سرویس بین الملل جوان آنلاین: شاید کمترین میراثی از دوره باراک اوباما باقی مانده باشد که دونالد ترامپ آن را در این سه سال از ریاست جمهوریاش لغو نکرده باشد. خروج از برجام، خروج از معاهده بینالمللی آب و هوایی پاریس، خروج از مذاکرات مربوط به دو پیمان تجاری و سرمایهگذاری ترنسآتلانتیک و پیمان تجاری اقیانوس آرام مشهور به شراکت ترانسپاسیفیک و خروج از پیمان جهانی تجارت اسلحه ازجمله اقدامات مهم اوباما بودند که ترامپ از بدو ورودش به کاخ سفید یک به یک آنها را رد کرد و آخرین مورد هم مربوط میشود به فرمانی که اوباما در سال ۲۰۱۴ و در مورد محدودیت استفاده از مینهای ضدنفر صادر کرد و ترامپ در روز جمعه ۳۱ ژانویه این فرمان را هم لغو کرد. ترامپ با این کار امیدها برای پیوستن امریکا به پیمان بینالمللی اوتاوا را بر باد داد و گذشته از این، لشکری از قاتلین خاموش امریکایی را در سرتاسر جهان پخش میکند؛ لشکری که تا سالهای سال بعد از ریاست جمهوری او دست به کشتار مردم غیرنظامی خواهد زد و این موضوع بیش از هر جا برای منطقه خاورمیانه اهمیت دارد.
قاتل خاموش
جنگ امریکا در ویتنام با رزمندگان ویتکنگ و نیروهای ویتنام شمالی ازجمله جنگهای مشهور در نیمه دوم قرن بیستم است که درنهایت، این جنگ با خروج مفتضحانه امریکاییها از ویتنام و ورود پیروزمندانه نیروهای ویتنام شمالی به سایگون، پایتخت وقت ویتنام جنوبی، در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ به پایان رسید. با وجود اینکه حدود نیمقرن از آن جنگ گذشته، هنوز هم جان شهروندان ویتنامی در خطر است و عامل عمده این خطر از سوی مینهایی است که ارتش امریکا در این کشور به جا گذاشته بود. گفته میشود که هنوز حدود ۳ میلیون مین و جنگافزار عمل نکرده در ویتنام باقی مانده و تا کنون حداقل ۴۰ هزار ویتنامی بر اثر انفجار مین کشته شده اند و احتمال دارد مینروبی کامل این کشور تا ۱۰۰ سال دیگر ادامه یابد. این یک نمونه از میراث خونباری است که امریکا در یک نقطه از جهان به جا گذاشته و نمونههای دیگر ازجمله عراق و افغانستان هم تجربه مشابه این را دارند. آمار سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که تا پایان سال ۲۰۱۷، دستکم ۳۸ هزار و ۸۶۷ نفر در عراق قربانی مینهای ضدنفر به جا مانده از اشغال این کشور به دست ارتش امریکا بودهاند که طبق گزارشها، تنها در همین سال تعداد تلفات ۳۰۴ نفر بود که ۱۸۵ نفر از این تعداد کشته و ۱۱۸ نفر زخمی شدهاند. آمارها در افغانستان نیز وضعیتی مشابه عراق را نشان میدهد. برآوردها حاکی از آن است که میزان تلفات در افغانستان تا سال ۲۰۱۷، ۳۰ هزار و ۹۸۰ نفر بوده که از این تعداد ۷ هزار و ۴۵۶ نفر کشته و ۲۳ هزار و ۵۲۴ نفر زخمی یا قطع عضو شدهاند. این آمار در حالی است که خبرگزاری طلوع افغانستان در گزارشی متکی به آمارهای رسمی کشور اعلام کرد که ۱۷۰۰ کیلومتر از زمینهای افغانستان آلوده به مین و دیگر مواد انفجاری هستند و ماهانه ۱۲۰ نفر قربانی میگیرند. خطرات و تلفات ناشی از این مینها در حدی است که گروه ۱۳ نفره زنان در ایالت بامیان افغانستان برای پاکسازی مناطق آلوده به مین به نیروهای دولتی پیوستهاند و گفتهاند که دیگر حاضر به مشاهده مرگ و نقص عضو کودکان و نوجوانان خود نیستند. آمار تلفات ناشی از مینهای به جا مانده از ارتش امریکا در افغانستان و عراق خطر این میراث امریکایی را نشان میدهد بهخصوص اینکه طبق گزارش کمپین بینالمللی نظارت بر کاربرد مینهای زمینی، حدود ۸۰ فرد غیرنظامی هستند که اکثر آنها را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند. ترامپ در حالی اجازه استفاده از مین ضد نفر را به ارتش خود داده که این تصمیم او درست یک سال بعد از دادن جایزه صلح درسدن به کیم فو مشهور به دختر ناپالم گرفته میشود. عکس زمان کودکی دختر ناپالم در جریان جنگ ویتنام جهان را شوکزده کرد و این تصمیم ترامپ نشان میدهد که ارتش امریکا همچنان تسلیحات کشندهای را به کار میگیرد که بیشترین قربانی آن کودکان هستند.
تلاشهای جهانی و اوباما
اولین تلاش برای ممنوعیت از مین در سال ۱۹۷۷ و با اضافه کردن بندی به کنوانسیون ژنو انجام شد که طبق آن، استفاده از مین برای کشتن غیرنظامیان ممنوع شد. سازمان ملل در اکتبر ۱۹۸۰ کنوانسیونی به نام کنوانسیون تسلیحات خاص و متعارف، CCW، به تصویب رساند که از دسامبر سه سال بعد اجرایی میشد و طبق آن، استفاده از برخی تسلیحات متعارفی ممنوع یا محدود میشد که آثار مخرب قابل توجهی به جا میگذارند و پروتکل دوم الحاقی به این کنوانسیون محدودیتهایی را برای استفاده از مینهای ضد نفر تعیین میکرد. شش سازمان غیرانتفاعی در سال ۱۹۹۱ ائتلافی به نام کارزار جهانی علیه مینهای زمینی، LCBL، تشکیل دادند و تلاش گستردهای را علیه بهکارگیری مین ضدنفر و بمبهای خوشهای به راه انداختند. فرانسه در فوریه ۱۹۹۳ درخواستی تقدیم دبیر کل سازمان ملل برای بازنگری در CCW کرد که این درخواست با صدور قطعنامهای در مجمع عمومی به تأیید این سازمان رسید. نخستین قانون بینالمللی ممنوعیت استفاده از مینهای زمینی در ۱۹۹۵ و در بلژیک به تصویب رسید و کمیسیون اتحادیه اروپا همان سال قانونی را برای ممانعت از مینهای ضدنفر تصویب کرد. تلاشهایی برای بازنگری در CCW در سالهای بعد دنبال شد و با وجود مخالفتهای برخی از کشورها ازجمله امریکا، این تلاشها سرانجام در کنفرانس بینالمللی اوتاوای کانادا و در دسامبر ۱۹۹۷ به نتیجه رسید. ۱۲۱ کشور از مجموع ۱۵۰ کشور شرکتکننده در این کنفرانس پیمان اوتاوا با نام کامل پیمان منع استفاده، نگهداری، ساخت و جابهجایی مین ضدنفر و نابودی اینگونه مینها را امضا کردند. تاکنون ۱۶۴ کشور جهان به این پیمان پیوستهاند، اما ۳۱ کشور عضو سازمان ملل متحد ازجمله امریکا، روسیه و چین که بزرگترین تولیدکننده و دارنده این مینها هستند هنوز به این پیمان نپیوستهاند. باراک اوباما به دلیل فشار سازمانهای غیرانتفاعی و حقوق بشری در این زمینه حاضر شد در سال ۲۰۱۴ فرمانی را برای محدودیت استفاده از مینهای ضدنفر صادر کند؛ هرچند کتلین هایدن، سخنگوی وقت شورای امنیت ملی امریکا، در ژوئن آن سال وعده داده بود که دولت امریکا قصد پیوستن به پیمان اوتاوا را دارد، اما بعداً معلوم شد که برنامه امریکا تنها در حد فرمان ریاست جمهوری است و نه بیش از این. شاید مخالفت کنگره باعث شده بود اوباما به صدور فرمان بسنده کند؛ چراکه پیوستن به اوتاوا مستلزم تأیید کنگره بود. به هر حال، فرمان او سرنوشتی شبیه به دیگر تصمیمات عمدهاش پیدا کرد و ترامپ با لغو آن دوباره دست ارتش امریکا را برای استفاده از مینهای ضد نفر باز گذاشته است.
بهانههای غیر قابل قبول
به نظر میرسد که فرمان روز جمعه ترامپ برای رفع محدودیت از مینهای ضدنفر در پی بررسیهایی بوده که از دو سال قبل و زمان جیمز ماتیس، وزیر دفاع سابق امریکا، در پنتاگون انجام شده و گفته میشود که ارتش امریکا به دنبال تولید مینهای ضدنفری بود که ظرف ۳۰ روز یا کمتر از بین بروند و بتوان آنها را غیرفعال کرد. ظاهراً کاخ سفید ترامپ بر اساس این بررسیها است که مدعی استفاده از مینهای «مجهز و پیشرفته» را دارد و این مینها «به نحوی طراحی شدهاند تا آسیبهای ناخواسته به غیرنظامیان و نیروهای متحد امریکا کاهش یابد.» پنتاگون هم به نوبه خود اطلاعیهای صادر کرده و مدعی «اقدامات احتیاطآمیز برای محافظت از غیرنظامیان در استفاده از مینهای زمینی» شده است. این عبارات بهخوبی نشان میدهد که کاخ سفید و پنتاگون بهخوبی نسبت به استفاده از مینهای زمینی و بهخصوص مینهای ضدنفر آگاه هستند و سعی میکنند تا با این نوع عبارت کار خود را توجیه کنند. با وجود این، کارشناسان متوجه لفاظیهای کاخ سفید و پنتاگون هستند و میدانند که بیانیههای این دو واقعیتهای موجود در مورد مینهای ضدنفر را تغییر نمیدهد. برای مثال، مایکل پین، وکیل حقوقی سازمان پزشکان مدافع حقوق بشر، ضمن رد ادعاهای مربوط به مینهای مجهز و پیشرفته میگوید: «بهرغم هرگونه پیشرفت در علم و فناوری، مینهای زمینی هنوز هم میتوانند موجب صدمات غیرقابل جبران شوند و رنجهای ناخواسته ایجاد کنند. ایالات متحده با سست کردن قوانین محدودیتزا برای استفاده از مین، به سایر کشورها در جهان سیگنال میدهد که مینهای زمینی قابل قبول هستند. دولت ترامپ نباید این سلاحهای باستانی و وحشتناک را که در قرن بیستویکم جایی ندارند، عادی سازد.» به نظر نمیرسد که سیاست یکجانبهگرایانه ترامپ در این مورد هم تحت تأثیر انتقادها قرار بگیرد بهخصوص اینکه مثل دیگر موارد مربوط به تسلیحات نظامی، در اینجا هم موضوع شرکتهای اسلحهسازی و بازار پرسود چندین میلیاردی مطرح است. ترامپ علاوه بر ضدیت با دستاوردهای اوباما، در عرصه نظامی توجه به بازار تسلیحات داشته و اقدامات او برای خروج از پیمان جهانی تجارت اسلحه یا لغو پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد به نفع شرکتهای بزرگ اسلحهسازی بوده و موضوع مینهای ضدنفر هم از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، ترامپ محدودیت استفاده از این مینها را برداشت تا هم این میراث اوباما را نابود کرده باشد و هم ثروت هنگفتی نصیب شرکتهای اسلحهسازی کند که از حامیان قابل توجه او برای رسیدن به دومین دور ریاست جمهوری هستند.