کد خبر: 990779
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۱:۱۶
در گفت‌وگوی «جوان» با کارگردان «لباس شخصی» مطرح شد
فیلم سینمایی «لباس شخصی» یکی از پدیده‌های این دوره از جشنواره فیلم فجر است؛ فیلمی که در آن به بخش دیده‌نشده‌ای از تاریخ انقلاب و یکی از پیچیده‌ترین عملیات‌های کشف شبکه جاسوسی در دهه ۶۰ می‌پردازد.
محمدصادق عابدینی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: امیرعباس ربیعی کارگردان فیلم «لباس شخصی» که اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی‌اش را با موسسه «اوج» انجام داده است به باور خیلی‌ها می‌توانست یکی از مدعیان دریافت سیمرغ بخش نگاه نوی سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر باشد در گفتگو با «جوان» از چگونگی ساخت این فیلم می‌گوید.

چه شد برای اولین تجربه سینمایی سراغ تاریخ انقلاب اسلامی رفتید؟
من کلاً به ژانر سیاسی علاقه دارم و سینمای سیاسی را دنبال می‌کنم. فیلم‌های کوتاه و مستندی هم که ساخته‌ام تقریبا همگی به سیاست ربط داشته از موضوعاتی مثل حمله امریکا به عراق و اشغال آن کشور گرفته تا جنگ ۳۳ روزه و حتی اتفاقات سال ۸۸ و موضوع مدافعان حرم. برای ساخت فیلم بلند هم می‌دانستم که سراغ موضوع سیاسی خواهم رفت. حدود چهار سال پیش فیلمنامه‌ای نوشته بودم درباره سیستان‌و‌بلوچستان که قرار بود با حوزه هنری کار کنم که نشد، آن فیلمنامه هم موضوع سیاسی داشت.

پس احتمالا برای آینده هم باز سراغ ژانر سیاسی خواهید رفت؟
بله، قطعا، از همین الان می‌گویم که فیلم بعدی که خواهم ساخت موضوع سیاسی دارد و حتی به موضوعات آن هم فکر کرده‌ام.

چرا سراغ داستان حزب توده رفتید، در این باره مطالعه تاریخی داشتید؟
من درباره حزب توده شناختی نداشتم. نزدیک سه سال پیش بود که دوست عزیزی داستان کشف شبکه مخفی جاسوسی حزب توده را برایم تعریف کرد و دیدم چقدر داستان جذابی دارد.

اوج به شما پیشنهاد ساخت این فیلم را داد؟
نه، اصلا این کار سفارشی نیست. بچه‌های اوج حتی من را نمی‌شناختند. طرح فیلمنامه را که نوشتم آن‌ها آن را خواندند و خوششان آمد، بعد وارد مذاکره برای قرارداد ساخت فیلم شدیم.

تقریبا همه بازیگران فیلم «لباس شخصی» از بازیگران تئاتری هستند که برای تماشاگر عادی سینما چهره‌های ناشناخته‌ای به شمار می‌آیند. علت انتخاب بازیگر تئاتری برای ناشناخته بودن چهره‌هایشان بود یا مسئله دستمزد ارزان‌تر آنها؟!
هر دو مسئله بود. فضای فیلم من معماگونه بود و ترجیح می‌دادم چهره بازیگران ناشناخته باشد و تماشاگر آن‌ها را نشناسد. وقتی بازیگر چهره ناشناخته‌ای برای بیننده داشته باشد، سوابق او مخاطب را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد و حدس زدن قهرمان و ضد قهرمان فیلم برای تماشاگر سخت می‌شود. از طرفی هم بحث هزینه بود. من ترجیح می‌دهم اگر قرار است هزینه‌ای انجام شود برای خود فیلم باشد نه برای دستمزد بازیگر. از طرف دیگر بازیگران تئاتر از نظر بازیگری حرفه‌ای‌تر و متخصص‌تر هستند. خیلی‌هایشان درس خوانده بازیگری هستند و زحمت کشیده‌اند. در فیلم «لباس شخصی» بازیگران اغلب بیش از ۲۰ سال سابقه کار تئاتر دارند.

بازی‌های خوبی از تیم بازیگری شاهد بوده‌ایم، احتمالا «لباس شخصی» شروع ورود چهره‌های جدید به سینما باشد!
معتقدم سینما نیازمند ورود چهره‌های جدید است. همان‌طور که هر ساله فیلمسازان فیلم اولی با فیلم‌های خوبی که می‌سازند، کار را برای فیلمسازان پیشکسوت سخت می‌کنند، درباره بازیگری هم ورود بازیگر جدید، هشداری برای بازیگران قدیمی‌تر است که فقط به فکر دستمزد بالا نباشند و اگر خود را ارتقا ندهند، جایگاه‌شان از سوی بازیگران جدید به خطر می‌افتد.

فضای فیلم به «ماجرای نیمروز» شباهت دارد، چقدر تحت تاثیر این فیلم در ساخت «لباس شخصی» قرار داشتید؟
اصلا بحث تاثیرپذیری نبوده است. وقتی من در مرحله تحقیق فیلم «لباس شخصی» بودم، تازه فیلم «ماجرای نیمروز» در جشنواره فجر رونمایی شد. تا پیش از آن هم نمی‌دانستم که چنین فیلمی در حال ساخت است، اما نکته این است که حوادث ماجرای نیمروز و لباس شخصی در یک دوره تاریخی مشترک یعنی سال‌های ۶۰ تا ۶۲ می‌گذرد. اسناد وتصاویر آرشیوی آن دوره وجود دارد و اینکه هر دوی ما تلاش کردیم که در فضاسازی به تصاویر مستند نزدیک شویم و روایت مستند داشته باشیم، برای همین است که دو فیلم از این نظر به هم شباهت دارند، اما تقلیدی انجام نشده است.

در تیتراژ فیلم از محمدحسین مهدویان تشکر کرده‌اید، نقش مهدویان در ساخت «لباس شخصی» چه بود؟!
حسین عزیز در مرحله فیلمنامه به من کمک کرد. من متن فیلمنامه را برای مهدویان می‌فرستادم و او نظراتش را درباره آن به من می‌گفت و از تجربه‌اش استفاده می‌کردم.

در نشست رسانه‌ای فیلم نقد‌هایی به «لباس شخصی» وارد شد، از جمله روایت تاریخی و اینکه هنوز نفوذی‌ها و لباس شخصی‌های حزب توده در میان سیاسیون و هنرمندان حضور دارند، این نقد چقدر وارد است؟
اگر کسی درباره تاریخ و مسائل تاریخی فیلم بحث و ادعا دارد و مدعی است روایت مخدوشی ارائه شده، اسناد و مدارکش را بیاورد. فیلم «لباس شخصی» پژوهشگر تاریخی دارد و می‌توانند با هم بحث کنند، اما در مورد بحث نفوذ، همان طور که در پایان فیلم اشاره شد، طیف خاصی مدنظر نبود. کاراکتر فیلم هم می‌گوید که به جز شاخه نظامی که کشف شد، سران شاخه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هیچ وقت کشف نشده‌اند. آن‌ها هنوز هم حضور دارند و فعالیت می‌کنند. من در جواب آن منتقدی که گفت چرا در فیلم گفتی «هنرمندان»، گفتم من هم هنرمندم و قطعا نیتم زیر سؤال بردن هنرمندان نیست ولی واقعیت این است که افرادی که با شاخه مخفی حزب توده در ارتباط بودند دستگیر نشدند و فعالیت‌ها و اندیشه‌های آن‌ها ادامه داشته است، الان هم رفتار‌های مارکسیستی برخی از هنرمندان را می‌بینیم.

سکانس معرفی فیلم که از سوی دبیرخانه جشنواره منتشر شده بود، در نسخه جشنواره حذف شده بود، چرا این سکانس را سانسور کردید؟
آن سکانس را بنا به صلاحدیدی حذف کردیم. غیر از آن یک سکانس دیگر هم بود که در نسخه اکران شده در جشنواره نیست. درباره حذف آن سکانس در نشست خبری جشنواره توضیح دادم. دلیل حذف هم اختلاف بین من و تهیه‌کننده یا سازمان اوج نبود، موضوع بیرون از این مسائل است و ما هیچ اختلافی نداریم و تمام قد از فیلمم دفاع می‌کنم.

فکر نمی‌کنید جای «لباس شخصی» در بخش سودای سیمرغ خالی بود؟
من شنیده‌ام علت اصلی راه پیدا نکردن «لباس شخصی» به بخش سودای سیمرغ برخورد سلیقه‌ای چند تن از اعضای هیئت انتخاب بوده است. وظیفه ذاتی هیئت انتخاب، گزینش فیلم‌های شایسته برای معرفی به بخش سودای سیمرغ است ولی اگر اعضا به صورت حرفه‌ای رفتار نکنند باید پاسخگو باشند. من حتی شنیده‌ام که هیئت داوران بخش نگاه نو به جشنواره اعتراض کرده‌اند که چرا «لباس شخصی» در سودای سیمرغ نیست.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار