سرويس تاريخ جوان آنلاين: بیتردید تأسیس مدارس امریکایی در ایران، حلقهای از فرهنگسازی این دولت استعماری در کشور به شمار میرود. هم از این روی و در برابر آن، جریان اسلامگرا نیز با تأسیس مدارسی با رویکرد مخالف، سعی کرد تا این موج از تهاجم فرهنگی را خنثی سازد. مقالی که پیش رو دارید، در صدد ارائه گزارشی از این هماوردی است.
مدارس اسلامی در شرایطی تأسیس شد که تخریب فرهنگی و مبارزه با تعلیم و تربیت اسلامی، در دستور کار فعالیتهای رژیم پهلوی قرار داشت. این کانونها توانستند تا حدودی به مواجهه با این سیاست حاکمیت بپردازند و نیروهایی ارزنده تربیت کنند. در بخش آغازین این مقال، مناسب است تا بر نام و چند و، چون تأسیس برخی از این مدارس، مروری داشته باشیم.
مدرسه جامعه تعلیمات اسلامی
زندهیاد شیخ عباسعلی سبزواری اسلامی، بنیانگذار این جامعه به همراه تنی چند از بازاریان و فرهنگیان مؤمن برآن شدند تا از سویی برای مقابله با جهل و بیسوادی و از سوی دیگر بهمنظور مبارزه با فساد اخلاقی و بیعلاقگی و بیتفاوتی به مقررات دینی از جانب مدارس آموزش و پرورش و دولت که اسباب ترویج بیدینی و لامذهبی را در قشر جوان فراهم میآورد مدارس اسلامی را تأسیس کنند.
مدرسه علوی
از دهه ۱۳۳۰ ش. به بعد جریان مدرسهسازی توسط نیروهای مسلمان با خودآگاهی بیشتر در جهت کادرسازی دنبال میشد و یکی از مدارس معروف ملی- اسلامیکه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش؛ و ترغیب شخصیتهای سیاسی و دینی برای رو آوردن به فعالیتهای فرهنگی تأسیس شد، علوی است. در سال ۱۳۳۵ ش. «حاج شیخ علیاصغر کرباسچیان» با کمک فرهنگی «رضا روزبه» و مساعدت مالی بازاریان در خیابان فخرالدوله، دبیرستان علوی را تأسیس کرد.
مدرسه پسرانه موسوی
در دهه ۳۰، در حدود سالهای ۱۳۳۶-۱۳۳۵، گروه دیگری از افرادی که تأسیس و توسعه مدارس اسلامی را در پرورش نیروی معتقد و ثابتقدم در راه دین، برای جامعه سودمند میدانستند، کانونی را با عنوان «مدرسه موسوی» احداث کردند. آقای مازندرانی مؤسس اصلی این مدرسه، فعالیت فرهنگی- مذهبی خود را با تأسیس «دبستان موسوی» آغاز کرد.
دبیرستان کمال نارمک
یکی از مدارسی که کاملاً در آن فعالیت سیاسی انجام میگرفت، مدرسه کمال بود. ناتوانی و بیتفاوتی آموزش و پرورش در تربیت دینی دانشآموزان، اشاعه عقاید کمونیستی و بهطور کلی خطر کمرنگ شدن رفتار دینی در دهه ۲۰ که در جریان رویارویی با برخی آزادیها در زمینههای مختلف اجتماعی پدید آمد، مؤمنان و مذهبیهای جامعه را از هر گرایش و سلیقهای برانگیخت تا برای مقابله با این وضعیت به پاخیزند و پیشزمینههای تأسیس مدرسه کمال شد. گروهی از افراد متدین در سال ۱۳۳۵ ش مانند «حاجعباسقلی بازرگان» و استادان دانشگاه و افرادی باسابقه علمی، دینی و فرهنگی «مؤسسه فرهنگی اخلاق» را بنیان نهادند که هدف این مؤسسه، اجرای تعلیمات رسمی کشور بر مبنای عقیده اسلامی بود و تأسیس دبیرستان کمال، یکی از اهداف مؤسسه فرهنگی اخلاق بهحساب میآمد.
مدرسه دخترانه رفاه
مدرسه رفاه در سال تحصیلی ۱۳۴۷-۱۳۴۶ با هدف مبارزه و فعالیت سیاسی در کنار تربیت دینی دختران شکل گرفت. افرادی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر، مرحوم هاشمی رفسنجانی و تعدادی از فرهنگیان و بازاریان، بعد از آزادی از زندان، تصمیم گرفتند مرکزی را راهاندازی کنند و نام «بنیاد رفاه تعاون اسلامی» برای آن انتخاب کردند که هم به خانوادههای فقیر کمک مالی شود و کار ساخت مدرسه در تهران و سایر شهرستانها زیر نظر بنیاد صورت گیرد. بنابراین، سه قشر روحانی، بازاری و فرهنگی با یکدیگر متحد شدند تا نهادی را تأسیس کنند که علاوه بر داشتن نقش مبارزاتی و فعالیتهای سیاسی، کارهای خیریه و فرهنگی نیز انجام دهد. «حاجحسین اخوان فرشچی» بانی شد تا مبلغی از سهم امام را در اختیار آقای هاشمی قرار دهد و در اوایل سال ۱۳۴۶ ش. ساختمانی قدیمی در خیابان «ایران، کوچه مستطاب» خریداری شد.
مقایسه مدارس امریکایی و مدارس اسلامی
روحانیون و افراد مذهبی با مشاهده وضعیت آموزش و پرورش دوره پهلوی دوم و نگرانی خانوادههای متدین از سپردن فرزندان خود به مدارس دولتی و از سوی دیگر با تأسیس مدارس خارجی و از جمله مدارس امریکایی که توانسته بودند با ایجاد برنامهریزی آموزشی و تجهیز مدارس خود به تمامی وسایل کمکآموزشی در جذب دانشآموزان بااستعداد ایرانی موفق باشند و تأثیرپذیری فضای آموزشی جامعه از این مدارس، تصمیم گرفتند مدارسی تحت عنوان مدارس اسلامی ایجاد کنند تا بتوانند به تربیت نسلی مؤمن و متعهد بپردازند و دین اسلام و فرهنگ ملی- مذهبی را که تحت تأثیر آموزههای غربی در معرض فراموشی بودند، احیا کنند؛ لذا مدارسی که تأسیس کردند، علاوه بر رعایت اصول مصوّب آموزش و پرورش، دارای برنامههای آموزشی، اخلاقی به مراتب فراتر از مدارس دولتی بود و در بسیاری از موارد، همانند مدارس امریکایی تابع اصول و قوانین خاص بودند، در ادامه به مقایسه مدارس امریکایی و مدارس اسلامی در جنبههای مختلف میپردازیم.
۱-تبلیغگری دینی
تبلیغ مهمترین ابزار در جهت رسیدن به اهداف موردنظر میباشد که در این جهت، میسیونرهای مذهبی از تمامی ابزارهای تبلیغی بهره گرفتند. مدارس امریکایی اولین بار توسط میسیونها به منظور تبلیغ مسیحیت در بین نستوریان و سایر پیروان ادیانی که در ایران حضور داشتند، پایهگذاری شد و هدف آنها تربیت مبلغ برای نسلهای آینده بود. آنها برای برقراری ارتباط، زبان فارسی را یاد گرفتند و خط جدید و سادهتر را اختراع کردند، کتب مذهبی و آموزشی و نشریات مورد استفاده دانش آموزان را چاپ کردند. هر روز در ساعت مخصوصی کلاس اخلاق تشکیل میشد و از تعالیم حضرت عیسی و اصول اخلاقی برای دانشآموزان سخن میگفتند. مدارس اسلامی نیز، دارای ماهیت کاملاً دینی و مذهبی بودند و تبلیغ و ترویج دین اسلام و مذهب شیعه و احکام قرآن و تدریس مسائل دینی از اصلیترین اهداف آنها بود. برگزاری مجالس وعظ، خطابه، تهیه و چاپ کتب مذهبی و نشریات دینی و آموزشی، از جمله اقداماتی بود که توسط مدارس اسلامی صورت میگرفت.
۲-اساسنامه مدارس
اساسنامه مدارس امریکایی، آشنایی دانشآموزان با آموزش و پرورش روشنفکرانه و توجه به خصوصیاتی که موجب پرورش یک تابعیت سالم میشود و ایجاد مسیری برای شناخت تمدن جهانی که دانشآموزان به نحو معقولی بتوانند با تمام فرهنگهای مختلف ارتباط برقرار کنند. اگرچه دین و گرایشات مذهبی در اساسنامه مدارس امریکایی، جایی نداشته و بیشتر بر جنبه پرورش بعد اخلاقی تأکید میکرده برای ارتباط با سایر ملل و فرهنگها و برای رسیدن به این هدف، راه را در ایجاد مدارس بینالمللی و پذیرش دانشآموز از تمام ملیتها عنوان کرده است.
اساسنامه مدارس اسلامی، موضوع دین و سوق دادن فکر دانشآموزان بهسوی مذهب و خداشناسی بود. به همین دلیل، بسط فرهنگ دینی و افزایش مؤسسات فرهنگی- اسلامی، از کودکستان تا دبیرستان، در دستور کار مدارس اسلامی و بخصوص جامعه تعلیمات اسلامی بود زیرا تنها راه برای نیل به هدف، یعنی فرهنگ جدید توأم با تعالیم دینی در بسط و گسترش این مدارس بود.
۳- مؤسسان مدارس
مدارس امریکایی با کمکهای مالی مردم امریکا، کلیساهای مربوطه و دولت ایران از نظر واگذاری زمین ایجاد شدند. مدارسی مانند مدرسه ایران بتئیل، کامیونیتی اسکول، کالج البرز، این مدارس غیرانتفاعی بودند و با شهریه دانشآموزان بخشی از مخارج تأمین میشد. مدارس اسلامی را نیز روحانیونی مانند «حاج شیخ عباسعلی اسلامی، آیتالله فومنی و علامه کرباسچیان» با همفکری و کمک بازاریان متعهد و تحصیلکردههای مذهبی و بدون برخورداری از کمک دولت، پایهگذاری کردند. مدارس اسلامی غیرانتفاعی بوده و از دانشآموزان شهریه دریافت میشد.
۴- کادر آموزشی
مدارس امریکایی، افراد تحصیلکرده دانشگاههای امریکا و اروپا را برای تدریس در مدارس خود انتخاب میکردند که تبحر لازم را در زمینه تدریس مواد آموزشی داشته باشند و بتوانند مواد درسی را به بهترین شیوه به دانشآموزان تدریس کنند. افرادی مسلط به زبان انگلیسی و کتب مربوطه و دارای سابقه تدریس باشند. کادر آموزشی هماهنگ با اهداف و خواستههای مدارس و تلاش برای دستیابی به اهداف مؤسسه بودند. مدارس اسلامی افرادی که دارای تحصیلات دانشگاهی بودند و سابقه کار در آموزش و پرورش داشتند و متدین و مذهبی و دارای روحیه مبارزه با رژیم پهلوی را بهعنوان کادر آموزشی مدارس خود انتخاب میکردند که این افراد علاوه بر بعد آموزش، به جنبههای تربیتی و سیاسی نیز پرداخته تا بتوانند نسلی مؤمن و متعهد برای اداره جامعه در آینده، تربیت کنند.
۵- فوقبرنامه
مدارس امریکایی در امر آموزش، در بعضی موارد طبق اصول مصوب آموزش و پرورش ایران عمل میکردند، اما فعالیتهایی را بهعنوان فوقبرنامه در برنامه آموزشی مدرسه اجرا میکردند. آنها برای آشنایی دانشآموزان با زبان انگلیسی، کلیه دروس را به این زبان تدریس میکردند. مدارس مجهز به آزمایشگاههای فیزیک، شیمی و زیستشناسی بود و دانش آموزان این دروس را بهصورت عملی فرامیگرفتند. در کنار آموزش، پرداختن به ورزش نیز قسمتی از برنامه این مدارس بود. اکثر آنها مجهز به زمینهای ورزشی و حتی استخر بودند و در کنار ورزش و آموزش، یادگیری موسیقی، نقاشی، ماشیننویسی در فعالیتهای فوقبرنامه مدارس جای داشتند. دبیرستان البرز و مدرسه کامیونیتی اسکول، مجهز به کتابخانههایی با موضوعات متنوع بودند که بیشتر آنها مذهبی و در رابطه با مسیحیت بود و دانشآموزان در برنامه درسی خود ساعت مطالعه داشتند و از کتابخانه مدرسه استفاده میکردند. مدارس میسیونری از همان ابتدا، آموزش حرفههای مختلف مانند آهنگری و کشاورزی را برای پسران و خانهداری، خیاطی و کودکیاری را برای دختران جزو برنامههای درسی خود قرار داده بودند. مدارس جامعه تعلیمات اسلامی، مدرسه رفاه و علوی و سایر مدارس اسلامی، در کنار فعالیتهای آموزشی، فعالیتهای فوقبرنامه نیز ارائه میدادند. دارای آزمایشگاههای مجهزی بودند و دروس آزمایشگاهی را بهصورت عملی در آزمایشگاه به دانشآموزان آموزش میدادند. مدارس مجهز به کتابخانه با کتب مذهبی، علمی بود و منبع بسیار خوبی برای بالابردن سطح آگاهی دانشآموزان به شمار میرفت. برگزاری کلاسهای آموزش زبان انگلیسی، زبان عربی و کلاسهای علمی از دیگر فعالیتهای این مدارس بود. تشکیل کلاسهای آموزش قرائت و تفسیر قرآن، تاریخ اسلام، تعلیمات اسلامی و اجرای برنامههای مذهبی نیز از دیگر فعالتهای فوقبرنامه این مدارس بود. مدارس مجهز به کارگاههای فنی- حرفهای بود و آموزش مختلف در این کارگاهها صورت میگرفت.
۶- تدوین کتب آموزشگاه
مدارس امریکایی برای مواد آموزشی ارائه شده، کتابهای مدنظر خود را ارائه میدادند که از نظر کیفیت آموزشی و مذهبی، در جهت اهداف موردنظرشان باشد. کتب درسی مدارس امریکایی در زمان پهلوی اول، شامل یک دوره تاریخ امریکا و خاورمیانه، کتابهای ادبی مانند گلستان، بوستان و کتابهای اخلاقی و مذهبی شامل تعالیم مسیح و بزرگان بود. مدارسی مانند مدرسه امریکایی، پتی گاس، در زمان پهلوی دوم، کتابهای درسی خود را از طریق شعبه خود در امریکا تهیه میکردند و بقیه مدارس نیز کتابهایی در راستای اهداف آموزشی خود ارائه میدادند. مدارس اسلامی، نیز برای تدوین کتب دینی از افراد متخصص این رشته استفاده میکردند. به عنوان مثال مرحوم علامه طباطبایی مؤلف کتاب تعلیمات دینی سال پنجم و ششم ابتدایی بودند و دکتر باهنر و علی غفوری، مؤلف کتاب، تربیت و تعلیم دینی بودند و مدارس اسلامی از این کتابهای برای درس اخلاق استفاده میکردند. به طور کلی مدارس اسلامی، در کنار آموزش کتب معرفیشده توسط آموزش و پرورش، خود نیز در زمینه دینی و مذهبی، سیاسی و حتی فوقبرنامه، کتابهای دیگری ارائه میدادند.
۷- مکان ایجاد مدارس
تمامی مدارس امریکایی به غیر از مدرسه کامیونیتی اسکول، در محدوده خیابان شریعتی و قسمتهای شمالی تهران، قرار داشتند و قرار گرفتن این مدارس در محدوده خاصی از شهر، به سیستم پذیرش دانشآموزان برمیگردد که از خانوادههای اتباع امریکایی، کارمندان سفارت و رجال و ثروتمندان جامعه بودند.
مدارس اسلامی، بیشتر در مناطقی که بافت مذهبی داشت، ایجاد شد و اکثر مردم این منطقه دارای گرایشات سیاسی- مذهبی و نگران وضعیت آموزشی مدارس دولتی بودند.
۸- ایجاد مدارس در سایر شهرها
مدارس امریکایی که ابتدا از ارومیه فعالیت خود را آغاز کردند، بهتدریج فعالیتهای خود را افزایش داده و در بسیاری از شهرهای ایران مدارسی ایجاد کردند و بعد از تأسیس اولین مدرسه در تهران تا آخرین سالهای حکومت پهلوی دوم، همچنان فعالیت خود را ادامه داده و مدارسی در نقاط مختلف شهر تهران ایجاد کردند. مدارس اسلامی، ابتدا فعالیت خود را از تهران آغاز کردند و بهتدریج علما در بسیاری از شهرهای ایران مدارسی ایجاد کردند و در جهت ایجاد آموزشگاهی برای فرزندان خانوادههای متدین، تلاش کردند. بهعنوان نمونه، جامعه تعلیمات اسلامی نیز تا سال ۱۳۵۷ ش. ۱۸۳ شعبه در شهرهای مختلف تأسیس کرد. مدارس اسلامی علاوه بر تهران، در سایر شهرها نیز تصمیم به ایجاد شعباتی داشتند.
بررسی عملکرد مدارس با توجه به اهداف آنها
مدارس امریکایی و اسلامی، اهدافی را در نظر داشتند و برای تحقق آنها اقدام به ایجاد مدارس کردند. با بررسی عملکرد آنها در زمینههای مختلف، میتوان به موفقیت یا عدم موفقیت آنها پی برد.
الف: مدارس امریکایی
از تأثیرات کوتاهمدت مدارس، جلب موافقت دولت ایران یا کسب مجوز شورای عالی آموزش و پرورش برای تأسیس مدارس را میتوان نام برد که در این زمینه اقدامات لازم صورت گرفت. بعد از ایجاد مدارس و شروع فعالیت اهداف بعدی «میانمدت و بلندمدت» در راستای کار آنها قرار میگیرد. جذب دانشآموزان ایرانی، توسعه فضای آموزشی، استفاده از ایرانیان در کادر آموزشی، ارائه محتوای آموزشی تعریفشده از تأثیرات میانمدت این مدارس در جامعه ایران است که در این زمینه موفق بودند و امید داشتند که در آینده دانشآموزان امریکایی و محصلان ایرانی این مدارس، بعد از اتمام تحصیلات در دانشگاههای امریکایی و غربی، به ایران بازگردند و جایگزین افراد در پستهای سفارت و مناصب دولتی بهعنوان یک طبقه همراه و مجری سیاستهای آنها مشغول کار شوند، اما در رسیدن به تأثیرات بلندمدت اقدامات خود در جامعه ایران یعنی «تغییر فرهنگ ایرانی و استحاله مذهبی» با پیروزی انقلاب اسلامی موفق نشدند.
ب: مدارس اسلامی
مدارس اسلامی در راستای مقابله با سیستم آموزش و پرورش دوره پهلوی و نوعی مبارزه فرهنگی با رژیم با تربیت نسلی تربیتشده، اقدام به ایجاد مدارس اسلامی کردند و توانستند با کسب مجوز مدارسی را در نقاط مختلف ایجاد کنند و با جذب دانشآموزان مستعد از خانوادههای مذهبی و بهکارگیری نیروهای متخصص و مؤمن به عنوان کادر آموزشی و ارائه دروسی که با اهداف آنها هماهنگی داشت، نسل نوجوان و جوان کشور را با دین و فضای حاکم بر جامعه آشنا کنند و از این طریق بسیاری از برنامههای فرهنگی رژیم پهلوی را بیاثر سازند و با هدایت و تکوین شخصیت دانشآموزان، آنها را در مقابل سلطنت پهلوی قرار دهند و بدین جهت در ایام پیروزی انقلاب اسلامی، دانشآموزان مدارس اسلامی حضور فعالی داشتند و بعد از پیروزی انقلاب نیز، دانشآموختگان این مدارس در مناصب دولتی و بهعنوان مبلغان تربیت اسلامی مشغول کار شدند.
واکنش روحانیت و نیروهای انقلابی به عملکرد مدارس امریکایی
مهمترین و اصلیترین واکنش علما و نیروهای مذهبی به آموزش و پرورش دوره پهلوی و فرهنگ رایج در بین جوانان و مدارس خارجی و علیالخصوص مدارس امریکایی به علت رابطه همهجانبه با امریکا، تأسیس مدارس اسلامی پسرانه را میتوان نام برد، اما بانیان مدارس علاوه بر آن، فعالیتهای دیگری نیز انجام میدادند که به نوعی واکنش به وضع موجود و مبارزه با آن محسوب میشد که عبارتند از:
۱- تأسیس مدارس دخترانه اسلامی
آیتالله فومنی حائری، با احداث مدرسه دخترانه بر لزوم تعلیم و تربیت دختران مؤمن برای جامعه تأکید کرد و در مقابل مخالفتها ایستادگی نمود تا نتیجه اقدام خود را به همگان نشان دهد. علامه کرباسچیان نیز در این زمینه، بر کیفیت تعلیم و تربیت دانشآموزان تأکید داشت و در این مسیر از هیچ کوششی مضایقه نکرد و همواره محصلان را در جریان تعالیم روز قرار میداد. مدرسه رفاه در سال تحصیلی ۱۳۴۷-۱۳۴۶ با هدف مبارزه و فعالیت سیاسی در کنار تربیت دینی دختران شکل گرفت. افرادی مانند «شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر، مرحوم هاشمی رفسنجانی و تعدادی از فرهنگیان و بازاریان، بعد از آزادی از زندان، تصمیم گرفتند مرکزی را راهاندازی کنند و نام «بنیاد رفاه تعاون اسلامی» برای آن انتخاب کردند که هم به خانوادههای فقیر کمک مالی شود و کار ساخت مدرسه در تهران و سایر شهرستانها زیر نظر بنیاد صورت گیرد بعد از حمایت مالی بازاریان. بدین ترتیب وسایل لازم برای تأسیس کانونی به نام «بنیاد فرهنگی رفاه» آماده شد.
در سال ۱۳۴۹ ش. «رضا روزبه و سیدمصطفی شبستری» درصدد برآمدند تا بهمنظور بسط و اشاعه اطلاعات و آموختههای مبادله شده بین مدرسان و متعلمان و رفاه حال دختران مسلمان به احداث مدرسه دخترانهای مبادرت ورزند. بدین ترتیب در آن فرصت مقتضی به دست آمده، فعالیت فرهنگی مدرسه آغاز شد. در سال تحصیلی ۱۳۵۰-۱۳۴۹، مدرسه روشنگر به ثبت رسید و در سال ۱۳۵۰-۱۳۵۱ فعالیت خود را بهطور رسمی آغاز کرد.
۲- برگزاری جلسات پرسش و پاسخ
در اواخر دهه ۴۰ حسینیه ارشاد، مسجد جاوید، مسجدالجواد و مسجد توحید ازجمله کانونهایی بودند که دانشجویان سؤالات خود را در آنجا مطرح میکردند. حسینیه ارشاد در این بین از موقعیت ویژهای برخوردار بود، ولی به دلیل اداری بودن محوطه آن و درنتیجه به علت محدودیت زمانی حاکم برآن و ناتمام ماندن صحبتها، بحثها و سؤالات دانشجویان، افراد بیشتری ازجمله دستاندرکاران به این فکر افتادند تا دنباله این جلسات ناتمام را در منازلی که آمادگی پذیرش و در اختیار گذاشتن امکاناتشان را دارند، برگزار کنند.