سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش «جوان»، چندی قبل زن میانسالی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از سه مرد پژو سوار به اتهام سرقت طلاهایش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: ساعتی قبل در خیابانی حوالی غربتهران به مقصد میدان آزادی سوار خودروی پژویی شدم که راننده آن پسر جوانی بود. پس از طی مسافت کوتاهی راننده دو مرد شیکپوش را هم به عنوان مسافر سوار کرد. آنها هر دو در صندلی عقب نشستند و با هم به زبان ترکی استانبولی حرف میزدند. راننده از آنها شغلشان را سؤال کرد که یکی از آنها گفت: دوستم تاجر معروفی و اهل کشور ترکیه است که لوازم صوتی به ایران وارد میکند و در مقابل هم خشکبار و فرشهای دستباف به کشور ترکیه صادر میکند. او گفت که چند سالی است مترجم این تاجر است و در این مدت مرد تاجر به او خیلی کمک مالی کردهاست. او خیلی زیاد از مرد تاجر تعریف و تمجید میکرد و گاهی هم با او ترکی حرف میزد و از طرفی هم راننده حرفهای آنها را تأیید میکرد. مرد مترجم تعدادی دلار از تاجر گرفت و به عنوان کرایه به راننده داد واز او خواست آنها را به فرودگاه ببرد. پس از این راننده خیلی خوشحال شد و به سرعت ادامه مسیر داد و خیلی هم از مرد تاجر تشکر کرد.
وقتی دلارها را دیدم وسوسه شدم
شاکی ادامه داد: دقایقی بعد مترجم به من گفت که تاجر ترکیهای قصد داشته برای همسرش از تهران طلا بخرد، اما به خاطر اینکه ساعتی دیگر به ترکیه پرواز دارد فرصت پیدا نکردند او را به بازار ببرد و الان از طلاهای من خوشش آمده است و میگوید طلاهای من را به دو برابر قیمت میخرد و در مقابل آن به من دلار میدهد. ابتدا گفتم تصمیم به فروش طلاهایم را ندارم، اما راننده مرا تشویق کرد و گفت این مرد پولدار است و کرایه او را هم به دلار داد، بهتر است من طلاهایم را به دو برابر به او بفروشم و بعد دوباره بخرم. حرفهای راننده و مترجم مرا وسوسه کرد و تمامی طلاهایم را که حدود ۵۰میلیون تومان ارزش داشت به او دادم و در مقابل مقدار زیادی دلار گرفتم.
در حالی که از این معامله سود آور خیلی خوشحال بودم به صرافی رفتم تا دلارها را بفروشم و دوباره طلا بخرم که صاحب صرافی به من گفت تمامی دلارها تقلبی است. آنقدر شوکه شده بودم که لحظاتی از هوش رفتم و وقتی به هوش آمدم تازه متوجه شدم چه کلاه بزرگی سرم رفته است.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبهنهم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
در حالی که مأموران تحقیقات گستردهای را برای دستگیری متهمان آغاز کرده بودند با شکایت مشابه دیگری روبهرو شدند که حکایت از این داشت سه متهم به همین شیوه از زن دیگری مقدار زیادی طلا سرقت کرده و به او دلار تقلبی دادهاند.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد در این دو سرقت راننده هم همدست دو متهم دیگر است که در پوشش مسافرکشی زنان میانسال را سوار کرده و به همین شیوه مشابه از آنها کلاهبرداری و سرقت میکنند.
بدین ترتیب مأموران برای شناسایی متهمان دوربینهای مداربسته محل حادثه را بازبینی کردند که در نهایت موفق شدند چند عدد از شماره پلاک خودروی متهمان را بدست آوردند. پس از این مأموران با بررسی سامانه پلاک خودروها موفق شدند صاحب خودرو را که پسر ۳۰ساله به نام فرشاد است شناسایی کنند. مأموران در تحقیقات بعدی و بررسی سوابق فرشید دریافتند وی از سارقان سابقه دار است که مدتی قبل با گذاشتن وثیقه از زندان آزاد شده است.
دستگیری یکی از متهمان
بنابراین مأموران پلیس فرشاد را دستگیر کردند و مورد بازجویی قرار دادند. متهم در بازجوییها با اعتراف به جرمش گفت: من سابقه دارم و تا الان چندین بار به زندان افتادم. چندی قبل از زندان آزاد شدم و قرار شد رد مال کنم، اما وضع مالیام خوب نبود و از طرفی هم، چون سابقهدار بودم کسی کاری به من نمیداد تا اینکه مدتی قبل در قهوهخانهای نشسته بودم که یکی از بچههای محلمان به نام فرزاد که او هم خلافکار است پیش من آمد. در حال کشیدن قلیان بودیم که شروع به درد دل کردم و به دوست قدیمیام گفتم وضع مالیام خراب است و پولی برای رد مال ندارم و به همین خاطر خیلی ناراحت هستم. دوستم پس از شنیدن حرفهایم گفت که کار خوبی برای من سراغ دارد که خیلی زود پولدار میشوم. او گفت که در زیر زمین خانهاش دستگاه چاپ دلار تقلبی دارد و همراه دوستانش با دلارهای تقلبی از زنان کلاهبرداری و سرقت میکنند و از من خواست به عنوان راننده با آنها همکاری کنم. فرزاد هر روز تعداد زیادی دلار تقلبی در اختیار ما میگذاشت و ما هم سه نفری در پوشش مسافرکشی زنان را سوار و سعی میکردیم از آنها به این شیوه کلاهبرداری و سرقت کنیم. در این مدت ما بیش از ۵۰زن را سوارکردیم، اما فقط از دو نفر آنها توانستیم کلاهبرداری و سرقت کنیم.
متهم پس از اعتراف به دستور قاضی سهرابی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در تلاشند تا سه همدست وی را بازداشت کنند.