چشمهای مادر پر از بغض میشود. کودکش حق دارد. مادری که فقط به شکم سیر کردن و رخت شستن نیست. باید بتواند نیازهای بچهاش را برطرف کند. باید بتواند پیگیر نمره و پیشرفتهای درسیاش باشد. نمیشود که مدام سرافکنده باشد! با خود میاندیشد که برای دانستن دیر نیست. باید کفش آهنی بپوشد، در مقابل سختیها بایستد و پابهپای بچهاش علم بیاموزد.
روایت دوم: دیگر آگاهانه انتخاب میکنیم
زنها توی مسجد کنار هم نشستهاند. دختری جوان در نقش آموزشیار مقابل آنها نشسته و روی تخته چوبی سبزرنگ الفبا یاد میدهد. کار دشواری است یاد دادن به آدمهایی که از تو بزرگترند و محترم. یک عمر با تفکر خودشان زندگی کردهاند و حالا یکی میخواهد رنگ سفید بپاشد روی باورهایشان و آنها را در سرازیری عمر یاری کند تا بعد از آن نقش مهمتری ایفا کنند. زن اگر باسواد باشد، میتواند نسل مؤثرتری بیافریند. میتواند توسریخور نباشد و توی اتفاقات مهم کشورش سهیم باشد. زن باسواد میتواند با غرور سرش را بالا بگیرد و خودش رأی مهمش را توی صندوق آرا بیندازد. میتواند خودش کتاب بخواند و اشکال املای بچهاش را بگیرد. میتواند قبل از امضای هر برگهای آن را بخواند و با آگاهی انتخاب کند. دختر مقابل تخته ایستاده و حروف الفبا را هجی میکند. میخواهد به زنهایی که میل دانایی دارند یاد بدهد چگونه مشکلات را حل کنند و چگونه به خود احترام بگذارند. آنها عمری به بچههایشان آب و نان دادند ولی حالا درس بابا آب داد را از اول هجی میکنند.
روایت سوم: بچههای روستا همه درس میخوانند
تخته سیاهشان روی یک تکه سنگ است. معلم از فرسنگها فاصله به ده میآید تا بچههای مشتاق به درس خواندن را دور هم جمع کند. آنها توی سن قانونی خودشان مدرسه نرفتهاند. حالا باید توی نهضت سوادآموزی درس بخوانند تا پایههای عقبافتاده را جبران کنند. درس خواندن برایشان مهم است. یکی از چوپانی گوسفندها سر کلاس آمده، آن یکی شیرها را دوشیده و بهزحمت توانسته وقت برای کلاس پیدا کند. آن یکی باید... اینجا درس خواندن برای بچههای ده مهم و عین یک رؤیای بزرگ است، برای رسیدن به آرزوهای بزرگشان. اینجا سواد خیلی مهم است و یک ارزش والا محسوب میشود و صد البته که با دشواری حاصل میشود.
صدور فرمان مبارزه با بیسوادی از سوی حضرت امام (ره)
پیش از انقلاب توجه زیادی به سواد بانوان نمیشد. اغلب بیسواد یا کمسواد بودند. آنقدر که اگر یک مرد با زنی با شش کلاس درس ازدواج میکرد میگفتند زن فلانی باسواد است و نوشتن بلد است. آدمهای بیسواد اختیار دست خودشان نیست. به هر طرف که دیگران بخواهند رانده میشوند. دیگران به جایشان تصمیم میگیرند. هرچند دو چشم بینا دارند، اما نمیتوانند راه را ببینند. درست مثل کودکی که مادر میتواند برای سواد نداشتنش سر او شیره بمالد و دروغهای مصلحتی بگوید.
امام خمینی (ره) طاقت نداشت ضعف و زبونی مردمش را ببیند. نمیتوانست جفایی را که به واسطه بیسوادی به مردم میشد تحمل کند. فکر کرد شاید مردم شرایط درس خواندن ندارند، اما این وظیفه دولت و حکومت است که مردمان کشورش را مسلح به علم و ایمان کند. این بود که در دی ماه سال ۵۸ و درست در آستانه یکسالگی جشن انقلاب اسلامی سازمان نهضت سوادآموزی را پایهگذاری کرد. طرح مأموریت معلمان در مناطق دورافتاده آغاز و لیستی از بیسوادهای روستایی تهیه شد.
اوج مبارزه با بیسوادی بعد از صدور فرمان امام (ره) با نقش پررنگ مسئولان اولیه نظام بهویژه اعضای شورای انقلاب بود که از آن میان میتوان به استاد شهید مطهری، شهید باهنر، شهید رجایی و نمایندگان ولی فقیه در اکثریت استانها اشاره کرد. امام خمینی (ره) بهدرستی این نیاز را تشخیص و برای درمانش سازمان نهضت سوادآموزی را بنا نهادند.