سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، جلسه رسیدگی به پرونده صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی برگزار شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: «سال۹۴ مهدی۲۴ ساله به اتهام قتل یکی از دوستانش به نام عارف در یک نزاع دستهجمعی بازداشت شد. متهم در بازجوییها قتل را انکار کرد، اما بنا به گواهی شاهدان حادثه از جمله خواهر مقتول وی به اتهام قتل عمد روانه زندان شد. از دادگاه محترم درخواست رسیدگی به پرونده را دارم.»
در ادامه اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش گفت: «صبح روز حادثه از خانه بیرون آمدم تا اینکه عارف را سرکوچه دیدم. او به دیوار تکیه زدهبود و وقتی مرا دید چهرهاش عوض شد و با نگاه بد به من خیره شد. به او اعتراض کردم ولی جواب سربالا داد. این رفتار در دلم کینه شد تا عصر همان روز نزدیک غروب بود که همراه دوستانم سوار خودروی پرشیا شدیم و تصمیم گرفتیم برای تفریح در خیابان چرخی بزنیم. داخل خودرو از رفتار عارف گفتم و در این مورد با دوستانم صحبت کردم. همانجا قرار شد به محله آنها برویم.» متهم در خصوص درگیری گفت: «وقتی وارد کوچه آنها شدیم از ماشین پیاده شدیم و مقابل خانه پدر مقتول رفتیم. عارف با دیدن ما مقابل در آمد و شروع به فحاشی کرد. همین باعث درگیری شد و در آن درگیری تعدادی از اقوام عارف به ما حمله کردند. دوستان من نیز عارف را دوره کردند و به این ترتیب درگیری بالا گرفت. در آن شرایط از عصبانیت در حال خودم نبودم به همین دلیل ندیدم عارف با ضربه چاقوی چه کسی روی زمین افتاد.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «قبول دارم در آن درگیری حاضر بودم و دعوا هم به خاطر یک نگاه اتفاق افتاد، اما افراد دیگری هم حاضر بودند به همین دلیل نمیدانم چه کسی به گردن مقتول ضربه زد و باعث مرگ او شد.»
بعد از دفاعیات متهم، خواهر مقتول به عنوان شاهد ماجرا در جایگاه ایستاد و در حالیکه به شدت اشک میریخت، گفت: «آن روز در خانه بودم که متوجه سر و صدای برادرم و دوستانش شدم. هراسان پشت پنجره رفتم که دیدم تعداد زیادی دور برادرم را گرفتهاند. خودم را مقابل در رساندم و چشمم به متهم افتاد. از او و دوستانش خواهش کردم از محل بروند، اما متهم با عصبانیت مرا پرت کرد و قسم خورد با برادرم کاری ندارد. دقیقهای نگذشت که دیدم او در حالیکه دوستانش، برادرم را دوره کرده بودند با چاقو یک ضربه به گردن عارف زد و فرار کرد. با اینکه به او التماس کردم برادرم را رها کند، اما او قبول نکرد و مقابل چشمانم برادرم را کشت.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.