سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: انقلاب اسلامی را میتوان حاصل روندی بلندمدت از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ دانست؛ از همین رو باید ریشههای این انقلاب را در تفکر جریانات و سازمانهایی جست که با وجود فوت یا انحلال اشخاص و ساختارها از میان نرفتهاند و هنوز در میوهها و آفات فکری و ساختاری این درخت تنومند تأثیرگذارند. به همین جهت شناخت این جریانات و اشخاص و نقش هر کدام در بارور ساختن اندیشه دینی و انقلابی در طراحیهای آینده و آسیبشناسی وضعیت موجود نقش بسزایی دارد و چه بسا بدون شناخت آنها پیشروی نشد یا منتهی به انحراف است. حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان، تاریخپژوه برجسته معاصر و رئیس کتابخانه ملی، در کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی ایران از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷- ۱۳۲۰)» تلاش داشته است به اختصار، اما کامل، منصفانه و بدون هیچگونه قضاوتی درباره اشخاص به این مهم بپردازد. وی در این کتاب ارزشمند و ماندگار با مرور فعالیت فرهنگی- سیاسی مذهبیها در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا و چگونه نیروهای مذهبی و روحانی در موقعیت رهبری نهضت قرار گرفتند؟ او معتقد است اینکه به رغم فعالیت نیروهای سکولار در ایران از دوره مشروطه که همواره دین را افیون تودهها خطاب میکردند و میکوشیدند تا تاریخ ایران را از گذشته خود منقطع سازند و با وجود تلاشهای گسترده رضاشاه برای مقابله با مذهب و سنت، روحانیت توانست محبوبیت عمومی یافته و مردم را علیه تجدد صوری پهلوی برانگیزاند و آنها را در مسیر سرنگونی نظام دیکتاتوری رهبری کند، پرسشی اساسی است که باید بدان پرداخت. آنطور که جعفریان در مقدمه کتاب خود آورده است این دوره، دورانی است که متدینین و روحانیون توانستند با اقدام به نوعی خانهتکانی، دین را که در تمام دوره رضاخان گرفتار انزوا شده بود، احیا کنند و آن را در پیوند بیشتری با جامعه و سیاست قرار دهند. هدف دیگر جعفریان از تألیف این کتاب پرداختن به اندیشه دینی سازمانها و جریانهای مذهبیای است که پس از حذف استبداد رضاخانی و پایان هجوم وحشیانه آن دولت بر ضد مظاهر دینی پدید آمدند و در حوزههای علمیه، دانشگاهها، بازارها، دبیرستانها، مساجد، حسینیهها و دیگر محافل مذهبی حرکتشان را نفوذ و توسعه دادند. این اهداف در کتاب مذکور با مطالعه دو بخش، مورد بررسی قرار گرفته است. نخست «تشکلهای منظم» اعم از گروهها، انجمنها و سازمانهاست که با نوعی مرکزگرایی، شماری افراد را در عضویت خود درآورده و با اندیشه و استراتژی و تاکتیکهای مخصوص به خود، در پهنه جامعه ایرانی به فعالیت پرداختند؛ و دوم «جریانهای فکری» که طیفی از نیروهای اجتماع را تحت تأثیر خود قرار دادند و با ایجاد موجهای فکری، آنان را به سمت و سوی خاصی هدایت کردند. نویسنده در این کتاب با رویکردی تاریخی – فرهنگی (نه جامعهشناختی) و با روش تاریخنگاری فرهنگی (نه سیاسی) در هشت فصل به واکاوی «بازگشت دین به عرصه جامعه و سیاست»، «فعالیتهای حوزوی از اواخر دهه ۳۰ تا انقلاب اسلامی ۵۷»، «جریانهای مذهبی - سیاسی فعال دهه ۴۰ تا اوایل دهه ۵۰»، «اسلام انقلابی سازمان مجاهدین خلق»، «حسینیه ارشاد و دکتر شریعتی»، «گروهها و جریانهای فعال مذهبی - سیاسی»، «نویسندگان برجسته آثار دینی - سیاسی در آستانه انقلاب اسلامی» و «جریانهای تجدیدنظرطلب در عقاید شیعه» میپردازد. همانگونه که بیان شد ویژگی منحصر به فرد این اثر، عدم موضعگیری درباره اشخاص و سازمانهاست. جعفریان سعی کرده است به عنوان راوی صادق و منصف منعکس کننده واقعیت هر جریان و سازمان باشد. این کتاب تا کنون بارها تجدید چاپ شده است و در هر چاپ نویسنده با پوشش انتقادات و دادههای جدیدی که به دست آورده، کتاب را تکمیل نموده است. چاپ نهایی این کتاب در ۱۴۲۴ صفحه از سوی نشر علم در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.